به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ در جهان اسلام ترجمه در حد وسیع از همان سده های نخستین ظهور اسلام شروع گردید و در اندک زمانی به صورت جنبشی فراگیر و گسترده درآمد که از آن به نهضت ترجمه تعبیر میشود.
شاید اغراق نباشد اگر گفته شود اولین قوم و ملتی که نهضت ترجمه در جهان راه انداخت؛ از یک طرف توجه همگان را معطوف به خود ساخت و از طرف دیگر توجه خود را به تمام اطراف و اکناف جهان پراکنده ساخت و به یکجا قانع نشد ملت مسلمان است که البته در قالب امت اسلام جلوه گر شد.
مسلمانان در اندک زمانی پس از ظهور پیامبر اسلام و ایجاد ساختارهای اساسی جامعه و دولت اسلامی چندان به تکاپو افتادند که از یک طرف به ایران، چین، هند تا شرق دور و از طرف دیگر به یونان، روم، مصر، اندلس و غرب آن زمان پا نهادند و علوم مختلفه را از هر طرف برداشته و در انتقال آن به دارالاسلام درنگ نکردند.
در واقع آثار مهمی در فلسفه یونان باستان از طریق این نهضت به قرون وسطی و متعاقبا به دوران مدرن منتقل شد. در گفتگو با پروفسور «استوارت سیم»، استاد فلسفه دانشگاه نورث آمبریا آنگلستان و از فیلسوفان شناخته شده تفکر انتقادی به بررسی تأثیر اندیشه اسلامی بر اندیشه غربی و نقش نهضت ترجمه در آن مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه آمده است؛
*تأثیر فلسفه اسلامی بر فلسفه غرب در قرون وسطی چیست؟
در خصوص این تأثیر و اهمیت آن باید توجه داشت که فلسفه یونان از طریق اسلام و فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان به قرون میانه منتقل شد. بر این اساس فیلسوفان غربی مدیون فلاسفه و اندیشمندان مسلمان هستند.
فلسفه اسلامی در زمان و دوره ای بود که ماجراهای زیادی را در مقایسه با فلسفه در مسیحیت تجربه می کرد. یکی از دلایل این موضوع این بود که فلسفه اسلامی به میراث فلسفه یونان باستان توجه داشت.
کارها و آثار فیلسوفان مسلمان از جمله «ابن سینا» و «ابن رشد» تأثیرات شگرفی بر فیلسوفان مسیحی گذاشتند. بسیاری از فیلسوفان مسیحی از آثار و آرای این دو فیلسوف مسلمان متأثر هستند.
ایده ها و آرای فیلسوفان مسلمان و اندیشه های مکاتب فلسفه اسلامی از طریق مسلمانان اسپانیایی وارد دنیای غرب و اروپا شد.
*تأثیر جنبش ترجمه در جهان اسلام در انتقال متون کلاسیک از جمله متون کلاسیک فلسفه یونان باستان به دنیای مدرن غرب چیست؟
کارها و آثار ارسطو از طریق آثار و ترجمه هایی که جهان اسلام انجام داد در اختیار اروپایی ها و اندیشه فلسفی مسیحی قرار گرفت. در واقع از طریق این آثار و ترجمه ها بود که ارسطو نزد غرب سریع تبدیل به «فیلسوف» شد.
اهمیت و جایگاه ارسطو در جهان مسیحیت برای چند قرن دچار افول شده بود و با رنسانس بود که علاقه شدیدی به اندیشه یونان باستان به وجود آمد؛ علاقه ای که هنوز هم بر دنیای مدرن غرب اثرگذار بوده است.
*آیا ارسطو و افلاطون در حال حاضر نیز در غرب مورد توجه هستند؟
بله همین طور است. بسیاری از دوره های فلسفه غرب با مطالعه آثار و آرای ارسطو و افلاطون آغاز می شود. در واقع این فیلسوفان بنیانهای سنت فلسفی غرب را بنا نهادند. در حقیقت نقش جهان اسلام در اینجا بیشتر آشکار می شود. یعنی مهمترین فیلسوفان غرب و آثار و آرای آنها از طریق جهان اسلام بوده که زنده نگه داشته شد. این در حالی بود که این فیلسوفان در حال فراموشی در جهان غرب بودند و این جهان اسلام و متفکران مسلمان بودند که آنها را احیا کردند و زنده نگه داشتند.
*در کدام شاخه های علوم انسانی تأثیر اندیشه اسلامی بر اندیشه غرب در قرون وسطی اثرگذارتر بوده است؟
شاید بتوان گفت «فلسفه» در اندیشه غربی بیشترین تأثیر را از اندیشه جهان اسلام در قرون وسطی برده باشد. در واقع مهمترین رشته و حوزه ای که در علوم انسانی در غرب از اندیشه اسلامی تأثیر گرفت و دین بیشتری به جهان اسلام دارد «فلسفه» است.
البته توجه داشته باشید که این تنها فلسفه نبود که بر فلسفه غرب اثرگذار بود بلکه علوم(science) در جهان اسلام نیز در دنیای غرب تأثیر زیادی از علوم اسلامی گرفتند. در واقع رشد و شکوفایی علوم غربی ناشی از علوم اسلامی بوده است که به هیچ عنوان نباید کم اهمیت قلمداد شود و رشد و شکوفایی غرب از رهگذر تأثیری بوده که جهان اسلام بر اندیشه غرب داشته است.
نظر شما