شناسهٔ خبر: 53399 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

پیش بینی درباره برترین رمان‌های جنایی سال ۲۰۱۸

طبق پیش‌بینی سایت آینیوز رمان‌های معرفی شده در این گزارش به نظر می‌رسد بهترین و پرفروش‌ترین کتاب‌های جنایی سال ۲۰۱۸ باشند.

پیش بینی درباره برترین رمان‌های جنایی سال 2018

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  قاتل‌های زنجیره ای، راز نیمه‌شب، خونریزی، خفگی، مسمومیت با سیانور و ... همگی موضوعاتی هستند که بسیار در کتاب‌های پلیسی جنایی به چشم می‌خورند. اکثر فیلم‌هایی که با این ژانر ساخته می‌شوند از روی کتاب‌هایی با همین مضمون است که گاهی اوقات موفق‌تر از کتاب ظاهر می‌شوند و گاهی نیز نمی‌توانند به خوبی حس ترس بیان شده از سوی نویسنده را نمایش دهند.
در سال جدید میلادی قرار است یک سری رمان با موضوع جنایی منتشر شود که طبق پیش‌بینی سایت آینیوز می‌توانند بهترین رمان‌های جنایی سال باشند. مرد مرده در حالی جسدش کف اتاق هتل افتاده است که در حال خندیدن است. دندان‌های جسد بالا و پایین می‌رود و صحنه وحشتناکی را ایجاد می‌کند.

«خوراک» نوشته نیک کلارک ویندو 

 


این کتاب شاید نسخه انگلیسی مردگان متحرک در آمریکا باشد. یک سری مرده‌ها و اجساد توسط یک ویروس ناشناخته آلوده شده‌اند و در شهر شروع به حرکت می‌کنند.
 

«نیاز به دانستن» نوشته کارن کلیولند 
 


نویسنده سابق بر این کتابی درباره مبارزه تروریسم در سازمان اطلاعات آمریکا کار کرده است و تجربه او نوشتن این رمان موفق را به بار نشانده است. این رمان که داستان اصلی آن بخشی جنایی و بخشی سیاسی است از هم اکنون حق ساخت سریال تلویزیونی خود را فروخته است.
 

«ترس» نوشته دیرک کوربژوئیت 

 


در جلد این کتاب سوالی از خواننده پرسیده شده است که تقریباً محتوای کلی رمان را شامل می‌شود. کتاب از مخاطب خود می‌پرسد آیا کسی حاضر است برای خانواده خود بمیرد یا اینکه به خاطر آنها آدم بکشد؟ این کتاب بر اساس یک داستان واقعی نوشته شده است که خود نویسنده آن را تجربه کرده است. همسایه پایینی آنها مردی بود که شش ماه آنها را به گروگان گرفته بود.
 

«زنی در پنجره» نوشته ای.جی. فین 

 


این تریلر روان‌شناختی درباره زنی است که دچار اختلال روانی ترس از مکان‌های عمومی و شلوغی است. او فکر می‌کند جنایتی وحشتناک را در خانه همسایه دیده است. شرکت فاکس قرن بیستم حق ساخت فیلم این کتاب را خریده است و قرار است فیلمی بر اساس آن بسازد.
 

«مرد خندان» نوشته جوزف ناکس 

 


ماجرای آخرین رمان یکی از پرفروش‌ترین نویسنده‌های آمریکا مربوط در هتلی اتفاق می‌افتد که خدمه و کارکنان آن جسد مردی را پیدا می‌کنند. مرد مرده در حالی جسدش روی زمین افتاده است که در حال خنده است. دندان‌های جسد بالا و پایین می‌رود در حالی که اختیار انگشتانش در اختیار موجودی دیگر است.

«خون» نوشته ای.اس. تامپسون 

 


در شهر لندن دوران ویکتوریا جامعه پر از دروغ‌ها، قتل‌ها و خیانت‌ها شده است. جسد زنی در رودخانه تیمز پیدا می‌شود و تمام شواهد و مدارک به قایقی ختم می‌شود که کنار پل شهر لنگر انداخته است.

«نوع بیرحمی ما» آرمینتا هال

 


داستان این رمان با الهام از یک مستند ساخته شده توسط آرماندا ناکس نوشته شده است. قصه کتاب درباره تجاوز و خشونت علیه زنان است که رسانه ها چندان به آن توجه ندارند.

«سیزده» نوشته استیو کاوانا

 


در این رمان قاتل زنجیره‌ای در میان جمعیت نیست بلکه او یکی از اعضای هیئت منصفه است که در دادگاه حضور دارد. این رمان بر اساس داستان واقعی قتل همسر «رابرت سولومون» بازیگر مشهور هالیوود نوشته شده است.
 

«مرد بلندقد» نوشته فوئبه لوکه 

 


در سال ۹۰ میلادی در میان جنگلی انبوه سه دختر برای پیدا کردن مردی با قد بلند می‌روند. در سال ۲۰۰۰ یک زن میانسال ناپدید می‌شود. در سال ۲۰۱۸ یک دختر نوجوان متهم به قتل می‌شود. این سه حادثه به طور مرموزی با هم ارتباط دارند.
 

«گیره‌ها و سنگ‌ها» نوشته جو جکمن 

 


داستان کتاب ماجرای یک خانواده را تعریف می‌کند که زنی مجبور است شوهرش را برای محافظت از فرزندش در زیر زمین زندانی کند.

نظر شما