شناسهٔ خبر: 44465 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

درباره روشنفکری دینی

سلسله‌سمینارهای «جامعه‌شناسان ایرانی و جامعه ایرانی» چندی است با هدف بررسی نسبت آرا و افکار جامعه‌شناسان ایرانی با جامعه ایرانی بحث خود را روی آثار غلامعباس توسلی، استاد جامعه‌شناسی قرار داده است.


 


 

 

 

 

فرهنگ امروز/ سیدجواد میری :  سلسله‌سمینارهای «جامعه‌شناسان ایرانی و جامعه ایرانی» چندی است با هدف بررسی نسبت آرا و افکار جامعه‌شناسان ایرانی با جامعه ایرانی بحث خود را روی آثار غلامعباس توسلی، استاد جامعه‌شناسی قرار داده است. در تازه‌ترین نشست از سلسله این نشست‌ها، نشست نقد و بررسی کتاب «روشنفکری و اندیشه دینی» با عنوان فرعی رهیافتی جامعه‌شناختی به آثار و اندیشه علی شریعتی با سخنرانی سیدجواد میری، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رحیم محمدی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. آنچه در ادامه خواهید خواند بخش‌هایی از صحبت‌های سیدجواد میری در این نشست است.

  شجاعت توسلی ستودنی است
به نظر می‌رسد می‌توان علت جذاب نبودن نواندیشی دینی در دوره اخیر را به دو مفهوم نهضت و نهاد تسری داد. به این معنی که تا زمانی که نواندیشی دینی به‌عنوان یک نهضت و اپوزیسیون مطرح باشد، قابلیت بسیج‌کردن گفتمان‌ها را دارد اما زمانی که آمار و اهداف خود را با قدرت در می‌آمیزد و به نهاد تبدیل می‌شود، دیگر جذابیت ندارد. مرحوم طالقانی در جلد نخست تفسیر پرتوی از قرآن زمانی که می‌خواهد کلمه ایستادن را تفسیر کند آن را به انقلاب تعبیر می‌کند، درحالی که این واژه معمولا با اعتراض بیان می‌شود و این موضوع نشان‌دهنده فضای انقلابی‌ بوده که در آن دوره وجود داشته است. کتاب «روشنفکری و اندیشه دینی» افق‌های جدیدی را پیش‌روی ما قرار می‌دهد و شجاعت توسلی در این کتاب ستودنی است. امروز عده‌ای در جامعه آکادمیک ما متخصص این هستند که بگویند شریعتی چه چیزهایی را نمی‌فهمیده است! بدون اینکه حتی یک مقاله درباره شریعتی نوشته باشند، اما وقتی کتاب توسلی را به‌عنوان یک متنی که در فضای آکادمیک تولید شده بررسی کنیم، می‌توانیم برنامه‌های تحقیقاتی را پیرامون این موضوع راه‌اندازی کنیم و آثار دیگری را تولید کنیم. این کتاب یکی از آثاری است که فضای گفت‌وگو درباره شریعتی را در سطح آکادمیک ایجاد کرده و این پیام را به جامعه آکادمیک می‌دهد که اگر قرار است کاری صورت بگیرد یا حرفی درباره متن و آثار شریعتی زده شود، باید پای متن و کتابی درباره او درمیان باشد. امروز عده‌ای مرید شریعتی هستند و برخی نیز همه تلاش خود را به کار می‌گیرند تا نشان دهند شریعتی جامعه‌شناس و نظریه‌پرداز نبوده است. با ارجاع به این کتاب می‌توانیم متوجه این موضوع شویم که اساسا فضای بی‌تفاوتی و نهادینه‌شدن آن به گفتمان شریعتی شکل گرفته و کتاب این فضا را نقض می‌کند و می‌گوید اگر می‌خواهیم چگونگی پویایی جهان اسلام و ایران را درک کنیم بدون رجوع به نهضت‌های اسلامی نمی‌توانیم این موضوع را بفهمیم.

 

منبع:فرهیختگان

نظر شما