فرهنگ امروز / حسن بلخاری
الف)اخوانالصفا در «الرسائل» خود که به تعبیر هانری کربن، اثری شگرف بر حکما و فلاسفه بعد از خود گذاشت، رساله چهارم از رسائل خود را با عنوان «الرساله الرابعه من القسم الریاضی فی الجغرافیا» نامگذاری کردهاند. یعنی اولاً علم جغرافیا را از اقسام علوم ریاضی دانسته و ثانیاً برای آن، جایگاه ویژه و مستقلی قائل شدهاند. اخوان در همان ابتدا جغرافیا را به «صورهالارض» و «الاقالیم» ترجمه کردهاند، یعنی شکل زمین و کشورها. سپس در ادامه متذکر شدهاند ما در این رساله به کیفیت شکل زمین و ویژگیهای ربع مسکون یا اقالیم هفتگانه، دریاها، کوهها، صحراها، چشمهها و شهرها پرداختهایم تا طریقی باشد برای مبتدیانی که مایلند در علم هیأت، ترکیب افلاک، طوالع ستارگان و گردش کواکب تحقیق نمایند و نیز خود مقدمهای باشد بر تأمل در ملکوت آسمانها و زمین. شاهد مثال اخوان بر تأکید این معانی سه آیه از آیات قرآن است همچون:«وَ فِیالْأَرْضِ آیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ»: و روی زمین برای اهل یقین نشانههایی [متقاعدکننده] است (ذاریات، ۲۰). فصل اول این رساله چنانچه گفتیم بیان ویژگیهای اقلیمها، کوهها، دریاها، صحراها، شهرها و نیز جزایر و شهرهای موجود در دریاهاست. بنابراین گستره علم جغرافیا نزد اخوان تمامی ویژگیهای بر و بحر زمین از منظر اقلیمی است.
قصد این مقاله شرح جزئیات بیان اخوانالصفا در باب جغرافیا که اندکی نیز آغشته به ابعادی مابعدالطبیعی و متافیزیکی است، نیست؛ بلکه بیان و تأکید بر این نکته است که در نخستین دانشنامه جهان اسلام، جغرافیا در فصلی مستقل مورد تأکید قرار گرفته است. البته پیشینه این علم در ایران باستان و در عین حال گسترش اراضی مفتوحه توسط مسلمین و ترجمه آثاری چون: «المجسطی و مدخلی در جغرافیا» (از تألیفات بطلمیوس) و نیز ضرورت سفر به مکه که شناخت دقیق راهها را سبب میشد و نیز مسأله تعیین دقیق احوال و اوقات عبادات که همه و همه توجه وسیع مسلمانان به این علم را ضروری میساخت؛ همچنانکه علم نجوم به دست مسلمین تحول و ارتقایی عظیم یافت، دقیقاً از این رو که باید به نیازهای مذهبی پاسخ میداد.
ب)فرانتس گوستاو تشنر و مقبول احمد در کتابی با عنوان «تاریخچه جغرافیا در تمدن اسلامی» نشان دادهاند در اوایل قرن سوم با انقلابی در نگره جغرافیایی مسلمین، بنیاد تدوین آثار جغرافیایی در این تمدن نهاده شد. نگارش آثاری با عنوان عام «المسالک و الممالک» که برخی نخستین اثر از این نوع آثار را از ابنخردادبه میدانند، آغاز نگارشهای جدی مسلمین در باب جغرافیاست. آثاری که تا قرن ششم از نظر کمیت و کیفیت به اوج قابل قبول و بعضاً شگفتانگیزی رسیدند.
یکی از آثاری که از دیدگاه برخی محققان در نوع خود کاملترین و جامعترین کتاب جغرافیا در قرن چهارم هجری است، کتاب «أحسنالتقاسیم فی معرفهالأقالیم» اثر محمدبن احمد شمسالدین المقدسی است. این کتاب کاملاً بر بنیاد مشاهدات شخصی و تحقیقات میدانی مقدسی از هند تا اندلس، صورت وجودی به خود گرفته است: «و برای نوشتن کتابش از ساحل هند تا اندلس در اسپانیا مسافرت کرد و بیشتر نوشتههایش بر پایه مشاهدات خود اوست. وی عمیقاً در همه فعالیتهای اقتصادی، دینی و بازرگانی مردمان هر ناحیه تحقیق میکرد و در ابتدای کتاب خود نیز توضیح داده است که کتابش فقط به شرح کوهها و بیابانها و رودها و دریاهای ممالک اسلامی نپرداخته است» (فرهنگ مکتشفین و جغرافینویسان جهان، نصرالله نیکبین).
نامآوران علم جغرافیا در تمدن اسلامی ـ ایرانی از قرن دوم هجری کسانی چون هشامبن محمد کلبی، ابوجعفر محمدبن موسی خوارزمی (صاحب بهترین و اولین اثر جغرافیایی به نام صورهالارض در قرن دوم هجری که شامل مباحثی چون فهرست اسامی شهرها، کوهها و مختصات نقاط دو طرف استقرار آنها، دریاها و مختصات با ذکر نقاط برجسته واقع بر خطهای کرانهای و توصیف اجمالی آنها، جزیرهها با ذکر مختصات مرکز و طول و عرض آنها، نقاط مرکزی نواحی جغرافیایی، رودها با ذکر نقاط برجسته و شهرهای واقع بر کرانههای آنها بود)، ابوالعباس احمدبن محمد مروان، ابنخردادبه، آرامبن الاسباج الاسمی یعقوبی، قدامهبن جعفر، ابنفقیه ابویزید احمدبن حسن بلخی، ابنسرابیون، احمدبن فقدانبن عباسبن رشید، ابوعبدالله احمدبن محمد جیهانی، ابودلف خزرجی، مسعودی، ابنحوقل، اصطخری، مقدسی، مهلبی و بهویژه ابوریحان بیرونی بودند. بیرونی را بدون تردید باید یکی از بزرگترین دانشمندان علم جغرافی در تمدن ایرانی اسلامی دانست. اثر مهم «تحدید نهایهالاماکن» یکی از آثار او در باب جغرافیاست.بیرونی در این اثر مهم خود روشهای جدیدی برای اندازهگیری شعاع و عرض و طول شهرها ارائه نموده و با اقلیمبندی نواحی به مسائل جغرافیای انسانی و فولکلور اقوام و ملل نیز نظر داشته و سعی کرده با بررسی کار و اشتغال انسانها، ویژگیهای جغرافیایی شهرها را نیز ترسیم نماید. مهمترین کار عملی ابوریحان ساختن کره جغرافیایی است که مبنای ساختن کرههای جغرافیایی در غرب و جهان اسلام شد.
ج)اما یکی از مباحث مهم جغرافیا بحث «خاک» است و این اهمیت به دلیل تمامی خصوصیات مادی و فیزیکی است که این عنصر دارد. خاک در اندیشه انسان باستان یکی از عناصر اربعه مقدس است (و زرتشتیان اجساد مردگان خود را از این رو به خاک نمیسپردند که خاک مقدس، به آلودگی جسد، آلوده نشود) و در ادیان و مذاهب و گاه جهان اساطیر، منشأ انسان. رایجترین و نزدیکترین قول در این باب را قرآن دارد:«وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ»:و از نشانههای او این است که شما را از خاک آفرید پس بناگاه شما [به صورت] بشری هر سو پراکنده شدید (روم، ۲۰). بنابراین خاک برای بشر به طور عام و برای انسان ایرانی به طور خاص، از جوانب مختلف قابل توجه بوده است. ایرانیان خاک را چنانکه گفتیم مقدس میشمردند و بر دورنگهداشت آن از پلیدی و آلودگی تأکید داشتند، امری که آیهای از قرآن مؤید آن است: «و البَلدَ الطیبُ یخرُجُ نباتُهُ بإذنِ رَبهِ والذی خَبُثَ لایَخرُجُ الا نکدا کذلکَ نُصَرِفُ الآیات لقومِ یَشکُرُون»:زمین پاک، گیاهش به اذن خدا (نیکو) برآید و از زمین خشن ناپاک جز گیاه اندک و کمثمر (گیاهی) نروید. اینگونه ما آیات را به هر بیان توضیح میدهیم برای قومی که شکر خدا را به جای آورند(اعراف، ۵۸). در مرتبت بعدی مسأله ملی ما ایرانیان در ابعاد سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی همواره «خاک» بوده است. ایرانیان هماره «خاک» خود را چون عنصری مقدس در ابعاد دینی، فرهنگی و سیاسی پاس داشته و تا پای جان نگهبانی کردهاند. تاریخ به کفایت در بطن و متن خود راوی رشادتها و شجاعتهای بینظیر مردان و زنان ایرانی در حفظ و صیانت از این خاک است. از آن سو محققانی گرانقدر و ژرفاندیش در عرصه جغرافیای این سرزمین، جان و بطن آن را کاویده و اطلاعاتی گرانبها از آن برآوردهاند؛ محققانی بزرگ همچون دکتر پرویز کردوانی که دل و جان به این خاک داده و عمر شریفشان را به رنج برای معرفت این گنج فرسودهاند.
این استاد گرانمایه از تبار مردان بزرگ ایرانی در تحقیق و تتبع پیرامون علم جغرافیاست. آثار گسترده و مهم او بهویژه در شناسایی خاک، آن هم خاک عزیز سرزمینمان ایران، از وی «چهره ماندگار دانش جغرافیا» ساخته است. تلاش استاد کردوانی در بیش از ۸ دهه از عمر شریفش در راه پاسداشت محیط زیست، آب و خاک این مرز و بوم، بهویژه در حوزه شناخت و پرداخت کویر و مسائل مربوط به آن، نشان از عشق بیپایان وی به این گوهر بنیادین هستی و ایران عزیزمان است.
از عزیزان و همکارانی که سبب تهیه این ارجنامه گرانقدر شدند، بهویژه سرکار خانم عادله آقایی، سپاسگزارم و برای استاد کردوانی عمری با عزت و برکت از خداوند متعال خواستارم.
منبع: روزنامه اطلاعات
نظر شما