به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ چهارم دیماه برابر با (۲۵ دسامبر) ولادت حضرت عیسی(ع) است. البته میان کاتولیکها و ارتدکسها اختلافی در این میان وجود دارد؛ کاتولیکها ۲۵ دسامبر (۴ دیماه) را روز ولادت عیسی میدانند و ارتدکسها ۶ ژانویه (۱۶ دیماه) را برای زادروز مسیح(ع) جشن میگیرند. ایبنا به مناسبت این روز نگاهی به کتاب دوجلدی «عیسا» نوشته شارل گنیُبر داشته است. این کتاب با ترجمه اصغر رستگار از سوی موسسه انتشارات نگاه منتشر شده است.
در این کتاب نویسنده تحقیقی بیطرفانه درباره یکی از بزرگترین پیامبران الهی نوشته است. زندگی عیسی مسیح همواره آمیخته به افسانه بوده و نویسنده در این اثر کوشیده تا با اتکا به منابع تاریخی و متون دینی در یک بررسی بیطرفانه پرده از زندگی واقعی مسیح برگیرد و چهره او را به ما بنمایاند. بیشک پژوهشگر برای تدوین اثری به این حجم سالیان زیادی از عمر خود را صرف بررسی و تحقیق کرده و کتابی جامع در اختیار علاقهمندان نهاده است.
کتاب «عیسا» تنها شرح زندگی عیسی نیست و تنها هدف نویسنده این است که یک بررسی نقادانه از مسائلی به عمل آورد که تحقیقات تاریخی را در مورد موجودیت، فعالیت، تعالیم عیسی مطرح کند.
این کتاب پس از پیشگفتار مترجم و درآمد سه بخش و بیست و هفت فصل دارد. بخش اول زندگی عیسا نام دارد و دربرگیرنده موجودیت تاریخی عیسا، نام: عیسای ناصری، زادگاه و تاریخ تولد عیسا، خانواده عیسا و چگونگی ولادت او، کودکی و تحصیلات عیسا، بعثت عیسا، عیسا در دوران رسالت، رسالت عیسا، مدت رسالت عیسا و موفقیت عیسا است. بخش دوم با نام تعالیم عیسا به اطلاعات ما، قالب تعالیم عیسا، دعوی مرجعیت، عیسا و یهودیت، مسئلۀ جهانی شدن ـ کلیسا، مفهوم «ملکوت»، استقرار «ملکوت»، مهمترین مفاهیم در تفکر عیسا: خدا، اصول اخلاقی عیسا، آخرالزمان شناسی عیسا و نوآوریها یا بدعتهای عیسا میپردازد.
بخش سوم نیز با عنوان مرگ عیسا و دین عید پاک دربرگیرنده عیسا در اورشلیم، شام آخر، مصائب مسیح: خیانت، بازداشت، محاکمه، مصائب مسیح: بر دار صلیب، رستاخیز و دین عید پاک است. سخن پایانی، پیوستها: مقالات مترجم، منابع و مآخذ مؤلف و تعلیقه نیز پایانبخش کتاب است.
این کتاب از حیث روش تحقیق، گستره بحث و نگرش و چشمانداز کتابی کاملاً متفاوت است با کتابهایی از نوع «زندگی عیسا». در واقع این پژوهش نخستین و تنها کتابی است که واژه «سرگذشت» یا «زندگی» را از عنوان خود حذف و فقط به عنوان «عیسا» بسنده کرده است؛ دلیل این کار را مؤلف اینگونه بیان میکند:
«کتابی که در دست دارید، شرح زندگی عیسا نیست. تنها هدف کتاب این است که یک بررسی نقادانه از مسائلی به عمل آورد که تحقیقات تاریخی در مورد موجودیت، فعالیت، و تعالیم عیسا پیش روی ما نهادهاند. اگر تصور کنید نکات پراهمیت با شرح و تفصیل مبسوط مورد بررسی قرار گرفتهاند، به راه خطا رفتهاید. درک جامع و مانع از خصلت این مطلب را، به طور کلی، تنها معاینه دقیق فراهم تواند کرد. این کتاب یک بررسی علمی است بینابین عامهفهم و خاصهفهم. ارجاعات عدیدهای در پانوشتها آمده است تا خوانندگانی که به موضوع علاقه بیشتری دارند بتوانند غور و تعمقی بیش از آنچه در این محدوده عرضه شده به عمل آورند.»
شارل گنیبر بیش از چهل سال از عمرش را صرف تحقیق و نگارش در جوانب مختلف تاریخ مسیحیت کرد. این کتاب حاصل این چهل سال تحقیق دور از تعصب بود که در سال ۱۹۳۳ انتشار یافت و ضمن دربرگرفتن دانش وسیع تاریخی، سادگی بیان را نیز به نقطۀ کمال رساند. تمام خصوصیات گنیبر ـ حفظ سادگی و روانی نثر، سرکشی وسواسآمیز به هر گوشه و کنار مطلب و احتراز از هر گونه علقه و دلبستگی شخصی ـ در این کتاب به بهترین و سادهترین شکل و با بصیرتی تمام نمود یافته است: «ما در باب شخصیت عیسا هیچ نمیدانیم، از حقایق زندگی او تقریباً بیخبریم. از تعالیم او بسیار کم میدانیم و در باب رسالت او فقط میتوانیم حدس بزنیم».
این جمله در واقع خلاصه این کتاب است؛ روایتی کاملاً وارونه از سرگذشت شخصییتی شهر و نامی عالمگیر، آن هم در زمانهای که بسیاری از مردمان که خود را از قید اعتقادات دیرینه رها کردهاند، همچنان بر این باورند که انجیلها مجموعاً سندی است در شرح زندگی شخصیتی که حد اعلای جذابیت و مهربانی و خوبی و کمال بود. از انجیلها عموماً طوری حرف میزنند که گویی مؤلفانش تا جایی که مقدور بوده کوشیدهاند از عیسا تصویری در مقیاس جهانی، کاملاً نامرتبط با سنت مسیحی ارائه کنند؛ و گویا به رغم تمام کاستیها یا تناقضات موجود در «جزئیات» روایت، در انجیلها چیزی هست که بنیادین است و خود به خود عیان می شود. گنیبر با خلاصه کردن بیطرفانه چکیده یک قرن و نیم پژوهش فشرده، کوشیده بنیان این تصور را براندازد.
نویسنده کوشیده خواننده فارغ از تعصب را قانع کند که ما از منابع موجود نمیتوانیم چیز چندانی دریابیم؛ چراکه این منابع روزنه بسیار کوچکی به روی واقعیت شخصیتی ـ که مثل ما انسانی ساخته از گوشت و خون بوده ـ گشودهاند. در سراسر تحلیل گنیبر، قانون «خونسردی مطلق» حکمفرماست. او مباحث خود را پی هم، با آرامش و متانت دنبال میکند و از این مبحث به سراغ مبحث بعدی میرود ـ از زایمان باکره به خانواده و تحصیلات عیسا؛ از رسالت او در مقام مسیح به پیام او برای یهود یا عالم، از نظر او درباره خودش به نظر او درباره رسالتش، از این مسئله که آیا او خود را مسیح میخواند به این مسئله که آیا او خود را پسر خدا میدانست، از مبحث خیانت یهودا به مبحث محاکمه و اعدام او توسط رومیان. اما شگفتانگیزترین بخش کتاب او، بخش سوم آن است که به مرگ و رستاخیز عیسا میپردازد.
در پایان بررسی مفصل رستاخیز است که او چنین نتیجهگیری میکند: «اگر اعتقاد به رستاخیز پایهگذاری نمیشد و نظام نمییافت، مسیحیتی هم به وجود نمیآمد. پس حق با ولهاوزن بوده است که گفت: اگر عیسا نمیمرد، هیچ نقشی از خود در تاریخ بر جا نمینهاد: «تعالیم رسولان»، در واقع چیزی جز مرگ و رستاخیز عیسا نبوده است.»
در مبحث تعالیم عیسا اینگونه نتیجهگیری میکند: «تعالیم عیسا بیش از خود او عمر نکرد؛ عیسا نه پیشبینی میکرد و نه میخواست که نظم جدید جانشین بلافصل رؤیاهای او شود. او را نمیتوان سرچشمه یا بانی مسیحیت دانست؛ چراکه دین جدید از دل مشتی حدسیات درباره شخصیت و رسالت او سر برکشید. باری، مسیحیت را او حتی در عالم خیال نیز نمیتوانست دید.»
گنیبر پس از چهار فصل سخن گفتن در باب نام، زادگاه، تاریخ و چگونگی ولادت، وضعیت خانوادگی و محیط رشد و پرورش عیسا، در پایان فصل چهارم کتاب، چنین نتیجهگیری میکند: «پس تنها نتیجه محتملی که از شواهد مستند در باب مسئلۀ موضوع بحث میتوان گرفت، به طور خلاصه این است: عیسا، در زمان امپراتور آگوستوس، در جایی از ایالت جلیل، در رستهیی از طبقات فرودست جامعه، در خانوادهیی با نیم دوجین فرزند (یا شاید بیشتر) غیر از خودش، ولادت یافته است.»
کتاب دوجلدی «عیسا» نوشته شارل گنیُبر در ۱۲۳۶ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۱۷۰ هزار تومان از سوی موسسه انتشارات نگاه منتشر شده است.
نظر شما