فرهنگ امروز: کتاب «تاریخ جهان بعد از جنگ جهانی دوم» نوشته وِین سی.مک ویلیامز و هری پیوتروفسکی به تازگی با ترجمه فاطمه شاداب توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب سال ۲۰۱۴ منتشر شده است.
کتاب پیش رو در واقع ویراست هشتم کتاب «تاریخ جهان بعد از جنگ جهانی دوم» است که وقایع جهان را از سال ۱۹۴۵ تا اوایل سال ۲۰۱۴ دنبال می کند. نویسندگان این اثر جامع معتقدند در این هفتاد سال، جهان با چالشهایی روبهرو شده که پیش از این وجود نداشتند و شاید بتوان بارزترین تغییر سه دهه گذشته در تاریخ جهان را سرعت گرفتن روند جهانی شدن اقتصاد دانست. چون روابط اقتصادی بین کشورها و شرکت ها بیش از پیش تنگاتنگ و در هم تنیده شده است.
وِین سی.مک ویلیامز و هری پیوتروفسکی می گویند تاریخ، بهویژه تاریخ سیاسی معاصر، فقط گردآوری واقعیتهای گذشته نیست، بلکه با اندیشههای متناقض زنده و پویاست. به این ترتیب کتاب خود را با این رویکرد گردآوری و تدوین کرده اند و تلاش داشته اند مخاطب خود را برای مقابله با این تناقضها، اندیشهها و دیدگاههای گوناگون و طرحریزی عقاید خودشان دعوت کنند.
متن کتاب با پایان جنگ جهانی دوم، عواقب آن، ریشه های جنگ سرد و این دوران که پس از جنگ جهانی دوم، جهان را به یک دو قطبی تبدل کرد، شروع می شود و تا سال ۲۰۱۴ ادامه پیدا می کند.
کتاب پیش رو ۵ بخش و در مجموع ۲۳ فصل را در خود جا داده است. عناوین بخش های اصلی کتاب به ترتیب عبارت اند از: «ریشه های جنگ سرد»، «ملی گرایی و پایان دوران استعمارگری»، «تحول در قدرت های جهانی»، «جنوب جهانی» و «ظهور چشم اندازهای نو».
در بخش اولی کتاب، مخاطب با ۴ فصل «پایان جنگ جهانی دوم و آغاز عصر هسته ای»، «نهادینه شدن جنگ سرد»، «جنگ سرد در آسیا: تغییر صحنه درگیری» و «تقابل و همزیستی». دومین بخش کتاب هم ۴ فصل پنجم تا هشتم را با این عناوین شامل می شود: «استعمارزدایی در آسیا»، «استعمارزدایی در آفریقای زیر صحرا»، «استعمارزدایی در جهان عرب» و «درگیری اعراب و اسرائیل».
سومین بخش کتاب شامل ۳ فصل می شود که به این ترتیب اند: «جهان کمونیست بعد از استالین»، «جنگ در هندوچین» و «تنش زدایی و پایان جهان دوقطبی». چهارمین بخش هم ۵ فصل این کتاب را در خود جا داده است. این ۵ فصل هم عبارت اند از: «چالش های توسعه اقتصادی»، «آفریقا»، «آمریکای لاتین»، «جمهوری خلق چین و تایوان» و «شبه قاره هند و جنوب شرق آسیا». فصول هفدهم تا بیست و سوم کتاب هم در بخش پنجم آن قرار دارند. عناوین این فصول هم عبارت است: «جهانی شدن اقتصاد»، «برآمدن شرق آسیا»، «روسیه: میراث امپراتوری شوروی»، «مسابقه تسلیحات هسته ای»، «ظهور اسلام سیاسی در خاورمیانه و شمال آفریقا»، «یازده سپتامبر، افغانستان و عراق» و «بهار عربی زمستان شده؟».
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
خروشچف به سرعت واکنش نشان داد. در ماه ژوئیه، او ۱۳۰۰ مشاور اقتصادی، مهندس و تکنیسین شوروی را همراه با طرح و برنامه هایشان از چین فرا خواند و به این ترتیب پروژه های بسیاری نیمه کاره رها شدند. این اقدام ضربه سختی بر چین که در مسیر صنعتی شدن گام بر می داشت وارد کرد. همزمان مسکو توافقنامه دیگری را که برای تامین فناوری هسته ای چین به منظور تولید بمب اتمی بود ملغا کرد.
خروشچف امیدوار بود با این اقدامات چین را به مسیر تبعیت از سیاست های شوروی و پیروی از رهبری مسکو در جهان کمونیستی بازگرداند. در سال بعد به نظر می رسید پکن راضی شده باشد، اما خیلی زود معلوم شد که این فقط وقفه ای کوتاه مدت بوده است، چرا که در اکتبر ۱۹۶۱ خروشچف در سخنرانی افتتاحیه بیست و دومین کنگره حزب کمونیست شوروی بار دیگر با کلامی تند به چینی ها حمله کرد. او به سیاست های مختلف چین از جمله پروژه های سلیقه ای و شخصی مائو، تشکیل کمون های کشاورزی، تاخت. او معتقد بود که توسعه صنعتی باید بر تجربه نسنجیده تشکیل کمون ها مقدم باشد. در یک کلام، کمونیسم فقط با پیروی از رهبری شوروی تحقق می یافت. در واکنش به این سخنان، چو ان لای، وزیر امور خارجه وقت چین، به همراه هیئت نمایندگی چین از سالن خارج شدند و به پکن بازگشتند. این در حالی بود که روز قبل از آن چو ان لای دو حلقه گل پای مقبره لنین - استالین گذاشته بود. حالا دیگر اختلاف چین و شوروی هویدا شده بود.
این کتاب با ۷۳۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما