به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «زندگی و زمانه آیتالله علیاکبر هاشمی رفسنجانی از ۱۳۱۳ تا ۱۳۹۴» با سخنرانی حسن بهشتیپور، پژوهشگر حوزه سیاست و روابط بینالملل، عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، جعفر شیرعلینیا، مولف اثر سهشنبه ۱۸ خردادماه در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
مولف نقد جریانهای سیاسی به هاشمی را زیر سوال برده است!
سلیمینمین با اشاره به نقض بیطرفی مولف در مقدمه کتاب گفت: شیرعلی نیا در تالیف اثر چهره بیطرفی را از خود ترسیم کرده و در واقع به مسائل و رخدادها نگاه بیطرفانه داشته است اما به نظرم هم در مقدمه و هم در مسائل ظاهری کتاب این مطلب مشهود نیست و بیطرفی مولف بارها به کرات نقض شده و حتی به نوعی میتوان گفت که مولف این مطلب را نادیده گرفته است که یک شخصیتی ولو علمی یا روحانی وقتی کار اجرایی را میپذیرد، علیالقاعده جامعه باید نسبت به وی این حق را داشته باشد تا انتقادهایی را مطرح کند.
وی افزود: مولف در مقدمه کتاب نقد اصولگرایان و اصلاحطلبان را زیر سوال برده و به گونهای این مطلب را برای هاشمی مظلومیت شمرده است که وی هم از سوی جریان اصلاحطلبی مورد هجمه قرار گرفت و هم از تیررس انتقادهای جدی اصولگرایان در امان نماند. به عبارتی مولف معتقد است که هر دو جریان مطرح سیاسی نامبرده وی را در طول ۱۶ سال هدف آماج حملات سیاسی فراوان خود قرار دادند.
این پژوهشگر حوزه تاریخ ادامه داد: هر خوانندهای با مطالعه سطوری که به آن اشاره کردم، چنین برداشت میکند که مولف محترم نقد جریانهای سیاسی کشور به هاشمی را غیرعادلانه و غیرمنصفانه میداند در حالی که وقتی تاریخ را ورق میزنید درست است که برخی انتقادهای اصلاحطلبان به هاشمی را دور از انصاف مییابیم اما بسیاری از انتقادهای آنها وارد و صحیح بود. از طرفی اصولگرایان نیز نقدهای اصولی و مبنایی به وی مطرح کردند. بنابراین زیر سوال بردن انتقاد از هاشمی در مقدمه به نوعی بیطرفی مولف را نقض میکند.
بیطرفی در عنوانبندی فصول کتاب نقض شده است
سلیمینمین اظهار کرد: چنین آثاری که باید در زمره کتابهای جاودانه و به عنوان مرجع باشد، مولف نباید اینگونه عمل میکرد که خواننده استنباط کند با اثری مواجه است که میخواهد به دفاع از هاشمی بربیاید و نه حقیقت. در مجموع برخی انتقادهای مطرح شده در کتاب به صورت کمرنگی منعکس شده و همه انتقادها را در یک سبد قرار داده و آنها را به نوعی زیر سوال برده است. همچنین معتقدم بیطرفی در عنوانبندی فصول کتاب نیز نقض شده، به طوری که در یکی از عناوین فصول «دوران دولت محمود» آورده شده است. انتخاب این نوع عنوان برای یک اثر ماندگار وزین نیست زیرا به کار بردن اسم کوچک فردی که روزی رئیسجمهوری کشور بوده در چنین اثری وزانت آن را مورد تردید قرار میدهد و این نوع ادبیات به کتاب ضربه میزند.
وی همراهی مشاور تاریخی با مولف را ضروری دانست و بیان کرد: از آنجا که در کتاب نیامده که مشاور تاریخی شما را در بیان رویدادها و جریانها همراهی کرده است، باید بگویم این نبود مشاور یکی از ضعفهای اساسی است که موجب شده با توجه به تسلط نداشتن مولف به تاریخ بسیاری از اغلاط تاریخی و رویدادها در متن و تصاویر راه پیدا کند.
مدیر مسئول سابق کیهان هوایی درباره برخی اغلاط تاریخی در کتاب عنوان کرد: باید بگویم در صفحه ۳۸ ذکر کردید که جنازه رضاخان در آفریقای جنوبی دفن شده که اینطور نیست و وی در مصر به خاک سپرده شده است. همچنین در همین صفحه بحث برقعی به کنگره جهانی حزب توده اشاره شده که عنوان اشتباه است، اگرچه برقعی به این کنگره نرفت اما عنوان درست آن «حزب سوسیالیستهای جهان» بود، زیرا حزب توده ایران رویکرد جهانی نداشت و حزبی بود که در داخل ایران فعالیت داشت.
انعکاس برخی نقل قولها درست نیست
سلیمینمین گفت: درباره تصویب لایحه کاپیتولاسیون در صفحه ۸۸ آورده شده که «لایحه احیای کاپیتولاسیون همراه با پیشنهادهای اصلاحی مورد نظر آمریکا در اسفندماه سال ۱۳۴۰ به ایران داده شد که در ۱۳ مهرماه ۱۳۴۲ در زمان نخستوزیری اسدالله علم این لایحه به تصویب کابینه رسید، اما خبرش منتشر نشد.» در حالی که در دولت علم این لایحه به دلیل مخالفت باهری، وزیر دادگستری معلق ماند و تصویب نشد و در دولت حسنعلی منصور به تصویب رسید.
وی افزود: در صفحه ۱۳۴ ذکر شده: «در سال ۵۱ در ایام بازداشت وی را به دیدار مقدم، رئیس ساواک بردند.» باید تصحیح کرد که نامبرده هیچگاه رئیس ساواک نبوده است. در برخی صفحات خطاهای محتوایی نیز در کتاب راه یافته، از جمله بعضی منابع اعلام نشده است. برای مثال در جملهای در صفحه ۱۸۸ به نقل از شهید مرتضی مطهری در شرح عکس آمده است: «وقتی وارد هواپیمای امام(ره) شدم، دیدم نصف کسانی که دور آقا جمع شدند، حزب تودهای هستند، که چهره عوض کردند...» آوردن چنین جملهای که مغرضانه و خلاف واقع است به شهید مطهری نسبت دادید! منبع را جویا شدم که از کتاب سید حسین نصر عنوان کردید در حالی که این فرد در آثارش بعد از انقلاب اسلامی منتشر کرده به شدت علیه شهید مطهری موضع میگیرد و حتی برخوردش با وی رفتار غیرمنصفانهای است.
این منتقد ادامه داد: جمله فوق که در کتاب بدون ذکر منبع نقل شده و خواننده نمیداند گوینده آن نصر است، اصلا آوردن آن درست نیست! زیرا گوینده آن ادعای درستی را مطرح نمیکند. فردی که سالها مشاور رژیم پهلوی بوده و با انقلاب اسلامی ضدیت دارد و در حال حاضر نیز در آثارش دفاع سخاوتمندانهای از آنها میکند و در صدد تخریب جمهوری اسلامی است، تکیه کردن بر گفتار وی در چنین کتابی درست نیست و مولف محترم باید در جای دادن چنین جملاتی در کتابش دقت کند که از چه منبعی استفاده میکند.
انتقاد و تخریب منجر به حذف هاشمی نشد
شیرعلینیا در ادامه این نشست با رد نقض بیطرفی در مقدمه گفت: پس از ایرادی که سلیمینمین به جانبداری در سطور مقدمه اشاره کرد، به آن مراجعه کردم با این حال آنچه برداشت ناقد محترم است، درنیافتم. ضمن اینکه نخستین باری است که با این نگاه سراغ مطالبی رفتم که در مقدمه نوشتم.
وی افزود: نکتهای پسِ ذهنم است و آن اینکه انتقاد را منفی نمیدانم و به تعبیر حضرت امام (ره) که میگویند: «تخطئه هم جزء برکات الهی است.» بنابراین جمله من در مقدمه که به آن اشاره شد: «هشت سال روایت این دوران جناح چپ و اصلاحطلبان هستند و هشت سال نیز اصولگرایان در جناح راست. عجیب آن که ۱۶ سال فشار، انتقاد و تخریب منجر به حذف هاشمی نشد.» با توجه به جملاتی که نقل شد اصلا موضعگیری از سوی من ابراز نشده که این انتقادها وارد است یا برعکس. ضمن اینکه انتقاد در کتاب منعکس شده اگرچه به نظر شما کمرنگ است. با این حال انتقادها نیز تا حد زیادی در کتاب گنجانده شده است. باز هم تاکید میکنم که اعتقاد ندارم در مقدمه کتاب در مظلومنمایی هاشمی تلاش شده است.
نظر شما