نام کتاب: نگرشی نو به سیاست فرهنگی
نویسنده: نعمتا... فاضلی و مرتضی قلیج
ناشر: انتشارات تیسا
چاپ: اول ۹۲
تعداد صفحات: ۴۱۶
قیمت: ۱۵۰۰۰۰ ریال
مطالعات فرهنگي، به مثابه حركتي دانشگاهي، درصدد فهم و مداخله در رابطه ميان «قدرت» و «فرهنگ» است. مطالعات فرهنگي، توليد، توزيع و مصرف و بازنمايي فرهنگ را نقطه پيچيده و پرتنشي ميداند كه چندگانگي نيروها در آن نهفته است. كتاب نگرشي نو به سياست فرهنگي، سيلست فرهنگي از ديدگاه مطالعات فرهنگي، اثر جديد نعمتا... فاضلي و مرتضي قليچ است كه به تازگي انتشارات تيسا آن را روانه بازار نشر كرده است. نوشتار حاضر به معرفي اين كتاب ميپردازد.
این کتاب با هدف ارائه رویکرد و نگرش تازه به سیاست فرهنگی نوشته شده است. منظور از نگرش تازه در اینجا نگرش متفاوت به سیاست فرهنگی در فضای گفتمانهای سیاست فرهنگی در ایران امروز است. ما اگر بخواهیم از منظر گفتمانی به فضای مطالعات سیاست فرهنگی در ایران نگاه کنیم، میتوان گفت که جریان اصلی و گفتمان غالب در سیاست فرهنگی یا در حوزه مطالعات سیاست فرهنگی «گفتمان مدیریتی» است. گفتمان مدیریتی عبارت است از گفتمانی که هدف آن ارائه خدمات به سیاستگذاری فرهنگی است. ما هنگام مطالعه مباحث سیاست فرهنگی باید بین سه مقوله تفکیک قائل بشویم. ۱. تحلیل سیاستگذاری، ۲. خدمات سیاستگذاری و ۳. موضعگیری در سیاستگذاری. در ایران از همان ابتدای شکلگیری مطالعات سیاستگذاری در تمام حوزهها از جمله سیاست فرهنگی، گفتارهای تولید شده در دو مقوله خدمات سیاستگذاری و موضعگیری نسبت به سیاستگذاری ها قرار میگیرد.
رويكرد جديد به سياست فرهنگي اين است كه به جاي رويكرد مدیريتي، «رويكرد مطالعات فرهنگي» مطرح شود. در رويكرد مطالعات فرهنگي در سياستگذاري فرهنگي هدف اين است كه به نوعي سازمانها و مراکز و نهادهاي مرتبط و دخيل در فرهنگ را تجزيه و تحليل و ارزيابي شود. در سياست گذاري از منظر مطالعات فرهنگي تلاش ميشود كه به جاي اين كه ما صرفا به بحثهاي كارشناسي، فني و بوروكراتيك تکیه كنيم، تكيه اصلي بر اين باشد كه مردم، جامعه و گروههاي مختلف چه تلقي و برداشتي از فعاليتها و برنامههاي فرهنگي دارند و در واقع سياست فرهنگي را بر اساس آنچه جامعه، گروههای اجتماعي ميفهمند دنبال ميكند. به طور مشخص رويكرد مطالعات فرهنگي، رويكردي است كه به شيوه اي دموكراتيك تر مسائل فرهنگي را تجزيه و تحليلي میكند. در اين ديدگاه توجه خاصي به جايگاه و نقش دولت، حكومت و تمام فعاليتهاي سازمانیافته در زمینه توليد و توزيع و كاربست فرهنگ و نمادهاي فرهنگي و نقش آنها در شيوه زندگي مردم و نهادها ميشود.
همچنین تلاش شده کتاب با نثری ساده و روان نوشته شود تا خواننده بتواند بدون دشواری و پیچیدگی زبان علمی کتاب را بفهمد و بخواند و از آن لذت ببرد. این کتاب، نخستین کتابی است که سیاست فرهنگی را از منظر مطالعات فرهنگی به ایرانیان معرفی میکند. «اولین بودن» کتاب هم حُسن دارد و هم نقطه ضعف. حُسن از این جهت دارد که نوآوری برای خواننده ایرانی دارد؛ و نقطه ضعف آن این است که این دیدگاه تاکنون در ایران شناخته شده نیست و خواننده نمیتواند تمام مباحث مرتبط با موضوع را در منابع فارسی پیدا کند. همچنین چون منابع، متون و اطلاعات نادری در این زمینه وجود دارد، به همین دلیل کمتر این فرصت وجود دارد که به کمک دانش انباشته شده موجود بحثها درباره ایران را پیش ببرد.
کتاب حاضر را باید به شیوه خاصی استفاده کرد. خواننده باید رویکردهای مطالعات فرهنگی و سیاست فرهنگی را بشناسد. این نکته را باید در نظر داشت که مباحثی که در این کتاب ارائه شده کامل نیستند و تنها در سطح طرح مساله هستند و قطعا کمبودها و مشکلات زیادی در هر کدام از بحثها داریم. به عنوان اولین کتاب، ارائه دیدگاه و طرح مساله است تا تشریح نکات ضروری یا ارائه دانشی همه جانبه درباره این دیدگاه.
معرفي فصول كتاب
این کتاب از نه فصل تشکیل شده که فصل اول آن به مفاهیمهای نظری و ضرورتهای عملی سیاست فرهنگی اختصاص پیدا کرده است. تلاش این فصل پاسخ به این پرسش است که آیا اساساً چیزی به نام سیاست فرهنگی به لحاظ نظری امکانپذیر است یا خیر. آیا میشود فرهنگ را انتظام بخشید و جهت داد؟ فرهنگ را آیا میتوان در چشماندازی خودآگاهانه، برنامهریزی و مهندسی شده جلو برد و متحول کرد؟ دو دیدگاه کاملاً متفاوت، یعنی دیدگاهی که در آن معتقدند امکان پذیر نیست و دیدگاهی که معتقداند امکان پذیر است، ارزیابی انتقادی شده و نشان ميدهد که به هر حال در عمل همه دولتها حتی دولتهایی که ظاهراً سیاست فرهنگی ندارند در فرهنگ مداخله میکنند. در اين فصل فهم متفاوتی از سیاست فرهنگی ارايه شده و اينكه در همه جا سیاست فرهنگی وجود دارد.
در فصل دوم به توضيح اين موضوع اختصاص دارد كه اساساً مطالعات فرهنگی که ما از درون آن سعی داریم سیاست فرهنگی را باز تعریف و تشریح کنیم چیست و در چارچوب گفتمان مطالعات فرهنگی، سیاست فرهنگی چه جایگاهی دارد. تاریخچه گفتمان مطالعات فرهنگی را از سال های ۱۹۶۴ به بعد مرور شده و اينكه چهطور در مطالعات فرهنگی کلاسیک، سیاست فرهنگی جایگاهی نداشت اما به تدریج در سالهای ۱۹۹۰ به بعد چرخشی در مطالعات فرهنگی به وجود آمد و سیاست فرهنگی هم در دستور کار مطالعات فرهنگی قرار گرفت.
فصل سوم با ارائه دو نمونه از سیاست فرهنگی ابزاری و انتقادی در واقع نشان داده که این دو رویکرد چه شباهتها و تفاوتهایی با هم دارند.
در فصل چهارم به بحث در زمینه مناسبات میان ایدئولوژی و سیاست فرهنگی پرداخته و با ارائه نمونهای از کشورهای مختلف در جهان امروز نشان ميدهد که چهطور ایدئولوژیهای متفاوت بر سیاست فرهنگی تأثیر گذاشتهاند. در انتهاي فصل به اين موضوع پرداخته شده كه مفهوم ایدئولوژی در گفتمان مطالعات فرهنگی چه تعریفی دارد، و افرادی مثل آلتوسر یا ژان بشلر یا جان تامسون و دیگران از مفهوم ایدئولوژی و نسبت آن را سیاستگذاری فرهنگی چه میگویند.
فصل پنجم به گفتمانها و انواع سیاست فرهنگی اختصاص دارد. در این فصل سنخشناسی سیاست فرهنگی مورد بررسی قرار و بعد از آن سه گفتمان اصلی سیاست فرهنگی را شرح داده شده است. گفتمان دولتی، گفتمان بازار و گفتمان ارتباطی و مدنی که هابرماس مطرح میکند.
در ششمین فصل کتاب به طور خاص به کشورهای اروپایی و غرب پرداخته و مبانی منطقی سیاست فرهنگی در کشورهایی مانند فرانسه، ایالات متحده و سوئد را به تفکیک توضیح ميدهد و شباهتها و تفاوتهای آن را شرح و بسط قرار گرفته است. به هر حال فهم، سیاست فرهنگی مستلزم این است که پژوهشهای تطبیقی انجام شود.
هفتمین فصل کتاب به مسئله مهم سیاست فرهنگی در جهان امروز اختصاص دارد یعنی مسئله جهانی شدن. اين فصل نشان ميدهد كه در اثر جهانی شدن فرهنگی کشورهای جهان چه سیاستگذاری فرهنگی در حوزه فرهنگی انجام دادهاند. در واقع چهار الگوی نظری سیاستگذاری فرهنگی در زمینه جهانی شدن فرهنگ معرفی و نقد شده است.
هشتمین فصل کتاب به سیاست فرهنگی در ایران اختصاص دارد که در اینجا تلاش شده تا یک خوانشی از سیاست فرهنگی در ایران و به ویژه ایران امروز ارائه شود و چالشهایی که سیاست فرهنگی كشورما با آن روبرو هست را با جزئیات و دقت زیادی به بحث گذاشته شده است.
آخرین فصل کتاب در واقع عنوان برنامهریزی فرهنگی برای توسعه شهری و شهرهای خلاق است و مقاله اي است كه كالين مرسر آن را نوشته و در اين كتاب به فارسي برگردانده شده است . اين مقاله در واقع به نوعی فضاهای پسامدرن امروزی وارد ميشود و با توجه به مفاهیم و تحولاتی که حوزه برنامهریزی شهری به خصوص داشته است سیاست فرهنگی را در فضاهای پسامدرن را توضیح ميدهد و مسائلی مثل شهرهای خلاق و برنامهریزی برای این نوع شهرها و چرخش فرهنگی در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای شهری را تشریح میکند.
نظر شما