فرهنگ امروز/ پردیس سیاسی: در مسیر پر فراز و نشیب تاریخ انسانی ناگزیر نام اشخاصی برجسته میشود، از میان این نامها برخی با افتخار و نیکی گره میخورند و برخی دیگر با وحشت و هراس. کتاب «دیکتاتور زادهها» سراغ زندگی شخصی یادآوران این رعب و هراس رفته تا به این پرسش پاسخ دهد که دیکتاتورها چه فرزندانی را پرورش میدهند؟ این کتاب نوشته «جی نورد لینگر» روزنامه نگار آمریکایی است که با ترجمه «زینب کاظم خواه» و توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه به دست مخاطبان فارسی زبان رسیده است. به بهانه انتشار این کتاب و استقبال خوب مخاطبان از آن پای صحبت «زینب کاظمخواه» مترجم این اثر نشستهایم.
به عنوان سوال اول از ژانر کتاب شروع کنیم، «دیکتاتور زادهها» کتابی تاریخی، زندگینامه یا اثری در ژانر روانشناسی اجتماعی است؟
حقیقتش این کتاب را میتوانیم ترکیبی از همه این قالبها بدانیم. این اثر هم زندگینامه است و هم نگاهی تاریخی دارد چرا که در مورد خود دیکتاتورها هم به نحوی بحث میکند. از سوی دیگر گریزی هم به روانشناسی اجتماعی میزند، چرا که بخشهایی از کتاب از بعد روانشناسی به به موضوع نگاه کرده است. البته به طور مشخص کتاب در ژانر روانشناسی قرار نمیگیرد اما خالی از این مباحث هم نیست. اما اگر بخواهم به شکل کلی بگویم این کتاب بیش از هر چیز یک مستند تاریخی است.
محوریترین بحث کتاب چیست؟ آیا نباید گناه پدران را به گردن فرزندان بیاندازیم یا وراثت تاثیر خود را میگذارد و فرزندان دیکتاتورها را نمیتوان متفاوت از آنها دانست؟
کتاب چنین نتیجهگیری را بیشتر بر عهده خوانندگان میگذارد و خود روایتی است از زندگی فرزندان دیکتاتورها. در این بررسی میبینیم که 90 درصد این افراد سرنوشت مشابهی داشتهاند و در این میان تنها دو تا سه مورد وجود دارد که زندگی این افراد به شکل معمولی پیش میرود. برای مثال یکی از فرندان چائوشسکو فردی است که کار و زندگی عادی دارد. هرچند او نیز از مزیت دیکتاتور بودن پدر و رانتهای آن استفاده کرده است. مانند همه جای دنیا که وقتی قدرت وجود دارد فرند هم میتواند از این قدرت استفاده کند. یا مثلا دختر فرانکو. اینها افرادی بودهاند که نخواستهاند از این قدرت استفاده کنند و این که آیا شخصیت پدر بر آنها تاثیر داشته است یا خیر؟ قطعا این تاثیرگذاری وجود دارد چرا که ما در روانشناسی هم این بحث را داریم که فردی که در جایی رشد میکند این یا محیط یا وراثت است که بر او اثر میگذارد و در اینجا هم محیط و هم وراثت زمینهای را فراهم کرده است که آنها به سمت درنده خویی پدرانشان سوق پیدا کنند و این که برخی از آنها به آن سمت نرفتهاند، در واقع استثنا هست. این افراد تماما تشنه قدرت بودهاند. برای مثال یکی از فرزندان قذافی به نام سیف الاسلام که چهره اصلاح طلبی بود و با سران کشورهای خارجی ارتباط داشته و دوستان صمیمی در این کشورها داشته و در مجموع مخالف رژیم پدر بوده و در این سو و آن سو رفتارهای او را نقد میکرده است، سرانجام به شکل دیگری رفتار میکند. در نهایتا این فرد که در تمام دنیا از خود چهره بسیار صلح طلب را به نمایش گذاشته بود، زمانی که پدرش درگیر جنگ میشود به لیبی میرود و کنار او میجنگد و نهایتا همراه پدر میشود و با او کشته میشود.
در مورد زبان و ترجمه کتاب هم توضیح دهید.
ترجمه این کتاب از زبان انگلیسی انجام شده و زبان و روایت سر راست و روانی دارد. از آنجایی که کتاب در مرز میان مخاطب عام و مخاطب خاص حرکت میکند نمیتواند زبان پیچیدهای داشته باشد. همانطور که میدانیم زندگی خصوصی اشخاص مشهور برای افراد جذابیت دارد و همین موضوع هم کتابهایی با این مضامین را در مرز عام پسندی قرار میدهد. این کتاب هم به نوعی سرک کشیدن در زندگی خصوصی فرزندان دیکتاتورهاست که چه کردهاند، چه سبک زندگی داشتهاند، چطور تحصیل کردهاند و... در واقع این کتاب در بحثی جدی به ماهیت دیکتاتوری نمیپردازد بلکه دقیقا در مورد زندگی روزمره این فرزندان و تاثیر پدر بر آنهاست. کدام پدر بهترین پدر بوده، کدام یک بدترین پدر بوده است. کدام فرزند بهترین و کدام بدترین بوده است و ...
شما در کتابهای دیگری هم که ترجمه کردهاید سراغ نظامهای دیکتاتوری رفتهاید مانند حکومت پینوشه یا کره شمالی. علت اقبال شما به این موضوعات چیست؟
بله این موضوع درست است. البته در ابتدا هم این امر آگاهانه نبود و بر حسب تصادف بود اما در ادامه این مضمون برایم بسیار جذاب شد. مثلا زمانی که من به سمت کتابهایی با موضوع کره شمالی رفتم به دلیل نظام دیکتاتوری حاکم بر آن نبود، بلکه به این دلیل بود که کره شمالی به عنوان یک کشور برایم مرموز و ناشناخته بود اما در ادامه متوجه شدم که علاقهام به ترجمه این موضوعات بیشتر است و در ادامه با آگاهی به سراغ کتابهایی رفتم که با موضوع دیکتاتورها پیوند دارند.
استقبال مخاطبان از کتاب به چه شکل بوده است؟
همانطور که میدانید بازار کتاب امسال بیش از هر چیز تحت تاثیر ویروس کرونا قرار گرفت و این کتاب هم از این موضوع مستثنی نبود. اما با این حال بعد از مدت کوتاهی کتاب به چاپ دوم رسید و با توجه به شرایط موجود استقبال از کتاب بسیار خوب بوده است.
آیا در حال حاضر کتابی در دست انتشار دارید؟
بله یکی از کارهایی که در دست انتشار دارم کتابی است که مراحل نهایی آن انجام شده و به زودی از سوی انتشارات پارسه منتشر میشود. این کتاب را یک روزنامه نگار لهستانی به نام «ویتولد شابوفسکی» نوشته است که برای نگارش آن به چهار قاره جهان سفر کرده و با آشپزهای 6 نفر از دیکتاتورهای بزرگ گفتوگو کرده و نتیجه آن را در کتابی با عنوان «مصائب آشپزی برای دیکتاتورها» منتشر کرده است. او در این کتاب از دریچه آشپرخانه دنیای سیاست را بررسی میکند.
ایبنا
نظر شما