شناسهٔ خبر: 13705 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

استفاده از تاريخ به عنوان ابزار كسب مشروعيت

به همت اتاق فکر گروه تاریخ موسسه اشراق و با همکاری کانون اندیشه جوان، نقد مستند رضاشاه ساخته شبکه من و تو از سوی اساتید تاریخ و با حضور علاقمندان به تاریخ معاصر ایران برگزار گردید.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از کانون اندیشه جوان؛ در نشست نقد و بررسي مستند رضاشاه دکتر علی محمد طرفداری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ و دکتر عطا بهرامی پژوهشگر و كارشناس مسايل سياسي پس از نمايش فيلم نظرات خود را بيان داشتند.
دکتر علی محمد طرفداری، در ابتدای این جلسه گفت این مستند از زوایای مختلفی قابل نقد و بررسی است که در مجال حاضر از نگاه محتوای تاریخی بدان خواهیم پرداخت که در این مستند روایت‌های مطرح شده از تاریخ تا چه اندازه به واقعیات تاریخ سلطنت پهلوی نزدیک و یا بدان شباهت دارد.
در اینجا نکته‌ای بسیار مهم و قابل تامل وجود دارد که لازم می‌دانم آن را مطرح کنم و آن مطرح شدن یک نوع تاریخ‌نگاری با سبک و سیاق جدیدی در عهد سلطنت خاندان پهلوی می‌باشد و آن عبارت است از اینکه برای اولین بار تاریخ ابزاری برای کسب مشروعیت می‌شود. قبل از این شاهان خود را سایه خدا و یا نماینده خدا بر روی زمین می‌دانستند بنابراین مشروعیت آنان از سوی خدا بود و مردم باید از آنها اطاعت می‌کردند. در حالی که در قضیه خاندان پهلوی به این صورت نیست آنها رجوعی به این قضیه ندارند بلکه شخص رضاشاه به تاریخ متوسل می‌شود به این معنا که گزینشی از مقطع تاریخی را انجام داده و خود را بدان منتسب می‌کند که منظورم همان باستان‌گرایی وی می‌باشد که وی این نگاه را عرضه می‌کند که من بدان دوره منتسب هستم و درصدد احیای آن مقطع طلایی تاریخ ایران هستم. به همین خاطر می‌بینیم که وی کمترین رجوع را به دین و مذهب دارد گرچه شاید در ظاهر به برخی از ظواهر دین توجه کند ولی عملا به دین و مذهب بهای نمی‌دهد.
در حقیقت در عهد پهلوی تاریخ به ویروس سیاست آلوده می‌شود از این رو نمی‌شود آن را از نگاه علمی و متدتیک مورد نقد و بررسی قرار داد. با نگاهی به این مستند به این رهیافت می‌رسیم که این مستند یک مستند تاریخی نیست بلکه یک بیانیه سیاسی است از این رو نمی‌شود از بیانیه سیاسی توقع نگاه تاریخی داشت. در این مستند یا به نگاه‌های منفی که درباره شخص رضاخان وجود توجه نمی‌شود و یا در حواشی بسیار کم رنگ آورده می‌شود.
با نگاهی به تاریخ در می‌یابیم که وی چه برخوردی با مخالفان خود داشته است. کجای این مستند برخورد رضاخان نه با مخالفان حتی با دوستان نشان داده می‌شود؟ دلیل چیست؟ دلیلش این است که این مستند از سوی گروهی سفارش داده شده و چون سفارشی بود بدین صورت ساخته شده است. جالب است اشاره کنم که در این فیلم حتی حداقل‌ها هم وجود ندارد.
باز تاکید می‌کنم این مستند درباره واقعیات تاریخی دوره رضاخان نیست بلکه مستندی و واکنشی برای تطهیر این سلسله است.
در اینجا خیلی دوست دارم یک مثالی خیلی ساده بزنم و آن اینکه ما در مستند می‌بینیم وقتی در جریان جنگ جهانی نیروهای خارجی، ایران را اشغال می‌کنند مردم در کنار خیابان‌ها ایستادند و نظاره‌گر هستند. سوال این است که اگر رضاخان فردی سازنده و طرفدار آزادی و دموکراسی و به قول این مستند پدر ایران نوین است چرا همه مردم هنگام اشغال کشور نظاره‌گر هستند و کمترین مقاومت هم در جنوب و از طرف نیروی دریایی صورت می‌گیرد که آن هم زود سرکوب می‌شود.

واقعیت چیست؟
آیا واقعیت جز این است که مردم ایران چکمه استبداد رضاخان را بر تن خود لمس کرده بودند و حمله نیروهای خارجی را نه به ملت و به کشور بلکه حمله به حکومت شاه و فرد وی تلقی می‌کردند که با آمدن نیروهای خارجی از شر وی راحت خواهند شد و زمانی که هم از این کشور می‌رود در نهایت خفت و خواری می‌رود. این واقعیت در دوره فرزندش هم است که وی هم با خفت و خواری از کشور می‌رود و زمانی که از کشور می‌رود چند نفر هم نمیاند توی خیابان‌ها شعار بدهند و...
دکتر عطا بهرامی دیگر منتقد حاضر در این جلسه، در اولین بخش صحبت‌های خود گفتند این مستند به لحاظ محتوای تاریخی آن‌قدر ضعیف و تحریف شده است که ارزش آن را ندارد که بدان عنوان مستند تاریخی گذاشت. آن چیزی که در این مستند ما مشاهده می‌کنیم در حقیقت سازنده آن مجموعه‌ای از عکس‌ها و فیلم‌ها را بریده بریده در کنار هم قرار می‌دهد و راوی (گوینده مستند) هر آنچه را که مورد نظرش می‌باشد را به مخاطب القا می‌کند که سراسر تحریف و اغراق می‌باشد.
از سوی دیگر باید به این نکته هم توجه کرد که رسانه‌های بیگانه که از سوی کشورهای استعمارگر تغذیه می‌شوند در هر مقطعی از تاریخ به مباحثی می‌پردازند که ما در چند سال اخیر شاهد آن هستیم که بر روی خاندان پهلوی مانور می‌دهند.
بر همین اساس هم می‌شود گفت که این مستند برای مخاطب عام ساخته شده است و البته نباید منکر واقعیت شد که اگر فردی عادی حتی نخبه نگاه سطحی و روزنامه به تاریخ و جریانات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن داشته باشد تاثیرگذار است و حتی شاید در بخش از مستند از جمله زمانی که رضاشاه به جزیره موریس تبعید می‌شود اشک مخاطب هم در بیاد. از سویی دیگر این مستند برای مخاطبی که با ریز بینی به صحنه‌های تاریخ نگاه می‌کند چیزی جز انحراف نیست.
این مستند رضاشاه را فردی آزادیخواه، طرفدار حقوق شهروندی نشان می‌دهد که آدم نرم و خوش اخلاق است و انگار خبری از خوی و اخلاق مستبد وی در این مستند نیست و باز انگار این رضاخان همان رضا خانی نیست که مجلس و مشروطه را تعطیل کرده بود.
از انحرافات تاریخی این مستند این است که از ابتدای مستند تا آخر، رضاخان را نه تنها به انگلستان وابسته نشان نمی‌دهد بلکه رضاخان با انگلیسی‌ها مبارزه هم می‌کند آیا واقعیت تاریخ این است؟ یا در جایی از فیلم آمده بود که رضاخان تجهیزات نیروی دریایی زیادی را از ایتالیا خریداری کرد. در حالیکه اگر وضعیت ایتالیا را قبل از جنگ جهانی و یا در خلال جنگ جهانی بررسی کنیم می‌بینیم که شرایط ایتالیا در آن حدی نیست که بخواهد به ایران تجهیزات نیروی دریایی بفرست، از سویی دیگر خود آلمان از این نظر در بهترین شرایط است اگر هم قرار بود رضاخان این تجهیزات را از کشوری خریداری کند به لحاظ روابطی که با آلمان‌ها داشت شکی نیست که از آلمان خریداری می‌کرد. از این موارد و تحریفات تاریخی در این مستند بسیار زیاد هست که نمونه دیگر آن احداث کارخانه هواپیما سازی هست. جالب است به این نکته توجه کنیم که از یک طرف پایتخت کشور را جوری نشان می‌دهند که در آن چند میدان شهری وجود ندارد ولی از سویی دیگر رضاخان فعالیت‌های نظیر احداث کارخانه ماشین سازی و هواپیما سازی را انجام می‌دهد. در حقیقت در یک جمله می‌شود گفت که تمام تلاش این مستند این است لکه‌های سیاه و تاریک و خفت باری که بر روی این سلسله وجود دارد پاک و یا تا حدی تعدیل شود ...
این جلسه بعد از دو ساعت و نیم نقد و بررسی با پرسش و پاسخ حاضرین به پایان رسید.

 

نظر شما