کل اخبار:1
-
۱۳۹۴-۰۲-۰۷ ۱۰:۴۶
درآمدی بر نقد فهم روایی؛
فهم اتوبیوگرافیک
همهی فهمها در کانون و مرکزی به نام «من» [اگو] قوام و شکل مییابند. مرکزیت اگو در تشابه است با جهتگیری بدن، بدن نقطهی صفر جهتگیریهای ادراکی و غیر ادراکی ماست. اگو نیز در هر فهمی حضور تعیین کننده دارد، هر فهمی فهمِ اگو است، به عبارت دیگر، هر فهمی خودْـفهمی است. اما مرکزیت و وحدتِ من یا اگو امری پیشـداده نیست و نیازمند قوامیافتگی است: اگو خودش را برای خودش در وحدت یک سرگذشت تقویم میکند و بزرگترین خلطی که عموماً مرتکب میشویم خلط سرگذشت و روایت است.