فرهنگ امروز /حسين انصاريراد؛
هر شهروندي وقتي در شهر پياده رفتوآمد ميكند، خيلي از مسائل جامعه را دقيقتر ميبيند. كافي است كمي با نگاه تيزبين و كنجكاو به مردمي كه از مقابل ميآيند نگاه كنيم تا آنچه را در ذهن آنها ميگذرد، ببينيم؛ نگاههاي گويايي كه مشكلات و ناكاميهاي اجتماعي را عيان ميكند. اين روزها مردم كمتر با هم وارد صحبت ميشوند، اما ممكن است وقتي از كنار هم ميگذرند، نيمنگاهي به هم بيندازند. از همين نيمنگاه هم ميتوان به افكار جامعه پيبرد. من معمولا وقتي براي خريد روزنامه بيرون از خانه ميآيم، كمي در پيادهروهاي اطراف محل سكونتم قدم ميزنم و حين قدمزدن در پيادهرو به نگاه و رفتار شهروندان بيشتر دقت ميكنم. با كمي دقيق شدن در نگاه رهگذران، افكار و نگرانيهاي آنها را درك ميكنم و متوجه شدهام كه مدتي است در نگاههاي مردم نوعي بيگانگي با روحانيان ديده ميشود. احساس ميكنم؛ وقتي در معابر راه ميروم، افرادي كه از كنارم ميگذرند با من در تعارض هستند. نگاهها سرد و بيتفاوت است و گاهي هم معترض. اين نوع نگاهها معمولا براي خيلي از روحانيان پيش آمده، شايد خيلي از روحانيان هم مثل من با آن درگير شده باشند. غالبا مردم وقتي از كنار يك روحاني ميگذرند، در نگاهشان نوعي بيگانگي موج ميزند. اين بيگانگي از تعارض دروني مردم ميآيد و براي جامعه اسلامي ما آسيبزا است. مردم در يك جامعه مسلمان نبايد دچار دوگانگي و تعارض باشند و درگير مسائلي كه در جامعه شكاف ايجاد ميكند. همه اقشار در يك جامعه بايد با يكديگر اتحاد داشته باشند و هر قشر، گروه و تفكري بايد در كنار هم انسجام داشته باشند. شايد اين رفتارهاي مردم را بايد به دليل مشكلاتي دانست كه با آن درگير هستند و درست يا غلط، آن را به پاي روحانيت ميگذارند. برخي از مردم با روحانيت در تعارض قرار گرفتهاند و برخي هم كمو بيش نگران و ناراحت هستند. بروز اين رفتارها در جامعه بسيار نادرست است و بايد براي آن علاج پيدا كرد. جامعه ما نبايد دچار چنين دوگانگيها و تعارضهايي باشد، چون ما در يك پهنه جغرافيايي كنار هم زندگي ميكنيم و بايد نسبت به يكديگر احساس اعتماد و تعلق داشته باشيم. سرنوشت همه ما به هم گرهخورده است، همه در يك سطح قرار داريم و بايد با يكديگر با صلح و دوستي رفتار كنيم. اينرفتارها نوعي بيماري اجتماعي را نمايان ميكند، اما بايد براي اين بيماري درمان موثري پيدا كرد. بهتر است با روشهاي سازنده و مطلوب به اصلاح خرابيهاي گذشته بپردازيم و از مردم دلجويي كنيم. جامعه روحانيت، بيشتر از هر قشر ديگري بايد توجه خود را به اتفاق جلب و براي همراهي اكثريت مردم و از بين بردن اين ناخوشاينديها اقدام كند. از مردم هم بايد كمك گرفت، بايد از مردم خواست كه براي رسيدن به اتحاد و همزيستي مسالمتآميز هرچه بيشتر، دست در دست يكديگر بگذاريم و به جامعهاي سالم فكر كنيم. جامعهاي كه همه افكار و ديدگاههاي مختلف ميتوانند در كنار يكديگر و با يكديگر باشند و اجازه اظهارنظر و زندگي مسالمتآميز به يكديگر ميدهد. بايد اين فرهنگ را جا بيندازيم كه نظرات متفاوت و ديدگاههاي مختلف است كه يك جامعه موفق را ميسازد و جامعهاي با اين شرايط به سمت توسعه و آبادي سريعتر حركت ميكند.
٭رييس سابق كميسيون اصل نود
نظر شما