شناسهٔ خبر: 37322 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

بهشتی: شهریار عدل یافته‌های باستان‌شناسی را با ذوق بازگو می‌کرد

محمد بهشتی در شب شهریار عدل گفت: این باستان‌شناس نامی ایران زمانی که از سفری اکتشافی برمی‌گشت حتما با خودش یافته‌ای داشت که اگر گوش شنوایی پیدا می‌کرد، منتظر نمی‌شد تا آن کشف را در مقاله‌ای منتشر کند بلکه آن را بازگو می‌کرد. به گفته حکمت‌الله ملاصالحی، عدل به کشوری با تاریخی فوق‌العاده کهن و اسطوره‌ای تعلق داشت، عجیب نشکستنی بود و دل در گرو ایران داشت.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ شب شهریار عدل با سخنرانی مهندس سیدمحمد بهشتی(رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری)، کارلو چرتی(رایزن فرهنگی سفارت ایتالیا در تهران)، هایده لاله(باستان‌شناس)، پروین ثقه‌الاسلامی(مدیر کاخ موزه گلستان)، حکمت‌الله ملاصالحی(استاد گروه باستان‌شناسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران)، محمدحسین طالبیان(معاون میراث فرهنگی کشور)، کامران عدل(عکاس) و شهرام زارع(باستان‌پژوه) سه‌شنبه دهم شهریورماه به کوشش مجله فرهنگی بخارا و برخی نهادهای فرهنگی دیگردر کانون زبان فارسی بنیاد موقوفات محمود افشار یزدی برگزار شد.
 
عدل از هر سفر تحفه‌ای داشت

این شب در حالی برپا شد که علی دهباشی، دبیر این مراسم با بغض در گلو و اشکی که در چشمانش حلقه بسته بود، سخنرانان را به سخن گفتن از باستانشناسی فرامی‌خواند که هنوز مدت زیادی از درگذشت وی نمی‌گذرد. برخی از سخنرانان نیز با بغضی خفته به بیان ویژگی‌های زنده‌یاد عدل پرداختند.
 
بهشتی به عنوان سخنران نخست گفت: هنوز مکرر اتفاق می‌افتد که در حل مشکل یا مساله‌ای در حیطه باستان‌شناسی و پژوهش‌های آن به دشواری برمی‌خوریم و من می‌خواهم زنگ بزنم به شهریار و از او کمک بخواهم! هنوز باورش سخت است که بپذیرم که دیگر در میان ما نیست. از بس که عدل حاضر به یراق و کار راه‌انداز بود، ما عادت کرده‌ایم که کارهای سهمگین را به او بسپاریم و او با اشتیاق سراغ حل آنها برود.
 
وی با اشاره به علاقه وافر زنده‌یادعدل به پژوهش در ایران فرهنگی گفت: وی در شرایط سخت به افغانستان می‌رفت و گویی از خطر نمی‌هراسید. در گرمای طاقت‌فرسا و بدون تجهیزات به بم سفر می‌کرد. رفتارهای عدل باعث می‌شود تا ما امروز از خودمان بپرسیم چرا شهریار این مشقت‌ها را تحمل می‌کرد و هیچ‌گاه از دشواری‌ها گله و شکایتی نداشت، ضمن این‌که همیشه از هر سفری تحفه و یافته‌ای داشت.
 
مدیر پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی افزود: زمانی که از سفری اکتشافی برمی‌گشت حتما با خودش یافته‌ای داشت که اگر گوش شنوایی پیدا می‌کرد، منتظر نمی‌شد تا آن کشف را در مقاله‌ای منتشر کند، آن را بازگو می‌کرد. وی مانند باستان‌شناسانی نبود که ملزم به انتشار یافته‌هایش در یک اثر مکتوب باشد. برخی باستان‌شناسان یافته‌های تحقیقی و پژوهشی خود را تنها با انتشار مطرح می‌کنند و اگر آن یافته به صورت یک اثر مکتوب منتشر نشود تا سال‌ها مکتوم باقی می‌ماند و کسی از آن خبردار نمی‌شود، اما شهریار این‌گونه نبود.

پیروزی مواجه میراث ایرانی عدل با میراث زمینی فرانسه

ملاصالحی در ادامه این مراسم با برشمردن ویژگی‌های وطن عدل گفت: باستان‌شناس شهیر ما بخش اعظم زندگی خود را در پاریس سپری کرد. فرانسه‌ای که زلزله سنگین رنسانس را از سر گذرانده و بزرگترین انقلاب سیاسی مدنی را تحقق بخشیده بود. فرانسه‌ای که در فلسفه مونتسکیو، روسو، دکارت و... را تجربه کرده و بنیانگذار علم جدید شانه به شانه ایتالیایی‌ها و آلمانی‌ها به‌شمار می‌رفت. باستان‌شناس ما نظام دانایی جدید را خوب فهمیده بود. باستانشناسی که فرزند یک کشور معمولی نبود. وی به کشوری با تاریخی فوق‌العاده کهن و اسطوره‌ای تعلق داشت، تاریخ عمیق نبوی که از بطن زرتشت آغاز شده و به میراث ادیان ابراهیمی پیوسته بود.

وی با اشاره به جولان فرهنگ فرانسوی در جامعه جهانی اظهار کرد: عدل متعلق به سرزمینی بود که در درون خود چهره‌های جهانی مانند بوعلی سینا، فارابی، مولوی، حافظ و سعدی را عرضه کرده بود. بنابراین باستان‌شناس ما از این سو در چنین تاریخ و سرزمینی زاده شد و در چنان کشوری به یادگیری اندیشه و دانش پرداخت. زیستن در دو قاره فرهنگی و دو عالم متفاوت که یکی رو به آسمان دارد و دیگری شانه به شانه آسمانیان می‌ساید! کار آسانی نبود. فرانسه‌ای که در آن کشتی‌های تجاری و نظامی در اندک زمانی بخش قابل توجهی از جهان را دور زده و قسمت‌هایی از جامعه جهانی را با ارزش‌های جدید خود تسخیر کرده بود.
 
این استاد باستان‌شناسی دانشگاه تهران افزود: بسیاری از فرزندان ما چه در گذشته و چه امروز که برای تحصیل به فرانسه رفتند، شکستند و با ستون فقرات هویت درهم شکسته، چیزی به کف نیاوردند! آنها زمانی که با دنیای مدرن مواجه شدند با یک میراث ایرانی متعالی، اسطوره‌ای، شاعرانه و عارفانه با دنیای جدیدی به غایت زمینی روبه‌رو شدند. شاید در این میان بتوان گفت صادق هدایت، آئینه این مواجه است که از نیست‌انگاری دنیای جدید در هم می‌شکند. اما عدل عجیب نشکستنی بود و دل در گرو ایران داشت.

تلاش برای ثبت آلبوم‌خانه عدل را ذوق‌زده کرد!

در بخش دیگری از این مراسم ثقه‌الاسلامی با یادآوری خاطراتی از زنده‌یاد عدل گفت: زمانی که به وی اطلاع دادم که ما در تلاش هستیم که آلبوم‌خانه کاخ گلستان را ثبت جهانی کنیم، بسیار خوشحال شد و تلاش فراوانی داشت تا در تسریع این امر به ما یاری برساند. وی در این همکاری و همراهی‌ها هیچ توقعی نداشت. عدل فردی دلسوز و مهربان بود که هر آن‌چه در چنته داشت برای وطن بدون هیچ چشمداشتی خرج می‌کرد.
 
وی با اشاره به نمایشگاه سوروگین عنوان کرد: عدل معتقد بود که بازسازی و مرمت در کاخ گلستان خوب است، اما باید برگزاری نمایشگاه از آثار کاخ فراموش نشود و در این رابطه تاکید داشت که باید آثاری مانند عکس‌ها و کتاب‌های موجود در کاخ را به نمایش گذاشت. یکی از نمایشگاه‌های مهم ما که به توصیه شهریار برگزار شد، نمایشگاه عکس‌های آنتونی سوروگین بود که وی سفارش کرد که از نقاشی‌های پسر سوروگین نیز در این نمایشگاه استفاده شود.
 
مدیر کاخ موزه گلستان در پایان سخنانش اظهار کرد: گاهی که به مشکل و مساله‌ای برمی‌خورم فکر می‌کنم باید به شهریار زنگ بزنم و از او کمک و مشاوره بخواهم. هنوز برای ما باور رفتن عدل دشوار است و چقدر این درک نبودنش غیرقابل باور است!
 
خبر رفتن شهریار مثل یک توفان بود!

چرتی، یکی دیگر از سخنرانان این مراسم گفت: خبر درگذشت شهریار مانند یک توفان بر من وارد شد و این خبر زمانی به من داده شد که در هواپیما عازم رم بودم. پس از دریافت این خبر به دوستی‌ام و پروژه‌هایی که با هم داشتیم و برخی از آنها ناتمام مانده بود، فکر کردم. اگرچه دوستی من با وی در ایران رشد کرد و بزرگ شد، اما قبل از حضور در ایران نیز وی را در کنفرانس‌ها و همایش‌های بسیاری ملاقات کرده بودم. اما این دوستی در ایران پررنگ شد.
 
وی با اشاره به اهمیت دوستی با عدل بیان کرد: دوستی با وی برای من مهم بود، زیرا از طریق معاشرت با وی بود که می‌توانستم فرهنگ و تمدن ایران باستان و معاصر را درک کنم. از طرفی نوع مراوده بنده با وی در فهم بیشتر شیوه زندگی و تفکر ایرانیان امروز بسیار سودمند بود. با این شرح حال باید بگویم اکنون برای من جای شهریار بسیار خالی است و بدون او نمی‌دانم چطور پروژه‌های مشترکمان را ادامه دهم؟
 
رایزن فرهنگی سفارت ایتالیا در تهران افزود: یکی از پروژه‌های ما برگزاری نمایشگاه عکس، عکاسان ایتالیایی عصر قاجار در کاخ موزه گلستان بود. سال پیش در جلسه‌ای در کاخ گلستان که ثقه‌الاسلامی آن‌را ترتیب داده بود و شهریار بعدا در جلسه دوم آن حضور پیدا کرد تصمیم گرفته شد که نمایشگاه عکسی از عکاسان ایتالیایی که از میراث فرهنگی ایران عکاسی کردند، ترتیب داده شود. در این جلسه بود که من فهمیدم عدل یکی از بهترین پژوهشگران عکس‌های تاریخی است. امیدوارم برای زنده نگه داشتن یاد وی، پروژه‌های ناتمامش به سرانجام برسد.
 
سفری دور و دراز برای کندوکاو لایه‌هایی پر از گرد و غبار

مریم پیر، همسر شهریار عدل نیز پیام کوتاهی به این مراسم فرستاده بود که از سوی دهباشی خوانده شد. وی در بخشی از این پیام نوشته بود: «پدرم از همه قویتر است. این جمله‌ای است که همایون با لحنی غرورآمیز به دوستان، معلمان، نانوا، بقال و روزنامه‌فروش محله می‌گفت. حال این روزها، همه به من می‌گویند قوی باش! آیا چاره دیگری دارم؟ چگونه می‌توانم برای به ثمر رساندن پسر قوی که لیاقت پدری قوی داشته باشد، قوی نباشم.

من در زندگی با شهریار آموختم که چگونه زندگی را تجزیه و تحلیل و به یک نتیجه علمی و تاریخی برسم. افسوس که سرعت زمان بیشتر از عمر او بود و من خیلی کم سرعت بودم. افسوس که او با نگرانی از ناگفته‌ها، ناکرده‌ها و ناتمام‌ها رفت. او به سفری دور و دراز برای کندوکاو لایه‌هایی پر از گرد و غبار رفت. نمی‌توانم بگویم که او دیگر نیست، این بار من نیستم تا کفش‌های خاکی او را پاک کنم. دلتنگم.»

نظر شما