به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، اسلام سیاسی و اسلامگرایی برخلاف نوگرایی اسلامی، بنیادگرایی اسلامی و رادیکالیسم سیاسی، تمام جریانهای سیاسی اسلامی را در جهان اسلام دربرمیگیرند. در نگرشی کلان این گفتمان در بسیاری از مناطق جهان اسلام نفوذ کرده که چنین نفوذی، ثمرۀ تلاش مصلحان و احیاگران اسلامی در طول دو سدۀ گذشته است.
اسلام سیاسی و جهانیشدن دو پدیدۀ نوظهور در ایران معاصرند. اسلام سیاسی گفتمانی است که بر اساس تمسک به اصول بنیادین اسلامی در شرایط مواجهۀ جهان اسلام با مدرنیته، به ویژه پروژۀ دولت ـ ملّتسازی مدرن، در چند دهۀ اخیر در جهان اسلام فعال شده است. در این گفتمان از تعابیر اسلامی برای تبیین و توضیح وضع سیاسی جامعه استفاده شده، و بازگشت به اسلام، تنها راه حل بحرانهای جامعۀ معاصر تلقّی میشود؛ هدف این گفتمان، بازسازی جامعه مطابق با اصول اسلامی است.
اسلام سیاسی و اسلامگرایی برخلاف نوگرایی اسلامی، بنیادگرایی اسلامی و رادیکالیسم سیاسی، تمام جریانهای سیاسی اسلامی را در جهان اسلام دربرمیگیرند. در نگرشی کلان این گفتمان در بسیاری از مناطق جهان اسلام نفوذ کرده که چنین نفوذی، ثمرۀ تلاش مصلحان و احیاگران اسلامی در طول دو سدۀ گذشته است.
گفتمان اسلام سیاسی در ایران هرچند در مبارزات مصلحان و اندیشمندان مسلمان ایرانی در طول بیش از یک قرن گذشته ریشه دارد، اما تنها با رهبری امام خمینی(ره) در طول چند دهۀ گذشته و در پی بیقراریها و ناکارآمدیهای گفتمان مسلّط باستانگرای شبه مدرن پهلوی و در رقابت با دیگر گفتمانهای فعال و حاضر در فضای سیاسی ایران در چند دهۀ گذشته، مانند مارکسیسم و لیبرالیسم، به صورت گفتمانی منسجم و فراگیر در عرصۀ سیاسی ایران به طور فعال ظهور کرد. این گفتمان با حفظ عناصر اساسی تفکر اسلامی، ایدهها و نشانههایی را از دنیای مدرن جذب کرد و آنها را مجدداً در فصلبندی گفتمانی خود بازتعریف کرد.
نگرش اثر حاضر به جهانی شدن ـ چنانکه در فصل نخست نیز به تفصیل بررسی شده است ـ با بهرهگیری از الگوی تحلیل گفتمانی، تلقّی جهانی شدن بهمثابۀ گسترش عرصۀ نزاع گفتمانی از فضاهای سیاسی ـ اجتماعی ملّی یا فروملّی، به فضای فراملّی یا جهانی است. جهانیشدن از این منظر، بهمثابۀ ظرف زمانیـ مکانی رویارویی گفتمانها عمل میکند و گفتمان مسلّط، فرصت بیشتری برای اعمال تفوق خویش بر گفتمانهای دیگر مییابد.
به عقیده مؤلف این اثر در شرایط کنونی نزاع گفتمانها در عرصۀ جهانی، گفتمان لیبرال دموکراسی غربی گفتمان مسلّط است و گفتمانهای دیگری چون اسلامگرایی، پساتجددگرایی، سنّتگرایی، جامعهگرایی و بسیاری دیگر، پادگفتمان یا گفتمانهای مقاومتکننده در برابر سیطرۀ گفتمان لیبرال دموکراسی غربی هستند.
پژوهشگر در این کتاب میکوشد با تحلیل چالشهایی که جهانیشدن بر اسلام سیاسی ایرانی ایجاد کرده است، واکنشها و پاسخهای گفتمانهای اسلام سیاسیای را که به گفتمان امام خمینی(ره) وفادار بودهاند، بررسی و نگرش آنها را دربارۀ هویت سیاسی، با توجه به این چالشها تجزیه و تحلیل کند. از اینرو در بررسی دیدگاه گفتمانهای یادشده، ضمن توجه به دیدگاههای صاحبنظران مختلف آنها، به بررسی مهمترین نمایندگان فکری آن گفتمانها پرداخته است. در گفتمان اصلاحطلبی بیشتر آرا و دیدگاههای حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی و در گفتمان اصولگرایی، آرا و دیدگاههای آیتالله محمدتقی مصباح یزدی بررسی شده است.
این کتاب از پیشگفتار گروه سیاست پژوهشکدۀ نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، مقدمۀ پژوهشگر، چهار فصل، نتیجهگیری، کتابنامه و نمایه تشکیل شده است.
کتاب جهانی شدن و اسلام سیاسی در ایران در چهار فصل سامان یافته است:
فصل اول: تحلیل گفتمان و اسلام سیاسی در ایران
فصل دوم: گفتمان های اسلام سیاسی در ایران
فصل سوم: جهانی شدن و هویت سیاسی: رویارویی اسلام سیاسی و لیبرالیسم
فصل چهارم: گفتمان های اسلام سیاسی در ایران و مسئله هویت سیاسی
در فصل اول این کتاب، اسلام سیاسی و تحولات آن دردو سده اخیر و به ویژه در دو دهه گذشته مورد بررسی قرار می گیرد. در اولین مبحث این فصل مفهوم اسلام سیاسی، گونه شناسی و پیشینه مطالعات اسلام سیاسی، ره یافت های مطالعاتی فکری ـ اندیشه گی اسلام سیاسی را بررسی و تبیین کرده است.
در گزیده ای از این فصل با عنوان «هویت سیاسی و گونه شناسی شهروندی» آمده است: «به نظر می رسد در سنت اسلامی رابطه حق وتکلیف به شیوه خاصی کنار هم تعریف شده است که آن را توامان ازنظام های دموکراتیک و اقتدارگرا متمایز می کند. البته باید توجه داشت که در قرائت های مختلف از الگوی شهروندی اسلامی در ایران، میزان و نسبت شهروندی حق محور با شهروندی تکلیف محور، متفاوت بوده است.»
مبحث دوم به بحث درباره الگوی تحلیل گفتمانی اسلام سیاسی و ظرفیت ساختار فکری اسلام گرایی در ایران پرداخته است. مبحث دیگر این فصل اسلام سیاسی و جهانی شدن است که مولف قصد داشته تا در رابطه با پرسشهایی در این زمینه بحث کند. نگارنده در مبحث پایانی کوشیده است تا ضمن تبیین اجمالی مفهوم هویت و هویت سیاسی، ارتباط آن ها را با مسئله شهروندی بررسی کند.
فصل دوم به بررسی گفتمان های اسلام سیاسی درایران اختصاص دارد. مولف دراین فصل با طبقه بندی جریان های سیاسی این دوران، گفتمان های فعال، یعنی گفتمان های وفادار به امام خمینی در ایران را معرفی کرده و فرآیند ظهور و تحولات این گفتمان ها و چگونگی مفصل بندی آن ها را بررسی می کند. جهانی شدن و هویت رویارویی اسلام سیاسی و لیبرالیسم، موضوع فصل سوم است. مولف در این فصل ضمن گزارش دیدگاه های گفتمان های لیبرالیستی و اسلام سیاسی درباره هویت سیاسی، چالش هایی را که مواجهه اسلام سیاسی و جهانی شدن درباره هویت سیاسی در ایران ایجاد می کند، تشریح می نماید.
فصل پایانی به موضوع گفتمان های اسلام سیاسی در ایران و مسئله هویت سیاسی اختصاص یافته است. دراین فصل چگونگی تاثیر گذاری جهانی شدن برتحولات سیاسی ـ فکری ایران، با گزارش دیدگاه های نمایندگان فکری هریک از دو گفتمان اصلی سیاسی ایران، یعنی گفتمان های اصول گرایی واصلاح طلبی بررسی شده است.
نظر شما