به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست «مساله پیتر برگر؛ نسبت الهیات و جامعه شناسی» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. دکتر ابوالفضل مرشدی در این نشست با اشاره به فعالیت این متفکر در عرصه جامعهشناسی معرفت گفت: برگر بیشتر آثار خود را با تاکید بر حوزه جامعهشناسی دین و معرفت تالیف کرده است. و البته به مسائل جهان غیرغربی نیز علاقه مند است که حاصل آن تالیف کتابی با عنوان « چند جهانی» با همکاری هانتیگتون است.
وی ادامه داد: برگر، شاگرد شولتس بودو به همراه لاکمن در بین متفکران معناگرا طبقهبندی میشود.
تضارب آرا از مید تا دیالکتیک مارکس
مرشدی، با اشاره به این که برگر کتاب «ساخت اجتماعی واقعیت» را در پاسخ به نگاه و تفکر انتزاعی پارسونز نسبت به دین نگاشته است افزود: برگر این کتاب را در دهه 1960 با همکاری لاکمن نوشت و در آن نظریهای خلاقانه درباره دین ارائه داد.
وی با بیان اینکه این کتاب حاصل تضارب آرا مید، مارکس، وبر و دورکیم و نیز شولتس است اظهار کرد: برگر اعتقاد دارد، این کتاب ازدواج نظری تفسیر شولتسی از وبر و سنت دورکیمی است، البته من روش دیالکتیکی مارکس را نیز به آن اضافه میکنم.
مرشدی در ادامه این نشست اظهار کرد: برگر، جدای از اینکه خود را مسیحی میداند در عین حال دغدغه دین دارد و خود را بیخانمان حوزه الهیات میداند.
سخنران این نشست با اشاره به اینکه برگر در رابطه بین انسان و حیوان سه فرآیند را بررسی کرده است، گفت: برونریزی، عینیسازی و درونیسازی سه فرآیندی است که برگر برای رابطه انسان و جامعه متصور است. برگر در مقایسه انسان و حیوان اعتقاد دارد، حیوان بسته به غرایز خود از آن اطاعت میکند اما انسان موجودی ناتمام و نامتعین است و قرار است در جهان خارج شکل بگیرد.
مرشدی با بیان این که انسان معانی ذهنی خود را به تدریج برونریزی می کند عنوان کرد: انسان ذاتا اجتماعی است و حاصل این اجتماعی بودن وی شبکه گسترده ای است که از معانی مشترک به وجود میآید که همان فرهنگ و جامعه است.
«سایهبان مقدس» و نسبیت الهیات
وی با اشاره به کتاب «سایهبان مقدس» گفت: برگر در این کتاب انسان را در جنگل تاریک و گسترده میداند که در تلاش است راه روشنی از معانی ایجاد کند و همواره وضعیت حاشیهای بر انسان باقی میماند که کل جهان را نظم واحد میبخشد و همواره از مرگ بهعنوان تجربه سخت و هیبتانگیز برای انسان باقی میماند.
مرشدی در ادامه نشست «مساله پیتر برگر؛ نسبت الهیات و جامعهشناسی» با بیان اینکه برگر در کتاب دیگر با عنوان «شلیعه فرشتگان» سعی در ارائه صورتبندی الهیاتی دارد گفت: برگر هرگونه صورتبندی نظام الهیاتی را منوط به دستاورد جامعهشناسی میداند. وی اعتقاد دارد، علم مدرن زمینمرکزی را از محویت به زیر کشید، سپس داروین با نظریه خود انسان را به زیر کشید و در ادامه به تعبیر برگر علوم و روانشناسی الهیات را به گرداب نسبیشدن انداخت.
وی افزود: دین سرتاسر برخاسته از بشر است و به این ترتیب جهان متاله که در تلاش است نظام معرفتی را صورتبندی کنند، فقط دین را نسبی نمیکند. برگر اعتقاد دارد، جامعهشناسی تنها علمی است که بر خلاف سایر علوم دریچهای بر رهایی است و انعطاف حاصل از آن فضای پرسش از حقیقت را فراهم میکند.
مرشدی با اشاره به اینکه فوئرباخ الهیات را به انسانشناسی تبدیل کرد گفت: برگر تلاش کرد تا عکس فوئربارخ عمل کرده و انسانشناسی را به الهیات برگرداند.
مرشدی درباره خط مشی فکری برگر گفت: برگر در دوره نخست فکری خود تحت تاثیر بارت و بعد شلایر ماخر بوده است. وی در کتاب «شایعه فرشتگان» ماورالطبیعه را از جنس شایعه میداند و معتقد است اناسنها به لحاظ وجودشناختی در وضعیتهایی هستند که این جهان برایشان کافی نیست و همین امر نشان میدهد یک جهان خارجی نیز وجود دارد.
نشست« مساله پیتر برگر؛ نسبت الهیات و جامعه شناسی» عصر امروز در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
نظر شما