شناسهٔ خبر: 45148 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

اکبری: مواجهه واقعی در مشروطه ایرانی صورت نمی‌گیرد/ پروژه ناتمام مشروطه هنوز با ما دست به گریبان است

محمدعلی اکبری در نشست «مشروطه و زیست ایرانیان» گفت: مشروطه پروژه ناتمامی است که در تقابل تمدن جدید با جهان زیست ایرانی به دست می‌آید که هنوز کامل نشده و با ما دست به گریبان است و هنوز این دست به یقه شدن تمام نشده است و این حالت باعث شده در زمانی جهان زیست ایران را به تعلیق ببریم و بگوییم می‌خواهیم همرنگ و هم شکل جهان جدید بشویم. حال آنکه این اتفاق روی نداد.

 

 

اکبری: مواجهه واقعی در مشروطه ایرانی صورت نمی‌گیرد/ پروژه ناتمام مشروطه هنوز با ما دست به گریبان است

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست «مشروطه و زیست ایرانیان» به مناسبت یک‌صد و دهمین سالگرد مشروطه با سخنرانی دکتر محمدعلی اکبری و دکتر علیرضا ملایی‌توانی شنبه ۲۶ تیرماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. ملایی‌توانی دبیری این نشست را به عهده داشت.
 
کتاب‌های ضاله منتشر نکنید

اکبری با طرح این پرسش که چرا مشروطه به بن‌بست رسید؟ گفت: تجربه مشروطه ایران در آغاز به بن‌بست رسید. باید پرسید چرا این تجربه شکست خورد؟ به دلیل نگاه‌هایی (اعم از عالمان دینی و غیردینی) بود که در آن مقطع وجود داشت و آن دو نگاه بود؛ نخست تمدن جدید و افق تاریخی که بشر در آن است، باید منحل شود. در این رابطه گزارش بسیار زیبایی از شیخ فضل‌الله نوری در «رساله حُرمت مشروطه» به وی منسوب است که اگرچه گزارش کوتاه است اما درباره مباحثات داخل کمیته‌ای سخن می‌گوید که درباره تدوین قانون اساسی تشکیل شده که نکات بسیاری را روشن می‌کند و بسیار مهم است.

وی ادمه داد: نوری می‌گوید در این جلسه اصول قانون اساسی بخش حقوق ملت را مطرح کردند که ما اعتراض کردیم. آنها در پاسخ گفتند اگر قرار باشد ما این قوانین را برداریم دیگر مشروطه معنایی ندارد و باید نام دیگری بر آن گذاشت. آنها که در این جلسه به مباحثه با نوری پرداختند نماینده نگاهی بودند که اعتقاد داشتند آنچه در آن جهان زیست به دست آمده، افق تاریخی بشر است و اکنون که فهمیدیم باید به داخل این استخر بپریم و کلک را بکنیم. در مقابل این سخنان نوری برمی‌خیزد و می‌گوید اگر چنین است راه ما از هم جداست.
 
اکبری افزود: زمانی که آثار و کتاب‌هایی که مربوط به آخوند خراسانی یا میرزای نائینی و دیگرانی که درباره مشروطه نوشته‌اند، می‌خوانید، می‌گویند این مشروطه منهای آن چیزهایی که با شرع موجود مغایرت دارد، مورد قبول ماست. آزادی اندیشه و افکار لازم است و در اصل قانون اساسی نیز آمده، اما به شرطی که مغایرتی با موازین شرعی نداشته باشد. شما نباید کتاب‌های ضاله منتشر کنید. باید توجه کنید اصل مطلب این است آنچه با جهان زیست ایرانی در تعارض بوده، مورد مخالفت قرار گرفته است حال آنکه تغییرات تکنولوژی بشر را وادار به تسلیم و تغییر شرایط موجود کرده است.
 
 مدیرگروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در این میان باید پرسید آیا واقعا آخوند خراسانی و نائینی در آثار خود تمدن جدید را در افق تاریخی زیست جهان ایرانی خوانده‌اند؟ چنین اتفاق نیفتاده و آنها تنها به ویرایش فنی آن پرداختند زیرا در سوی دیگر طرفداران سلطنت مطلقه زیربار حرف‌های مشروطه‌خواهان نمی‌رفتند و نمی‌توانستند بپذیرند که شاه و رعیت در برابر قانون یکی باشند. این برابری امکان‌پذیر نبود. بنابراین اینجا نیز ویرایش فنی صورت می‌گیرد.

اکبری عنوان کرد: قانون اساسی مشروطه را که نگاه می‌کنید می‌بینید هم مجلس حق دارد و هم نهاد اعلی‌حضرت! وزراء هم در برابر مجلس مسئول هستند هم در برابر شاه. این تعارض بر سر این نبود که مشروطه‌خواهان و تدوین‌گران قانون اساسی متوجه نبودند یا مباحث حقوقی را نمی‌دانستند و از طرفی نمی‌فهمیدند که نباید یک نهاد را در برابر دو جا مسئول کرد. سخن بر سر این است که آنها نمی‌دانستند با دربار باید چه کنند. زیرا دربار زیر بار قوانین و اصول آنها نمی‌رفت. پس آن را ویرایش فنی کردند. از این رو معتقدم در دوران مشروطه هیچ مواجهه‌ای میان دو جهان زیست (زیست غربی و زیست ایرانی) صورت نمی‌گیرد.
 
وی در شرح مواجهه بیان کرد: زمانی که سخن از مواجهه می‌کنم؛ یعنی اینکه ما بتوانیم وارد یک گفت‌وگو بشویم. پس چگونه است که در این میان ما تظاهر به تقلید از آنها می‌کنیم و تغییراتی به سبک غربی در جامعه انجام می‌دهیم و رویه‌هایی را به سبک آنها دنبال می‌کنیم؟ این تغییرات چه سرانجامی پیدا می‌کند؟ این تغییرات به دلیل موقعیت فرادستی تاریخی است، به عبارتی یک موقعیت فرادستی تاریخی پدید می‌آید که به نوعی برخورد با آن اجتناب‌ناپذیر است و گویی در رفتن به سوی این تغییرات چاره‌ای نداریم. یک مشهورات زمانه شکل می‌گیرد اما در حقیقت مواجهه‌ای به معنای حقیقی کلمه شکل نمی‌گیرد.
 
این پژوهشگر تاریخ معاصر در جمع‌بندی سخنانش اظهار کرد: درباره آنچه بین ما و مشروطه (بین ما و حکمرانی جدید) اتفاق افتاده است، می‌توان درباره پیامدهای آن به سه شکل سخن گفت. در دوره مشروطه در برخورد با پدیده غربی وضعیتی پدید می‌آید که به آن تعلیق زیست ایرانی می‌گوییم و جهان زیست ما به تعلیق می‌رود و ما را در یک موقعیت تاریخی فرودستی قرار می‌دهد؛ به عبارتی زیست جامعه ایران با رویداد مشروطه به حاشیه برده می‌شود. ما آن را بیهوده نمی‌دانیم و اتفاقا با آن زندگی می‌کنیم.
 
به حاشیه بردن زیست ایرانی با رویداد مشروطه 

اکبری افزود: اگرچه زیست ایرانی به حاشیه برده شده اما رها نمی‌شود بلکه با آن زندگی می‌کنند اگرچه در آن تاملی صورت نمی‌گیرد و در عین حال آن را بیهوده نیز نمی‌دانیم اما این نوع زیست سرکوب می‌شود و به حالت تعلیق درمی‌آید.
 
وی با اشاره به سخنرانی دیگری با عنوان «مشروطه پروژه ناتمام» اظهار کرد: در آن سخنان گفتم که مشروطه پروژه ناتمامی است که در تقابل تمدن جدید با جهان زیست ایرانی به دست می‌آید که هنوز کامل نشده و با ما دست به گریبان است و هنوز این دست به یقه شدن تمام نشده است و این حالت باعث شده در زمانی جهان زیست ایران را به تعلیق ببریم و بگوییم می‌خواهیم همرنگ و هم شکل جهان جدید بشویم. حال آنکه این اتفاق روی نداد.
 
این تاریخ‌نگار عنوان کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی نگاه دیگری به مشروطه کردیم و گفتیم راه را عوضی رفتیم و باید به جهان زیست قُدمایی خودمان بازگردیم و راه خلاص اینجاست که به انکار افق تاریخی غرب می‌انجامد و کاری به آن نداریم و باید به خودمان برگردیم؛ یعنی به جهان زیست ایرانی بازگردیم اما امروز در نقطه‌ای قرار داریم که معلوم شده امکان بازگشت به آن نقطه وجود ندارد و اگر در برخی نقاط هم امکان بازگشت وجود داشته باشد، معلوم نیست که بتوان از آن چیز مطلوبی درآورد.
 
اکبری بیان کرد: حال ما در نقطه سومی قرار داریم که به نظرم تجربه جدید ما و مشروطیت است و حالا فهمیدیم که ما جهان زیستی داریم که مشکلات، مسائل و گرفتاری‌هایی دارد که نتیجه تجربیات جدید و زیست در جهان جدیدی است. حالا باید برگردیم سراغ جهان زیست‌مان و آن را از درون به صورت انتقادی تجربه امروز و زیست جهان امروز را به مثابه جهان زیست ایرانی بخوانیم.

نظر شما