شناسهٔ خبر: 32997 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ناصر فكوهی: اندیشه آزادی بخش، نجات‌دهنده كشور است

فكوهی می‌گوید، او و هم‌نسلانش، خود را مدیون كلانتری می‌دانند، چون روستا و عشایر را با نقاشی‌های او شناختند: « ما بچه‌های شهری بودیم كه هرگز عشایر را ندیده بودیم و او با نقاشی‌هایش به ما نشان داد. نقاشی‌هایی كه كلانتری از دربار ساسانی و هخامنشی كشیده بود، برای من از خود آنها باارزش‌تر بود. دربارها چون مركز قدرت هستند، مركز فساد هم هستند و تنها راه آزادی‌بخشی كه در برابر قدرت و ثروت به مثابه ابزارهای از خود بیگانه‌كننده و مرگ‌آوری كه انسان برای خود ساخته وجود دارد، هنر است.»

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ «آنچه كه ممكن است نجات‌دهنده كشورمان باشد، اندیشه آزادی‌بخشی است كه از درون خلاقیت هنری بیرون می‌آید.» اینها را «ناصر فكوهی» - رییس موسسه ایران‌شناسی- در بزرگداشتِ «پرویز كلانتری» گفت. او همچنان بیمار است؛ همچنان قدرت تكلم و راه‌رفتن ندارد و همچنان روی بومش، هیچ قلمی نمی‌كشد؛ اما چهارشنبه‌ای كه گذشت، دوستدارانش برایش مراسم بزرگداشتی در خانه هنرمندان برگزار كردند و در رثای او و هنرش، سخن گفتند. «ناصر فكوهی» - استاد انسان‌شناسی دانشگاه تهران و رییس موسسه انسان‌شناسی و فرهنگ – اما به شیوه‌ای دیگر از كلانتری گفت. او همچنین از حذفِ هنر در مدارس گلایه كرد، چون این حذف شدن باعث شده آدم‌های توی این كتاب‌ها هم بی‌ارزش شوند و كسی به آنها احترام نگذارد. به همین خاطر است كه زمانی كانون پرورش فكری شكل می‌گرفت كه بسیاری از بزرگانِ امروز هنر، در آن حضور داشتند و حالا دیگر چنین مراكزی وجود ندارد. فكوهی می‌گوید، بیرون كردن هنر از سیستم دانشگاهی و آموزشی، یك خودكشی است: « الان باید جوان‌های‌مان را مجبور كنیم كه بروند یك فیلم یا تابلوی نقاشی ببینند. اینجاست كه مجبور می‌شویم از فرمول‌های شوك‌آور استفاده كنیم. یادم هست زمانی حرفی زدم كه خیلی هم به آن اعتراض شد. گفته بودم من یك بیت مولوی را به كل دستاوردهای علمی ایران از ابتدا تاكنون نمی‌دهم.»

فكوهی می‌گوید، او و هم‌نسلانش، خود را مدیون كلانتری می‌دانند، چون روستا و عشایر را با نقاشی‌های او شناختند: « ما بچه‌های شهری بودیم كه هرگز عشایر را ندیده بودیم و او با نقاشی‌هایش به ما نشان داد. نقاشی‌هایی كه كلانتری از دربار ساسانی و هخامنشی كشیده بود، برای من از خود آنها باارزش‌تر بود. دربارها چون مركز قدرت هستند، مركز فساد هم هستند و تنها راه آزادی‌بخشی كه در برابر قدرت و ثروت به مثابه ابزارهای از خود بیگانه‌كننده و مرگ‌آوری كه انسان برای خود ساخته وجود دارد، هنر است.»

در این مراسم قطعاتی از آلبوم صوتی «رنگین كمون» اثر ثمین باغچه‌بان كه با نقاشی‌های پرویز كلانتری همراه بود، برای حاضران پخش شد. محمد سریر- رییس هیات‌مدیره‌ خانه موسیقی و از دوستان كلانتری - با بیان اینكه صحبت از بزرگان این سرزمین كه در هنر خوش درخشیدند كار سختی است، اظهار كرد: « در دهه ٥٠، «رنگین كمون» باغچه‌بان را ضبط كردیم. باغچه‌بان آن روزها به یتیم‌خانه‌هایی از استان‌ها و شهرهای مختلف كشور رفته بود و تیم یگانه‌ای از هنرستان خودش ترتیب داده بود كه پرچمی بود به نشانه انسانیتش. وقتی نقاشی‌های این آلبوم را دیدم، حیرت كردم. همان صفا و صمیمیت كودكان را بعدها در نگاه پرویز كلانتری دیدم. او یك هنرمند جامع‌الاطراف بود و نگاه عمیق و خاصی داشت؛ نگاهی كه تجلی آن را می‌توان در آثارش دید. او با همین نگاه سبك جدیدی را در آثارش به وجود آورد و روح پاك و نگاه نوجویانه‌اش را در آثارش برای نسل‌های بعد به یادگار گذاشت.»

به گفته سریر، جان‌مایه‌های كار پرویز مثل موسیقی فولكلور از ریشه‌های پاك و اهورایی نشأت می‌گیرد.

ایرج كلانتری - معمار و برادر پرویز – نیز از عدم ارتباط میان هنرمندان انتقاد كرد: «در آن دوره آتلیه پرویز جای بی‌نظیری بود، ‌چون سرآمدان شعر مدرن ایران به آتلیه او می‌آمدند و در آنجا شعر می‌گفتند و نقاشی می‌كردند. در آن سال‌ها اختلاف و فاصله‌ای بین هنرمندان نبود و آنها با هم دیالوگ داشتند، در حالی كه الان این بده بستان‌های هنری بین هنرمندان وجود ندارد.» محمدرضا اصلانی - نویسنده و كارگردان سینما – البته پاسخِ برادر كلانتری را داد: «متاسفانه جامعیتی كه به آن اشاره شد، با یك حركت شدید نفی و شكست خورد. در دوران كلانتری نه تنها نقاشی، بلكه سینما و شعر و ادبیات هم به هم پیوستگی داشتند، اما امروز این ارتباط به آن شكل وجود ندارد. باید به مساله بینامتنیت در هنر توجه شود.»

 

نظر شما