فرهنگ امروز/ رضا داوری اردکانی:
۱. کرونا، دشمن سیاست و اقتصاد و نظم و قانون است. اما دشمنی اش با نظم و قانون، دشمنی رو در رو و مستقیم نیست. بلکه چون آدمها را می کُشد و در آهنگ و نظم زندگی بلاتکلیفی و آشوب پدید میآورد، قهراً در سیاست و اقتصاد جامعه اثر منفی دارد. در هجوم و ایلغار کرونا، مردمی که پریشان یا پریشانتر میشوند، به حمایت نیاز دارند و پیداست که کشور باید حامی آنها باشد، ولی اکنون حضور کشور و سیاست چندان پیدا نیست. گویی همه کارها بر عهده وزارت بهداشت و درمان و پزشکان و بیمارستانها گذاشته شده است و اینها باید با نقصانها و کمبودها و حتی در برابر مانع تراشیهای ناشی از جهل و غرور بسازند و به کارشان ادامه دهند. کاش سیاست میتوانست لااقل از کارشکنیها و نادرستیها و خلافکاریها جلوگیری کند. با توجه به چنین وضعی پیداست که باید قدردان و حق شناس کسانی بود که با جان خود به مقابله بیماری رفته اند. چند روز پیش کسی به یادم آورد که سالها پیش مقالهای در باب رابطه پزشک و بیمار در عصر تکنولوژی نوشته و در آن وساطت تکنولوژی میان پزشک و بیمار را آفتی برای اخلاق پزشکی دانسته بودم. اخلاق پزشکی برخلاف آنچه غالباً میپندارند، مثل اخلاقهای صنفی (اخلاق مهندسی، اخلاق کسب و کار و …) چیزی بیرون از علم و حرفه و زائد بر آن نیست و از پزشکی جدا نمیشود. به عبارت دیگر پزشکی یک حرفه و علم اخلاقی است و این نکتهای است که فهمش چندان آسان نیست. شاید از میان شغلها تنها شغل معلمی باشد که از این حیث به پزشکی نزدیک است و در آن اخلاق نمیتواند از آموزش جدا شود. در بقیه شغلها اخلاق معمولاً اطلاق دستورهای کلی و مشهور اخلاقی بر کارها و شغل هاست. شرف پزشکی و معلمی نیز در نسبتی است که با اخلاق دارند.
۲. پیشامد شیوع کرونا میتواند آزمون بزرگی باشد. در طی سالهایی که من به یاد می آورم ایران دچار اپیدمیهای بسیار شده است. اما هیچیک از آنها این همه نگرانی پدید نیاورده و موجب پریشانی خاطر مردم نشده و به این جهت نمی توانسته است آزمونی هم برای سنجش تواناییها و ناتوانیهای دستگاهها و سازمانهای کشور و درک و شعور اجتماعی مردم باشد. گرچه در این پیشامد آثاری از تضادهای درونی فکر و عمل و زندگی نیز آشکار شده است. از جمله آنها یکی هم مداخله کسانی در این امر خطیر است که با مفهوم بیماری و سلامت در جامعه جدید به کلی بیگانه اند. اینجا مقام حکم در باب مفهوم و معنی سلامت و بیماری در دورانهای تاریخی نیست. مهم این است که بدانیم آیا کشور تکلیف خود را با کرونا میداند؟ و سازمانها -توقع هماهنگی کامل نیست- اندک هماهنگیای با هم دارند و همکاری میکنند؟ و اگر دارند این همکاری به چه صورت است؟ قصه دردآور این است که هر روز خبری از قاچاق و احتکار لوازم بهداشتی و طبی منتشر میشود. آیا سیاست پای خود را از ماجرا کنار کشیده است یا نمیتواند از عهده خلاف کاریها برآید؟ وقتی سیاست پای خود را از بحبوحه بلا کنار بکشد و دستش را هر چه بتواند از ویروس کرونا دور نگاه دارد و حتی دخالتی در هماهنگ سازی سازمانها نداشته باشد بر مشکل غلبه نمیتوان کرد. سازمانهای اداری ما هرگز کارآمدی نداشته اند، پس اکنون هم اگر ندانند چه باید بکنند و چه میتوانند بکنند گناهی ندارند. روزگار غریبی است که در آن همه چیز مسخر کرونا و ملک و مال آن شده و نه فقط درک و شعور عمومی بلکه قدرت علم و تکنولوژی نیز که میزان اعتبار همه چیز است، در معرض آزمون قرار گرفته است. ولی آزمون اصلی کرونا برای ما آزمون توانایی و ناتوانی درک مسائل و اتخاذ تصمیم و اجرا و عمل است. ظاهراً این آزمون هنوز چنانکه باید آغاز نشده است. زیرا کشور و مردم از بهت ناشی از هجوم و حمله که البته چندان ناگهانی هم نبوده است بیرون نیامده اند. بلا و مصیبت آمده است اما بلا و مصیبت به خودی خود آزمون نیست بلکه وقتی به آزمون تبدیل میشود که آزمایشگری وجود داشته باشد و قصد آزمایش کند و کاش اگر قرار است آزمونی صورت گیرد آنکه مسئولیت بیشتر دارد در صدد آزمایش برآید. زیرا اوست که باید کار کشور را سروسامان بدهد. مردم و صاحب نظران هم میتوانند این قبیل پیشامدها را آزمایش کنند. اما مهم آزمایش متصدیان امور است. این آزمایش را چندان آسان نباید گرفت. زیرا برای حکومت دشوار است که در آنچه میگوید و در درستی کاری که میکند شک روا دارد و پیداست که هر آزمایشی مسبوق به شک و پرسش و طلب است.
۳. اشتباهی که همه ما کم و بیش به آن دچاریم این است که قدرت و توانایی اشخاص و مخصوصاً متصدیان امور را بیش از آنچه هست میانگاریم و به این جهت از آنها توقع داریم که در شرایط بحرانی بتوانند همه امکانهای کشور را برای عبور از بحران هماهنگ کنند. مسلماً بعضی از آنها در این کار میکوشند اما وقتی سازمانها ناتوان و ناکارآمد باشند، کوششها چنانکه باید به نتیجه نمیرسد. درست است که حکومت اگر به جد بخواهد میتواند از فساد در معنی حقوقی و قانونی اش جلوگیری کند اما فساد ناشی از ناهماهنگیها و بی برنامگیها و ندانم کاریهای کلی با تصمیمهای فوری دفع و رفع نمیشود و مقامات رسمی حتی اگر صالح باشند از عهده رفع آن بر نمی آیند. اینکه مدام این مقام و آن مدیر و رئیس را ملامت میکنند که چرا سازمان تحت نظارتش کار خود را چنانکه باید انجام نداده است، از توقعی ناشی میشود که به زحمت برآورده میشود. در میان متصدیان امور و حتی کارمندان سازمانها مسلماً آدمهای باهوش و فهیم و اخلاقی هستند اما وقتی سازمان نمیداند چه باید بکند آنها چگونه منشأ اثر در بهبود امور شوند؟ در چنین شرایطی عجب نیست که کشور به خلوت تنزه طلبی و قرنطینه سیاسی خود برود.
۴. ویروس کرونا سالم و بیمار و زنده و مرده نمیشناسد و به همه کس هر آسیبی که بتواند میرساند. شاید در این ماجرا با جاهلانی که عملاً در خدمت او قرار میگیرند اندکی مدارا کند. اینکه اخیراً گفته اند ویروسها هوشمند میشوند و میتوانند میزبان خود را انتخاب کنند از حرفهای عجیب است، هرچند که شاید از حوزه قدرت تکنولوژی خارج نباشد. از مبتلایان به ویروس کرونا که بگذریم میبینیم که در کار پزشکان و نظم بیمارستانها و درمان بیماران غیرکرونایی هم تغییری محسوس روی داده و در سایه نگرانی از ویروس قرار گرفته است. کسانی هم که از دنیا میروند اگر مردههای بی کفن و دفن نباشند مراسم ترحیم و یادبود برایشان برگزار نمیشود. کرونا با مردهها هم دشمنی دارد.
۵. از آگامبن فیلسوف ایتالیایی نقل کرده اند که شیوع ویروس کرونا یک وضع استثنایی برای حکومتها به وجود آورده است، اما این وضع به سیاستمداران نه فقط مجال و فرصت اعمال قدرت نمیدهد بلکه شاید بتواند سیاست را از میدان بیرون کند.
در فضایی که ویروس کرونا پدید آورده است، سیاست و ایدئولوژی خاموشی اختیار کرده اند. آن وضع استثنایی که کارل اشمیت و آگامبن میگویند وضعی است که کشور و مردم نمیدانند چه باید بکنند و حکومت تصمیم میگیرد، اما در وضع کنونی حکومت باید پناه مردم باشد و برای مردم تصمیم بگیرد. آیا در شرایط کنونی سیاست از عهده مقابله با ویروس کرونا برمی آید؟ اگر مثل حکومت چین بتواند از عهده بر آید، کشور چندان آسیب نمی بیند، اما اگر از عهده برنیاید قهراً دشواریهایی پدید خواهد آمد. آزمون ما اکنون همین است و باید امیدوار باشیم که از آن سرافراز بیرون بیاییم.
نظر شما