به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر ؛ کتاب «بنیاد حق طبیعی براساس اصول آموزه دانش» نوشته یوهان گوتلیب فیشته بهتازگی با ترجمه سید مسعود حسینی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. ترجمه اینکتاب طبق نسخههای منتشرشده در سالهای ۱۷۹۶ و ۱۷۹۷ انجام شده است.
کتاب پیش رو که برای اولینبار در سال ۱۷۹۶ چاپ شد، یکی از ارکان اصلی نظام فیشته است که به شرح و تفصیل فلسفه حق یا فلسفه سیاسی او اختصاص دارد. دو رکن دیگر ایننظام، که در کتابهای «بنیاد کل آموزه دانش» و «نظام آموزه اخلاق» بسط و گسترش داده شدهاند، فلسفه اولا و فلسفه اخلاق فیشته را شامل میشوند. سید مسعود حسینی، ترجمه «بنیاد حق طبیعی» را براساس نسخه آلمانی انجام داده و ترجمه انگلیسی اینکتاب را هم برای مقابله مورد استفاده قرار داده است. به اینترتیب، او میگوید با ترجمه کتاب پیش رو، سه رکن نخستین و از حیث تاریخی، اثرگذارترین نظام فیشته را به زبان فارسی در اختیار مخاطبان قرار داده است.
فیشته که یکی از بنیانگذاران ایدهآلیسم آلمانی است به تعبیر حسینی، قلم جذابی ندارد و با خواندن کتاب «بنیاد حق طبیعی» هم میتوان مشاهده کرد که چگونه سبک نگارشی ناگوارش، مانع فهم بسیاری از نوآورانهترین و تاثیرگذارترین ایدههایش شده است. مترجم اینکتاب میگوید یکی از وظایف اساسی فیشتهپژوهی، خارجکردن این فیلسوف از زیر سایه هگل است. چون هگل خوب یا بد نگرشی به تاریخ فلسفه را باب کرده که حتی برخی از بزرگترین اندیشمندان نیز نتوانستهاند خود را از قیدش برهانند.
کتاب «بنیاد حق طبیعی» ۲ بخش اصلی دارد که به قسمتها و فصلهای مختلف تقسیم میشوند. بخش نخست، «بخش نخست حق طبیعی» و بخش دوم هم «بخش دوم حق طبیعی، یا حق طبیعی کاربسته» عنوان دارد.
بخش اول کتاب، یک مقدمه دارد که به ۳ قسمت تقسیم میشود: ۱- چگونه نوعی دانش فلسفی واقعی از یک فلسفه قالبی صرف متمایز میشود ۲- آموزه حق طبیعی، به منزله نوعی دانش فلسفی واقعی، به طور خاص باید چه چیزی را حاصل آورد ۳- در باب رابطه نظریه حق فعلی با نظریه کانتی. در ادامه مطالب بخش اول، مخاطب با ۳ قسمت روبرو میشود که به اینترتیب اند: «قسمت اصلی نخست: استنتاج مفهوم حق (بندهای ۱-۴)»، «قسمت اصلی دوم: استنتاج کاربست پذیری مفهوم حق (بندهای ۵-۷)» و «قسمت اصلی سوم: کاربست منظومهوار مفهوم حق، یا آموزه حق (بند ۸)» سومین قسمت اینبخش کتاب، خود ۳ فصل را در بر میگیرد که عبارتاند از: «فصل نخست آموزه حق: استنتاج حق آغازین (بندهای ۹-۱۲)»، «فصل دوم آموزه حق: درباب حق اجبار (بندهای ۱۳-۱۵)» و «فصل سوم آموزه حق: در باب حق سیاسی، یا حق در جمهور (بند ۱۶)».
بخش دوم کتاب هم ۳ قسمت و ۲ ضمیمه دارد: «قسمت نخست آموزه حق سیاسی: در باب قرارداد شهروندی (بند ۱۷)»، «قسمت دوم آموزه حق سیاسی: در باب قانونگذاری مدنی (بندهای ۱۸-۲۰)» و «قسمت سوم آموزه حق سیاسی: در باب قانون اساسی (بند ۲۱)». ضمیمهها نیز بهترتیب عبارتاند از «ضمیمه نخست حق طبیعی: عناصر حق خانواده» و «ضمیمه دوم حق طبیعی: عناصر حق ملتها و حق جهانوطنی». ضمیمه اول ۴ قسمت را با اینعناوین شامل میشود: «قسمت نخست: استنتاج ازدواج (بندهای ۱-۹)»، «قسمت دوم: حق ازدواج (بندهای ۱۰-۳۱)»، «قسمت سوم: نتایج رابطه حقوقی متقابل میان دو جنس به طور کلی در دولت (بند ۳۲-۳۸)» و «قسمت چهارم: در باب رابطه حقوقی متقابل میان والدین و فرزندان (بند ۳۹-۶۱)». دومین ضمیمه بخش دوم هم دو بخش «در باب حق ملتها (بندهای ۱-۲۰)» و «در باب حق جهانوطنی (بندهای ۲۱-۲۴)» را در بر گرفته است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
هر شخص خصوصی نهتنها باید حق داشته باشد بلکه همچنین خودش باید ملزم باشد که اطلاعاتِ خود را درباره چنین تخلفهایی گزارش کند. و اگر اینکار را انجام ندهد، خودش سزاوار مجازات است، و در این صورت دادستان او را تحتِ پیگرد قرار خواهد داد. در این شاخه از اقتدارِ عمومی، دولت به وجه عام ملزم است به مرگِ شهروندان خویش و به نحوه مرگشان توجه کند. مُردن واقعهای عمومی است. پزشکان باید تحتِ نظارت دولت باشند. و بنابراین، برخلافِ آنچه در بالا گفته شد، حفظ جانِ طرفِ آسیبدیده دغدغه فردِ آسیبزننده است. زیرا مادام که طرف آسیبدیده زنده است، میتواند آسیبزننده را ببخشد؛ آسیبزننده پس از مرگِ او در دستان عامه مردم و نمایندگانشان قرار میگیرد، و عامه مردم به خاطرِ امنیتِ خودشان نمیتوانند او را ببخشند.
حقِ دفاع از خود به این بخش از بحث ما تعلق دارد، و اکنون از آن بحث خواهیم کرد.
هیچکس حق ندارد از راهِ اموالی که دولت مشخص کرده است با تکیه بر بدنِ خودش به نحوی دفاع کند که جانِ آسیبزننده و مدافع ضرورتا به خطر افتد. زیرا هرکس بعدا همواره میتواند داراییِ خود را اثبات کند و اموالِ خویش را پس بگیرد، و آسیبزننده را همواره میتوان مجازات کرد (مثلا، اگر کسی به مزرعه فردی دیگر صدمه بزند). با اینحال، شخص حق و وظیفه دارد برای اثبات هویتِ آسیبزننده شهود و شواهدی جمعآوری کند.
در مقابل، هرکسی حق دارد (حتی با به مخاطره افکندنِ جانِ آسیبزننده) از اموالِ مشخصنشده دفاع کند، یعنی از اموالی که تصاحبِ آنها تنها از این راه مشخص شده است که کسی آن را کنارِ خود و نزدِ خود یا در خانه خود دارد. _ در اینجا نباید پرسید که پول در مقایسه با جان چه ارزشی دارد؟، زیرا پاسخ به این پرسش همیشه حکمی درباره امرِ خیر است و نه درباره حق. هر شخص حقِ مطلق دارد که نگذارد چیزی به قهر و زور از او گرفته شود و حقِ مطلق دارد از هر وسیلهای برای جلوگیری از این اتفاق استفاده کند. _ حمله خشونتآمیز به اموالِ من، اگر من با تکیه بر شخصِ خودم از آنها محافظت کنم، حمله به شخصِ من محسوب میشود. اگر حمله از همان ابتدا متوجهِ شخصِ من باشد، بدیهی است که از همان حقِ دفاع از خود برخوردارم. این حق بر این مبنا استوار است که اگرچه بیدرنگ باید از من دفاع شود، یاری از جانبِ دولت فیالفور مهیا نمیشود، زیرا آنچه بدان حمله میشود اموالِ جانشینناپذیر است.
اینکتاب با ۴۵۶ صفحه، شمارگان ۹۹۰ نسخه و قیمت ۶۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما