به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست «دیگردوستی و دیگرستیزی از منظر اخلاق و دیدگاه سیاسی اسپینوزا» از سلسله نشستهای «دیگری و دیگر هراسی» (دوشنبه 11 آبان ماه) با سخنرانی دکتر شهین اعوانی، نویسنده و عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. پیش از این قرار بود، اعوانی کتاب «من و جز من» اثر غلامحسین ابراهیمی دینانی را نقد کند که این نشست به دلیل تاخیر در انتشار این کتاب، لغو شد.
کتاب مقدس به مثابه یک سند تاریخی
اعوانی گفت: مهمترین اثر اسپینوزا کتاب «اخلاق» است. این فیلسوف نسخهای از این کتاب را در سال 1663 میلادی برای دوستان خود فرستاد اما چاپ کتاب در آن سال به تعویق افتاد تا اینکه وی موفق شد، کتاب «اخلاق» را در سال 1670 به چاپ برساند. از دیگر رسالهها و کتابهای مهم دیگر اسپینوزا، میتوان به رساله «الهیات و سیاست» وی اشاره کرد. این فیلسوف در این رساله در پی پاسخ به این پرسش است که آیا متون دینی با آزادی اندیشه سازگار است یا نه؟ وی کتاب مقدس را سند تاریخی میداند.
این عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه با بیان اینکه، هیچ فیلسوفی جدا از مسائل روز و عصر خود نیست، اظهار کرد: اسپینوزا، نیز جدای از مسائل مربوط به روزگار خود نبوده است. وی در مدرسه دینی درس خواند و با فلاسفه قرون وسطی بهویژه با فلاسفه قرن چهاردهم، نزدیکی خاصی احساس کرد، تا جاییکه گفت، خداوند در عشق خلاصه میشود و کمال مخلوق نیز در بهرهای است که از این عشق میبرد، این نظریه اسپینوزا را به راحتی میتواند در آثار او نیز مشاهده کرد. در زمان تحصیل اسپینوزا، ترویج و صحبت از آراء و نظریات «دکارت» ممنوع بود، و اسپینوزا نیز نمیتوانست از دکارت سخنی به میان بیاورد، در حالیکه وی، مروج نظریات دکارت نبود، بلکه منتقد آراء وی بود.
از شریعت ابداعی تا تکفیر اسپینوزا
وی ادامه داد: دیگر موضوع مهم درباره نحوه نگاه اسپینوزا به دین و کتاب مقدس در این است که وی، اساسا نگاهی انتقادی به کتاب مقدس داشت، همین نگاه او باعث شد تا یهودیها وی را تکفیر کنند. اسپینوزا اعتقاد داشت، شریعت حضرت موسی (ع)، ابداعی از سوی بشر است زیرا میان شریعت حضرت موسی (ع) و قانون طبیعت، تناقض وجود دارد، اگر دین، دارای مبنای الهی است، نباید با قانون طبیعت، تناقض داشته باشد. همین تفکرات اسپینوزا باعث شد تا وی پس از 5 سال از تکفیرش، رساله «اصلاح فاهمه» را به عنوان نخستین اثر خود بنویسد. رساله بعدی وی، رساله مختصر «خدا، انسان» نام داشت.
اعوانی با اشاره به نوع نگاه اسپینوزا، به «انسان» در آراء خود گفت: یکی از اساسیترین پرسشهای اسپینوزا، این است که انسان چه معنایی دارد؟ وی در پاسخ به این پرسش میگوید، «انسان» ماشین روحانی است، چه در کارهای او خطا بیفتد، و چه جویای حقیقت باشد، وی (انسان) ماشینی روحانی است که در حال بازنگری باورهای خودش است. وی اعتقاد دارد، «خدا» صفت علم ندارد بلکه سرشار از «عشق» است. و ما نیز که خلیفةالله در روی زمین هستیم، باید جوهر خداوندی داشته باشیم.
غایت دینی و یافتن فضایل در انسانها
این عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ادامه داد: این متفکر در کتاب «اخلاق» بحث «شرور» را مطرح میکند. برای روشنتر شدن مساله، مثالی میزنم، زلزله و سیل در نگاه اول وضعیتی سرشار از «شرّ» است اما خداوند که سرشار از عشق است و ما نیز آفریده وی هستیم. چگونه میتواند «شرّ» برای انسان پیش بیاورد؟ اینکه ما زلزله را وضعیتی دارای «شرّ» میدانیم، به خودمان باز میگردد، زیرا خداوند در کنار «عشق» به انسان «عقل» داده است و عقل ایجاب میکند، که خانهای محکم بسازد تا در زلزله در امان بماند، پس منشا «شرّ» در خودمان است.
وی با بیان این که تمامی ارتباطات در زندگی منوط به ارتباط با خداوند است، افزود: اگر این ارتباط قطع شود، همه چیز به پایان میرسد. کارل یاسپرس هم میگوید که، آدمی باید در حقیقت به دنبال سود باشد، نه اینکه از تمایلات خود در مجاز پیروی کورکورانه کند. اگر ما غایت دینی داریم باید در خودمان فضایلی را ببینیم که بتوانیم از آنها استفاده درست کنیم، اگر این فضایل در ما انسانها که مدعی غایت دینی هستیم، به وجود نیاید به وضوح درمییابیم که، در حال «چاپلوسی» با خدا هستیم.
نظر شما