به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محمد پویافر، پژوهشگر و جامعهشناس در لایو اینستاگرامی در گفتوگو با سید حسین سراجزاده دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی به موضوع «دین و جامعه پساکرونا» و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی کرونایی و دین در جامعه کرونایی پرداخت.
پویافر در ابتدا از سراجزاده درخواست کرد تا خودش را برای مخاطبان معرفی کند و سراج زاده نیز در این باره توضیح داد: من تحصیل در رشته جامعهشناسی را از سال 1356 در دانشگاه ملی در تهران که بعدها به دانشگاه شهید بهشتی تغییر نام داد، آغاز کردم و با علاقه این رشته را انتخاب کردم. از آن سال دانشجوی جامعهشناسی بودم تا امروز. بلافاصله کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس خواندم و بعد در دانشگاه خوارزمی جذب شدم و بعد سال 72 برای ادامه تحصیل به انگلستان رفتم و در رشته جامعهشناسی درس خواندم و سپس به ایران برگشتم و به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و از ابتدای تاسیس انجمن جامعهشناسی ایران همکاری داشتم و مدیر گروه جامعهشناسی دین بودم.
حوزه مطالعاتیام مسائل اجتماعی و جامعهشناسی دین است. رساله دکترایم درباره دینداری و جرم گذراندهام و همین موضوع مشترک دین و انحرافات اجتماعی حوزهای بوده که ادامه پیدا کرده و مقالات و کتابهایی منتشر کردهام. این حوزه جزو حوزه های مهم و حساس است.
پویافر: رساله دکتری شما درباره بزهکاری نوجوانان و دین بود. چه نوع تغییراتی دین و دینداری بعد از کرونا داشته است؟ چون وارد شدن کرونا به کشور سیاستگذاران را غافلگیر کرد و چالش به وجود آورد. با ورود کرونا از نیمه اسفند تغییراتی در مناسک دینی به وجود آمد. مراسمهای جمعی محدود یا تعطیل شدند. در کشورهای دیگر هم این تحول را داشتیم. فکر میکنید مجموعه واکنش جامعه ایرانی در مواجهه با کرونا چه تحولاتی در آینده و الگوهای اجتماعی داشته است؟
نحوه مواجهه جامعه با این پدیده در همه کشورهای جهان مشابه است. نمودهایی میبنیم که مدیران و سیاستمداران به این تمایل داشتند موضوع را عادی جلوه دهند و بعد آن سیاستهای جدی و تعطیلی اجتماعات شروع شد. از این جهت با تفاوتهایی که به سیستم سیاسی برمیگردد الگوی برخورد مردم و دولتها مشابه است. از این بابت ایران، ترکیه، انگلستان، آلمان و اسپانیا را مقایسه کنیم. در ابتدا به کشنده بودن، سرعت شیوع و نفوذ کرونا خیلی توجه نمیشد و سعی میشد موضوع را عادی ارزیابی کنند اما بعد متوجه شدند که شوخیبردار نیست و به دنبال تعطیل کردن اجتماعات و قرنطینهها بودند.
اما تعطیلی اجتماعات مذهبی در همه دنیا واکنشهای متفاوت داشت؛ برای مثال گروهایی از دینداران و متدینان با این تغییرات خیلی موافق نبودند. گاهی اساسا این موضوع بر اساس حوزه پزشکی و دستورالعمل پزشکان فعالیتهای مهمی از نظر متدینان مانند دعا بیان شد که موضوع رقابت علم و دین را مطرح کرده است. شدت این موضوع در جامعه ایران و بازتابهایی که داشته بیشتر بوده. در همه جوامع داریم در ایالت فلوریدا یک کشیش علیرغم دستورات عمل کرده و تحت پیگرد قرار گرفته است، پس یک واقعیت مشترک همه جوامع را تعطیل کرده است.
در ایران با بحث تعطیلی اماکن مذهبی عدهای مخالفت کردند. اما هم در ایران و کشورهای دیگر گروههایی که موافق تعطیلی اماکن هستند اقلیت بودند و اکثریت مردم و متدینان در ایران و جهان پیروی از دستورات پزشکی را پذیرفتند.
شدت این مقاومتها متفاوت است و همیشه صحبت از اقلیتی است که نپذیرفتند. اما چرا متدینان پذیرفتند؟ دلیل عمده این است مدتهاست در حوزه سلامت و پزشکی و بهداشت گفتمان پزشکی غالب است و گفتمانهای سنتی مانند طب سنتی تحتالشعاع قرار گرفته و تنها یک اقلیت کوچک پیروی میکنند. با شیوع کرونا وضعیتی ایجاد شد که بر اساس آن سلسله مراتب نیاز به سلامت به شدت تهدید میشود و همه را در معرض خطر جانی قرار داده و وقتی امنیت جسمی مطرح است به راحتی این ساختار ذهنی به گونهای است که این نیاز را اولویت قرار میدهد. این در سنت فقهی دینی و اسلامی مبنای محکمی دارد و مبنای آن در ذهن شیعه بوده و در همه دنیا میپذیرند به غیر از اقلیت کوچکی. در همه ادیان کسانی که مقاومت کردند اقلیت بودند نه اکثریت.
بخش مهمی که مقاومت میکنند معتقدند باید به طب سنتی عمل کرد. اما گفتمان غالب، گفتمان علم پزشکی است. چون در فضای گفتمان علمی صحبت میکنیم. اخیرا نظرسنجی در شهر تهران درباره طب اسلامی انجام شد و 56 درصد جزو مخالفان سرسخت طب اسلامی بودند و ده درصد موافق بودند. در استانها بررسی کنیم نسبت مخالفان جدی و موافقان صد در صد طب اسلامی در حد همین اقلیت میماند. در مواقعی بر اساس معنای موجود در جهان اطراف معانی متفاوت از این موضوع ایجاد شد و بر اساس آن این جنبه اولویتبندی نیازها اثر گذاشت. با همه این احوال موضوع مخاطرات جسمی ناشی از این ویروس به نحوی است که آدمها را به تجدید نظر میکشاند و آنها را به سمت آشتی کردن با طب مدرن میبرد. امروز بحثی مطرح میشود که از نظامهای معنایی به عنوان مکانیسم آرامشبخش استفاده کنیم.
پویافر: فکر میکنید چه چالش احتمالی خواهیم داشت و ضمن اینکه همزمان با این نقش حکومت دینی چقدر مهم است؟
درباره سیاستی که دولت اتخاذ میکند از نظر شکل اجتماعات متفاوت است. برخی به موضوع عادیسازی انتقاد دارند. این تکنولوژیهای جدید امکاناتی را فراهم کرده که در دوران کرونا و پساکرونا از آن استفاده شود.
درباره معنای زندگی بدون دین چه دیدگاهی دارید؟
در دیدگاه بسیاری از جامعهشناسان دین آرامبخش ماست و فلسفه زندگی را بیان میکند. در ادیان اما پاسخهای غیر دینی مطرح شده و هستند کسانی که به این پرسشها پاسخ میدهند و با نظام معنایی غیر دینی معتقدند زندگی بدون دین هم جریان دارد. به عنوان مثال بدون شعر، رمان و ادبیات میتوان زندگی کرد، اما تجربه رمان و ادبیات تجربه ویژهای است. به این ترتیب نظامهای معنایی فرصتهایی را فراهم میکند.
نظر شما