به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «باور» جانی واتیمو از این میگوید که گرچه فلیسوفان از قرن نوزدهم بدین سو با اطمینان ما را متقاعد کرده بودند که خدا مرده است یا به زودی خواهد مرد و تصور نمیشد که امر الهی بتواند برای مدت طولانی دوام بیاورد؛ اما اکنون در سپیدهدم قرن بیستویکم دین همچنان زنده و سرحال است.
میتوان گفت اگر قرن نوزدهم با پیروزی علم و تکنولوژی به پایان آمد، قرن بیستم با احیای دین به فرجام خود رسید. یکی از اندیشمندان مطرح در حوزه بازگشت دین، جانی واتیمو متفکر معاصر ایتالیایی است که به تعبیر فیلسوف آلمانی میشئیل توینسن، در فلسفه معاصر، اندیشه پسامدرن اروپای لاتین را نمایندگی میکند.
واتیمو از بازگشت دین سخن میگوید اما همانطور که گادامر به درستی اشاره میکند واضح است بازگشتی که مورد نظر وی است، نمیتواند به معنای بازگشت به متافیزیک یا هرقسمتی از آموزههای کلیسایی باشد. متافیزیک یک عینیت به تفکری منتهی میشود که حقیقت هستی را ابژه محاسبهپذیر، قابل اندازهگیری و به یقین دستکاریپذیر تکنیک علم همسان میداند.
از دیدگاه نویسنده، فروپاشی متافیزیک است که بازگشت مسیحیت را امکانپذیر ساخته است. فروپاشی متافیزیک یعنی پایان فلسفههای عینیتگرا ـ جزماندیش و نیز ادعای فرهنگ اروپایی در مورد کشف و تحقیق سرشت واقعی انسان. اگر ما از اندیشیدن متافیزیکی درباره هستی به عنوان ساختار ضروریای که به همگی ما داده شده دست بشوییم، باید هستی را به عنوان یک «رخداد» دریابیم/ اگر پسامدرن را مترادف پساسکولار بدانیم آنگاه پسامدرنیسم به معنای فلسفه رخداد و الهیات پسامدرن یا رادیکال به معنای الهیات رخداد است. غلبه بر متافیزیک از طریق هستیشناسی غیرمتافیزیکیای امکانپذیر است که به واسطه آن سوژه پسامدرن میتواند هستی را چونان رخداد تجربه کند.
به عبارت دیگر کتاب سعی دارد به این پرسش پاسخ بدهد که با فرض وجود «بازگشت دین»، باید ببینیم این دینی که کسانی مانند واتیمو از آن سخن میگویند چگونه دینی است. آیا این دین از سنخ همان دینی است که پیش از این موجود بود یا خیر؟
دین بدون دین یا الهیات بدون الهیات حاصل نقد متافیزیک، انکار شناخت متافیزیکی امر مطلق یا خدا و انکار اهمیت شناخت متافیزیکی برای زندگی دینی اصیل توام با عشق است. دین بدون دین در پی اثبات ایمان بدون معرفت قطعی یا مطلق است و این همان چیزی است که گریس دیوی از آن به عنوان «باور بدون تعلق» و دانیل ارویو لژه به عنوان «تعلق بدون باور» یاد میکند.
کاوه حسینزادهراد مترجم کتاب نیز در مقدمهای که بر برگردان فارسی آن نوشته توضیح میدهد که اغلب دانشمندان معاصر در این امر با نیچه موافقاند که دیگر برداشت متافیزیکی از خدا غیرقابل باور است. متفکرانی مانند کیرکگور، داستایوفسکی، هایدگر و نیچه معتقدند که فقدان خدای متافیزیکیای که اساس وجود و مبنای فهم تمامی چیزها است، حتی باور به عدم وجود خدایی که بهوجودآورنده آسمانها و زمین است نه تنها به خودی خود فاجعه محسوب نمیشود، بلکه از دید ایشان غیبت اینچنینی خدایی راه را برای درک آفرینش و مواجهه با ما امر الهی و قدسی میگشاید.
به باور واتیمو در جهانی که ارزش مطلقی وجود ندارد همواره گزارههای تاویلپذیر انتظار انسان را میکشند. تاویلپذیری بیحد و حصر واقعیت به ما اجازه میدهد که وجود حقیقت متافیزیک را ناتوان و ضعیف بدانیم. در زندگی معاصر اگر هر تجربهای در نتیجه تاثیرات علم و تکنولوژی بر حقیقت و واقعیت تا حد تاویل تنزل یابد، بخشهای خللناپذیر و استوار پیشین تفکر ـ نظر حقیقت، هستی و منطق_ متعاقبا دچار ضعف میشوند، زیرا این بخشها به تجربهای بالقوه ساختگی تبدیل شده و ما نمیتوانیم صریحا بر درستی و نادرستی آنها تاکید کنیم.
مترجم همچنین تاکید دارد که در نگاه نخست ممکن است به نظر برسد که واتیمو صرفا به دلیل علائق و دغدغههای فردی کتاب «باور» را به رشته نگارش درآورده و این کتاب چیزی بیش از حدیث نفس نیست. گرچه این سخن پارههایی از حقیقت را در خود دارد اما تمامی آن نیست. واتیمو در «باور» علاوه بر شرح حساسیت دینی مجددی که در او به وجود آمده است و درگیریهای شخصیاش، به توضیح و تبییین دین و ایمان پرداخته و علاقه مجدد به دین در فضای فرهنگی پیرامون ما را نیز مورد کندوکاو قرار میدهد.
از نگاه کاوه حسینزادهراد تاملات واتیمو هرجا که خشونت متافیزیک درکار است، میتواند راهگشا باشد. برای مثال در وضعیت کنونیای که ما در آن به سر میبریم از میان برداشتن تمایز قاطع میان ایمان و بیایمانی، خداباوری و خدامنکری در سپهر فلسفه و متعاقب آن در سیاست را میتوان بهمثابه راهی برای برونرفت از وضعیت فعلی دانست. زیرا جزماندیشی خداباورانه و خدامنکرانه هردو به یک اندازه میتواند خطرناک باشد.
مترجم همچنین در پایان مقدمه خود و برای تبیین اهمیت ترجمه این اثر یادآور شده است: «با تامل بر جامعه ایران میتوان نوع جدیدی از دینداری را مشاهده نمود که در آنبخش قابل توجهی از جامعه را نیمهمومنان تشکیل میدهند. کسانی که دل در گرو پارهای از باورها و مناسک دارند و پارهای دیگر را فرومینهند و در عین حال به حق خود را مومن و باورمند میدانند و کسی نمیتواند آنها را از این ادعا محروم کند. درنتیجه تفاسیری از دین، شما به اندیشه کمبنیه، که از خشونت و سنگینی متافیزیک میگریزد میتواند برای آنان جذاب باشد.»
به دلیل استفاده از آموزههای فلسفی و مهارتهایش در بحث برای نشان دادن معقول بودن بازگشت به مذهب، ریچارد رورتی مشهورترین چهره پراگماتیسم آمریکایی «باور» را مهمترین اثر واتیمو میداند.
برخی از سرفصلهای کتاب نیز عبارتند از: تجسد و سکولارشدن، فراسوی خشونت متافیزیک، سکولارشدن: ایمانی پالودهشده؟، مسیحیت و مکاشفه، اسطورهزدایی علیه ناسازه، اسطورهزدایی از اخلاقیات، اسطورهزدایی از اصول عقاید، سکولارشدن: محدوده نوعدوستی، ایمانی فروکاستهشده، سکولارشدن در برابر تفکر تراژیک و ...
کتاب «باور» نوشته جانی واتیمو با ترجمه کاوه حسینزادهراد در ۱۲۸ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قیمت ۲۲۰۰۰ تومان از سوی انتشارات روزگار نو منتشر شده است.
نظر شما