به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایکنا؛ رضی موسوی گیلانی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، به بیان نکاتی در مورد واقعه عاشورا پرداخت و با اشاره به این که عاشورا همواره و از زوایای متفاوت مورد توجه اندیشمندان بوده، عنوان کرد: عاشورا در کنار مهدویت یکی از موضوعاتی بوده است که در طول تاریخ تشیع همواره مورد توجه بوده و بیشترین آثار پیرامون آن نوشته شده است.
موسوی گیلانی با بیان این که عاشورا را نباید لزوماً به عنوان یک واقعه خاص دید، اظهار کرد: عاشورا مجموعه رخدادهایی را در بر میگیرد که فراتر از رخدادهای روزمرهاند و به تعبیری «واقعه»ای است که در نقش یک فرهنگ ظهور کرده و با برجستگی و پیچیدگی یک فرهنگ خود را نمایان ساخته و معرفی کرده است.
زاویه دید کلامی به عاشورا
وی در مورد زوایای دید متنوعی که میتوان به مسئله عاشورا داشت، بیان کرد: اندیشمندان منظرهای متفاوتی را نسبت با عاشورا داشتهاند؛ برای مثال برخی از حیث اعتقادی به جریان عاشورا نگاه کردهاند و با توجه به این که امام حسین(ع) امام است و امامت یکی از مؤلفههای فکری شیعه، تلاش کردهاند که از حیث تأثیر و جایگاهی که امام در هندسه ذهنی شیعیان دارد در باب واقعه عاشورا بحث کنند.
زاویه دید تاریخی به عاشورا
این عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی زاویه دید دیگر را زاویه دید تاریخی عنوان کرد و گفت: زاویه دید دیگری که میتوان به عاشورا داشت این است که ببینیم جریان عاشورا چه ارتباطی با حوادث قبل از آن در قرن اول و چه ارتباطی با حوادث پس از آن داشته است.
موسوی گیلانی با اشاره به این که هسته این نوع نگاه را باید در نوع تفهم و همدردی به تعبیر وِبِری آن جست، بیان کرد: این تفهم و همدردی به این معناست که ببینیم پیش از این رخداد چه حوادثی رخ داد و مردم چه ویژگیهایی داشتند و از این طریق نکات مهمی را دریافت خواهیم کرد. برای مثال یکی از اندیشمندان مصری در سالهای اخیر مطلبی را در مورد جریان عاشورا مطرح کرد که تازگی داشت مبنی بر این که یکی از مؤلفههای مهمی که باعث شکلگیری رخداد عاشورا شد مفهوم عصبیت و خویشاوندی بود و کسانی که امام حسین(ع) را خویشاوند خود نمیدانستند قصد داشتند ایشان را از سر راه خود بردارند.
وی افزود: در واقع در این جا عوامل و عناصر تاریخی پدیده آورنده آن وضعیت و آن حادثه مورد توجه قرار میگیرد و مؤلفهها و عناصری را که این حادثه ایجاد یا تقویت کرده است یا به هر نحو نقشی در جریانات بعدی داشته بررسی میشود.
کارکرد مطالعات تاریخی عاشورا در مطالعات کلام
موسوی گیلانی با بیان این که چنین مطالعاتی در مطالعاتی که از منظر کلامی انجام میشود نیز مؤثر واقع میشوند، بیان کرد: برای مثال در قالب یک مطالعه تاریخ کلامی میتوان گفت که مرز شیعه با دیگر فرقهها و مذاهب بعد از جریان عاشورا شفاف میشود؛ یعنی مرزهای شیعه با دیگر فرقهها تا قبل از جریان عاشورا یک مقداری به صورت شابلونوار آمیخته است، اما بعد از جریان عاشورا پیروان امام حسین(ع) یا کسانی که محبت به سیدالشهدا(ع) دارند مرزشان با اسلام اموی یا حتی با فرقههای مذهبی دیگر جدا میشود.
مطالعات سیاسی و اجتماعی در تاریخ عاشورا
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی با اشاره به صورتی که این مطالعات در شکل سیاسی و اجتماعی به خود میگیرد، عنوان کرد: بسیاری از قیامها و حوادث پس عاشورا از این قیام و شهادت امام حسین(ع) متأثر بوده است و بیتردید تفکر شیعه در تمام جریانهای حزبی، سیاسی و اجتماعی، انقلابها و تحولات خود متأثر از عاشوراست. این تأثیر را حتی در میان غیرشیعه هم میتوان دید و بررسی کرد حتی شما میبینید که در جریانات شبه قاره هند هم بعضیها، برای مثال فردی مانند گاندی، در قیام اجتماعی سیاسیای که کردند تحت تأثیر امام حسین(ع) بودند.
وی با اشاره به یکی از آثار حامد الگار، گفت: حامد الگار به عنوان کسی که او را یکی از تئوریسینهای انقلاب اسلامی میشناسند، در یکی از کتابهایش که بسیار قابل توجه است و هنوز جزء کتابهای خوشخوان در تحلیل انقلاب اسلامی ایران است، خیلی هوشمندانه مؤلفههایی را که باعث شده است این قیام سیاسی در دهههای آخر قرن ۲۰ جزء انقلابهای جدی و اثرگذار در روابط بینالملل شود تحلیل کرده است و ضمن بررسی مؤلفههای اصلی در شکلگیری قیامی که به یک انقلاب سیاسی منجر شد، یکی از مؤلفهها را قیام امام حسین(ع) معرفی میکند.
ظرفیت ناشناخته مطالعات میتولوژیک عاشورا
موسوی گیلانی با اشاره به زاویه دید دیگری که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، عنوان کرد: شاید بخشی از ظرفیتی از عاشورا را که پنهان مانده است، بتوان در زاویه دید اسطورهشناختی و نمادشناختی جستجو کرد. من فکر میکنم که این زاویه دید یکی از زوایایی است که جزء ظرفیتهای قابل توجه است و با توجه به بحثهایی که در زمینه اسطورهشناسی و نمادشناسی در دوره جدید شده است، در آینده بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و بخش دیگری از زوایای عاشورا و تأثیرات آن را آشکار خواهد کرد و حتی برخی از سخنانی که درباره امام حسین(ع) گفته شده و از دیدگاه کسانی مانند مرحوم آقای مطهری گزاف بوده است، تا حدی توجیهی پیدا کند.
این محقق و پژوهشگر دینی اظهار کرد: تمام جوامع یک سری اسطورههای جمعی دارند و در نگاه اسطورهای و سمبلیک آن چه که در اعتقاد مردم هست همیشه به شکل نماد و سمبل و اسطوره خود را بازنمایی میکند. منظور از اسطوره در این جا این است که هر حقیقتی وقتی که میخواهد بیان شود، گاهی از طریق نمادها بیان میشود و حتی گاهی فراتر از واقعیت به سمت یک سری کهنالگوهای درونی میرود.
وی ادامه داد: برای مثال مفهوم پهلوان یک مفهوم میتولوژیک و اسطورهشناختی است و میتوان افرادی را که به اصطلاح پهلوان یا عیار بودهاند و امروزه تیپ خاصی از جوانان را که به جسم و بدن توجه دارند و در مناسبت با عاشورا برای مثال علاقه دارند که علامتی یا علمی بسازند و آن را بر دوش بگیرند از این منظر دید و بازشناخت. من معتقدم که از زاویه اسطورهشناسی بسیاری از نمادها، سمبلها و مفاهیمی که در تاریخ تمدن شیعی پیرامون عاشورا استفاده شده است معنادار است و حتی از این منظر احساس میکنم که بخشی از آن چه که پیرامون عاشورا گفته شده است منطق پیدا میکند و مشخص میشود که چگونه برای مثال پرچمی که صد گرم داشته است در طول تاریخ تبدیل به ۱۰۰ کیلوگرم میشود یا تغییر شکل میدهد.
موسوی گیلانی اضافه کرد: امروزه بحثهایی را که ما در حوزه نمادشناسی و سمبلشناسی داریم و افرادی مانند الیاده یا دیگران کار کردهاند در بیان این که شیعه چرا از واقعه عاشورا به سمت یک سری مفاهیم رفته است، خیلی قابل توجه است.
نظر شما