به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ درونمایه کتاب «کمدی، تراژدی و دین: درآمدی بر خرد شاد در برابر روان تراژیک» بررسی شیوه رویارویی انسانها با یک شکاف است: شکاف میان چیزها آنگونه که هستند و آنگونه که باید باشند. جان مورل نویسنده اثر بر آن است تا روشن کند که انسانها چگونه میتوانند با اتخاذ چشماندازی درست، به جای فروغلتیدن و نابود شدن در این شکاف، از کنار آن بگذرند با دستکم در حوالی آن سکنی گزینند.
جان مورل شیوه واکنش انسانها را به اینگونه ناهمخوانیها بسته به نوع نگرش آنان میداند، به اینکه جهان و زندگی خود را تراژیک ببینند یا کمیک. بنابراین در اینجا تراژدی و کمدی نه به عنوان دو گونه ادبی، بلکه به عنوان دو شیوه نگرش به چیزها یا دو نوع جهانبینی بررسی میشوند. از این رو شواهد کتاب شواهد کتاب بیش از آنکه ادبیات باشد از زندگینامهها، رویدادهای تاریخی و رفتارهای روزمره گرفته شده است.
کتاب «کمدی، تراژدی و دین: درآمدی بر خرد شاد در برابر روان تراژیک» که البرز حیدرپور آن را به فارسی برگردانده است، میتواند به ویژه برای پژوهشگران روانشناسی، جامعهشناسی، ادبیات و فلسفه سودمند باشد.
این اثر دارای ۹ فصل است اما میتوان آن را به دو بخش تقسیم کرد. در بخش نخست که شامل فصلهای ۱ تا ۴ میشود جان مورل پس از یک مرور تاریخی کوتاه به بررسی سرشت تراژدی و کمدی به عنوان دو شیوه نگرش به جهان میپردازد. سپس با مقابله بینشهای تراژیک و کمیک از منظر روانشناسی شناختی و جامعهشناسی، ویژگیها و تفاوتهای بنیادین این دو بینش را در بیست مورد برمیشمرد. این بخش که پیشتر با عنوان «بینشهای تراژیک و کمیک درباره زندگی» در نشریه بینالمللی پژوهش طنز چاپ شده و اکنون با تغییراتی ناچیز در این کتاب آمده است.
بخش دوم کتاب (فصلهای ۵ تا ۹) بر پایه ویژگیها و تفاوتهای بیستگانه بینش تراژیک و کمیک به کاوش در ادیان میپردازد با این هدف که، با جستجوی ویژگیهای کمیک و تراژیک در هر دین، روشن شود که گرایش اصلی و چیره در آن دین معطوف به بینش کمیک است تا تراژیک. در این بخش، که به ویژه برای دینپژوهان با رویکردهای گوناگون سودمند است، جان مورل باورها و سنتهای ادیان مورد بحث را به همانگونه که مراجع رسمی این ادیان پذیرفته و اعلام کردهاند ملاک سنجش قرار میدهد و از نقد و بررسی درستی یا نادرستی این باورها و سنتها از دید تاریخی و فلسفی دیگر نگرشهای بروندینی میپرهیزد. در این بخش رویکرد و و روش کلی او این است که روشن سازد اگر شخصی به مفهوم ویژهای از مفاهیم دینی باور داشته باشد، چنین باوری چه چشماندازی به روی او میگشاید و در نتیجه چه احساسات و واکنشهایی را در او برمیانگیزد.
نویسنده در دیباچه کتاب توضیح میدهد که مشکلی که با بسیاری از ادعاها درباره تراژدی، کمدی و دین وجود دارد آن است که اغراقآمیزند. برای مثال جان ویلاک مینویسد تراژدی «بنمایه کار همه شاعران از هومر تا الیوت است و در هر بینش شاعر پیرامون واقعیت نهفته است.» یک مشکل دیگر عدم وضوح است. برای نمونه، ادعای ناتان اسکات که کمدی تجسم «گریزی ظریف به سوی ایمان» است سخنی زیبا ولی بدون معنای روشن است.
جان مورل معتقد است که کمدی، تراژدی و دین از آغاز درهمتنیده بودند. در یونان باستان، تراژدی و کمدی از مراسم مذهبی آیین باروری و حاصلخیزی در بزرگداشت دیونیسوس پدید آمد، خدایی که هرساله میمرد و دوباره متولد میشد. هنگامی که این مراسم به شهرها انتقال یافتند و به نمایش شهری تبدیل شدند، تراژدی و کمدی با هم اجرا میشدند. در آتن، تراژدی را صبح و کمدی را عصر اجرا میکردند. نمایشنامهنویسان بزرگ هم تراژدی مینوشتند و هم کمدی.
او همچنین درباره نگاههای متفاوتی که نسبت به تراژی و کمدی وجود داشته است؛ مینویسد: بسیاری از نقدهای ادبی در قرنهای اخیر، کمدی را در مقایسه با تراژدی خوار شمردهاند و در این نقدها تراژدی نمایشی «جدی» و کمدی نمایشی «سبک» به شمار میآید. وقتی که کمدی در خلال تراژدی روی دهد، مانند صحنه باربر مست در مکبث، معمولا برچسب «وقفه کمیک» میخورد. اما یونانیان باستان، شکسپیر و دیگر نمایشنامهنویسان کمدیهای خود را جدیتر از اینها میپنداشتند. آنها دریافتند که کمدی وقفه یا مهلت فراغتی در جهان نیست بلکه چشمانداز دیگری به سوی جهان بازمیگشاید، چشماندازی که درستی آن کمتر از چشمانداز تراژیک نیست. همانگونه که کنراد هایزر میگوید، کمدی بیانگر «امتناع سرسختانه از این است که زدن حرف آخر به تراژدی و سرنوشت واگذار شود.»
این نویسنده سپس برای ورود به بحث ارتباط دین و تراژی و کمدی میگوید تراژدی و کمدی نهتنها به جهان یکسانی مینگرند بلکه هردو گرایش به تمرکز بر سویه پرسشبرانگیز این جهان دارند. اینجا نیز دوباره با دین پیوند میخورند که آن نیز بر بخش بغرنج تجربه انسانی تمرکز دارد و یک چیز میتواند از لحاظ نظری یا عملی و یا از هردو جهت پرسشبرانگیز باشد، و این یعنی که ما یا ما در تطبیق چیزی با تصویر کلی خود از جهان با دشواری مواجهیم، یا در تشخیص اینکه در برخی موقعیتها چگونه باید رفتار کنیم.
در نگاه مورل هنگامی که چیزها آنگونه که باید روی نمیدهد، راههای زیادی برای واکنش وجود دارد: سرگشتگی، شگفتی، رنجش، خشم، یاس، به بازی گرفتن و تفریح. و تراژدی دربرگیرنده بعضی هیجانات و رفتارها دربرابر ناهمخوانیهاست، مانند خشم و شورش. درحالیکه کمدی این پاسخ عکس را در بردارد که «زیاد جوش نزن.» درواقع کمدی ناهمخوانیها را همچون چیزی نشان میدهد که میتوانیم با آن سر کنیم، حتی میتوانیم از آن لذت ببریم. یعنی چنین تفاوتهایی در نگرش میتواند بسیار ژرف باشند و یک دین ممکن است در برابر ناسازگاریها دربردارنده پاسخی تراژیک، یا کمیک، هیچیک یا هردو باشد.
جان مورل یکی از پرآوازهترین اندیشمندان در حوزه فلسفه طنز است و افزون بر نوشتن چندین کتاب در اینباره، نگارش درآمد طنز در دانشنامه اینترنتی استنفورد نیز به او واگذار شد.
کتاب «کمدی، تراژدی و دین» نوشته جان مورل با ترجمه البرز حیدرپور درآمدی بر خرد شاد در برابر روان تراژیک در ۲۱۸ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و به قیمت ۳۳۵۰۰ تومان از سوی نشر مرکز منتشر شده است.
نظر شما