شناسهٔ خبر: 54038 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

احمد سمیعی‌گیلانی: ویراستار در غرب نویسنده‌پرور است

احمد سمیعی‌گیلانی گفت: ویراستار است که نویسندگان ادبیات داستانی را در پشت پرده تربیت می‌کند، پرورش می‌دهد و به کارشان نظم می‌بخشد. الان در بعضی از کشورهای اروپایی ویراستار نویسنده‌پرور است.

ویراستار در غرب نویسنده‌پرور است

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ همایش ویرایش با حضور نیکنام حسینی‌پور، سرپرست موسسه خانه‌ کتاب، احمد سمیعی‌گیلانی عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سردبیر مجله نامه فرهنگستان، علی صلح‌جو، سیدعباس حسینی‌نیک، امید طبیب‌زاده، محمدمهدی مرزی، ارسلان فصیحی، مرتضی فکوری و سایه اقتصادی‌نیا عصر امروز دوشنبه (14 اسفندماه) در «سرای کتاب» موسسه خانه کتاب برگزار شد.

احمد سمیعی گیلانی، پیش از آغاز میزگردهای این همایش در سخنانی، گفت: ما درباره رشته و فنی صحبت می‌کنیم که سال‌ها پیش که وقتی نام آن گفته می‌شد حتی معنی آن را نمی‌دانستند چه برسد به آنکه محتوای آن را بشناسند، خوشبختانه حالا ویرایش در جامعه ادبی کاملا شناخته شده است. 
 
وی ادامه داد: اولین نکته‌ای که قصد دارم به آن اشاره کنم، مسئله قلم‌ها در دیروز و امروز است. یعنی آثار قلمی دیروز چگونه بوده و حالا چگونه است. اهل قلم حتی در زمان نوجوانی‌مان خیلی محدود بود و هرکسی اهل قلم نبود، حتی استادان دانشگاه هم کسانی بودند که هیچ  اثر قلمی نداشتند. ولی امروزه قلم‌ها بی‌شمار شده و این یک تفاوت خیلی فاحش و آشکار بین نویسندگی دیروز و امروز است. سابق هرکسی به خود اجازه نمی‌داد که اثر قلمی داشته باشد چه رسد به اینکه اثر قلمی‌اش چاپ و منتشر شود. هرکس شعری می‌گفت یا خاطراتی می‌نوشت فقط در دفتر خاطرات خودش باقی می‌ماند و هیچ وقت به چاپ نمی‌رسید ولی حالا می‌بینید که در دفترهای شعر متعدد و سیاه‌مشق‌ها منتشر می‌شود.

سمیعی گیلانی ادامه داد: از نظر کمیت فرآورده‌های مکتوب و نویسندگی به هیچ‌وجه به دوره‌ای مثل رضاشاه قابل مقایسه نیست ولی از نظر کیفیت این‌طور نیست، وقتی  رودخانه در حرکت است، جاهایی که مسیرش تنگ می‌شود، عمق زیادی دارد و جاهایی که بستر زیاد می‌شود عمق آن کم است. حتی درباره اظهارنظر بدیع‌الزمان فروزانفر درباره یکی از استادان نقل می‌کنند که پرسیدند نظر شما درباره او چه است، گفت: «اقیانوسی است به عمق یک بند انگشت». یعنی هرچه در ذهن داشته، همه را منتشر کرده ولی عمقی ندارد.
 
سخنران این نشست با بیان اینکه اصولا نویسندگان در آن دوره سه دسته بودند، افزود: کسی مثل سعید نفیسی، هرچه در سینه داشته، روی کاغذ آورده است و وقتی که بدرود حیات گفته چیزی ناگفته نگذاشته است. کسی مثل بهمنیار  یک تحفه احمدیه نوشته ولی عمق زیادی داشته و اعتبار فراوانی دارد. کسانی هم هستند که در این میانه قرار می‌گیرند مثل فروغی که ذهنیات خود را به بهترین وجه به آیندگان منتقل کرده است.
 
این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی به مقایسه آموزش نویسندگی در گذشته و حال اشاره کرد و گفت: آموزش نویسندگی در ایام گذشته استاد و شاگردی بوده است. به یاد دارم که ما از سال دوم ابتدایی انشاء می‌نوشتیم. در دوره متوسطه هم انشاء به زبان فارسی و هم به زبان فرانسه می‌نوشتیم و همه اینها تصحیح می‌شد. اینطور نبود که فقط به آن نمره دهند برخلاف امروز که فقط نمره می‌دهند و تصحیح نمی‌کنند. قبل‌ترها امکانات و مدارس بسیار کم بود و در کل گیلان فقط دو مدرسه متوسطه داشتیم. حالا می‌بینیم که حتی در جاهایی که قبلا ده یا روستا بوده چند مدرسه متوسطه است، بنابراین معلوم است وقتی که این اندازه مراکز آموزشی وسعت پیدا می‌کند نمی‌توان ادوات و تجهیزات لازم را تهیه کرد. ما در دوران دبیرستان با اینکه دررشته ادبیات درس نمی‌خواندیم، 4 دبیر فارسی برای بخش‌های مختلف مثل متون، انشا و ... داشتیم.
 
او ادامه داد: آن دوره سواد ویرایشی خیلی بیشتر بود، در دوره لیسانس استاد آئین نگارش ما شادروان عباس اقبال آشتیانی بود. حتی من یادم می‌آید در کلاس ششم ابتدایی که امتحان نهایی داشتیم مدیر ما به معلم انشاء اکتفا نکرد و از خارج کسانی که تربیت منشی می‌دانستند را برای این کار آورد. این وضع آموزش در آن موقع بود و من قصد ندارم اکنون وضع آموزش امروز را تصحیح کنم. در دوران امروز در تمام دوران ابتدایی انشا یا نوشته نمی‌شود  یا اگر نوشته شود تصحیح نمی‌شود.
 
سمیعی‌گیلانی در ادامه به مسئله ویرایش پرداخت و گفت: ویرایش در نزد ما و در متون  به معنی امروز که اینطور نهادینه شده نبود. در غرب ویرایش وجود دارد ولی نویسندگی در غرب با فضای نویسندگی و قلم در جامعه ما فرق می‌کند یعنی هرکس که در آنجا می‌نویسد چه در مجله چه در کتاب و چه در روزنامه آیین نگارش را رعایت می‌کند و درست می‌نویسد پس ویرایش جدی گرفته می‌شود. البته در آمریکا ویرایش کاملا نهادینه شد ولی در فرانسه زیاد به آن توجه نمی‌شد. در آمریکا در حال حاضر ناشر شیوه‌نامه‌ای دارد که آن شیوه‌نامه بایستی اعمال شود. حال اینکه اینجا ما می‌بینیم که ناشران با اینکه ظاهرا کار ویرایش می‌کنند ولی شیوه‌نامه ندارند و معلوم نیست که این ویراستار چه‌کار باید بکند و چطور باید ارزش یک نوشته را بالا ببرد.
 
وی ادامه داد: مسئله دیگر نظر استادان ما درباره ویرایش است. آنها ابتدا اصلا ویرایش را قبول نداشتند، چون برای آنها به‌درستی تفهیم نشده بود که ویرایش چیست حتی هنوز هم استادانی هستند که ویراستار را شحنه قلمداد می‌کنند. البته من قبول دارم که کسانی که به‌نام ویراستار خدمت می‌کنند همه در یک مرتبه و منزلت نیستند ولی به‌هرحال خدمت می‌کنند و سعی می‌کنند نوشته را پاکیزه‌تر، درست‌تر و خواناتر ارائه دهند. در این میان افرادی هم هستند که قدرناشناس هستند و کار ویرایش را زیر سوال می‌برند. خود من ضمن ویرایش کتاب عموما به استادانی برخورد کردم که از من سپاسگزار بودند و من هم از آنها ممنون بودم. چون من هم از آنها چیزهایی یاد می‌گرفتم و مجبور بودم  متون و آثاری را بخوانم که بسیار غنی بودند، بنابراین آنها حق بیشتری بر گردن من داشتند. ولی کسانی هم بودند که حق ناشناس بودند، یعنی نمی‌دانستند من چه کاری انجام می‌دهم و فکر می‌کردند فقط فارسی را به عربی برگردانده‌ام. در صورتی که من تنها این کار را نمی‌کنم و کارهای دیگری هم برای بهتر شدن متن انجام می‌دهم.
 
سردبیر مجله نامه فرهنگستان در ادامه گفت: در هرحال ویرایش را دیگر عموم استادان پذیرفته و قبول کرده‌اند دلیلش هم این است که ما در در قوانین فرهنگستان کمی افراط می‌کنیم، ولی آن‌ها با همه این مسائل و در صورتی که می‌توانند به مراجع دیگری مراجعه کنند کار خود را به ما یعنی فرهنگستان عرضه می‌دارند. این نشان می‌دهد که ارزش ویرایش تاحدی شناخته شده است و این جای خوشبختی دارد. ویراستار نویسنده‌پرور است. یعنی حتی ویراستار است که نویسندگان ادبیات داستانی را در پشت پرده تربیت می‌کند، پرورش می‌دهد و به کارشان نظم می‌بخشد. الان در بعضی از کشورهای اروپایی ویراستار نویسنده‌پرور است یعنی نویسنده را پرورش می‌دهد.
 
سمیعی به آموزش فن ویراستاری هم اشاره کرد و گفت: خود من زمانی که شروع به ویرایش کردم در انتشارات فرانکلین بودم و اصلا نمی‌دانستم ویرایش چیست. این موضوع یک حسن هم داشت، اینکه وقتی یک اثر یا داستانی را می‌خواندم از آن لذت می‌بردم زیرا به مشکلات ویرایشی آن اشراف و توجهی نداشتم. ویراستاری مثل هر فنی نیاز به استعداد دارد ویرایش در درجه اول به استعداد احتیاج دارد چون فن است در درجه دوم آموزش می‌خواهد و نکته دیگر هم ممارست و تمرین است. خود من آموزش ویراستاری را در فرانکلین دیدم. ممارست کردم و احتمالا استعداد هم داشته‌ام.
 
وی در پایان به رابطه استاد شاگردی در آموزش ویرایش در سابق اشاره کرد و گفت: این کافی نیست و استاد شاگردی دیگر جواب نمی‌دهد. در حال حاضر بیشتر به مدرک بها داده می‌شود در صورتی که برای این کار مدرک لازم نیست و به نظر من بهترین کار این است که از پایه و از همان دبستان کار را جدی بگیریم، چون اگر پایه را درست بگذاریم، بقیه کارها درست می‌شود.

نظر شما