به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ محمد مفتاحی در گفت و گو با هنرآنلاین میگوید: "سیروس نیرو شاعر و پژوهشگر ادبی از معدود افرادی است که این اقبال را داشته است که از محضر پدر شعر نو فارسی"علی اسفندیاری" بهره ببرد. نیرو در ابتدا، سرودن شعر را با قالبهای شعر کهن از جمله: قطعه، مثنوی، غزل، رباعی و پس از آن چهارپاره یا دوبیتی نو آغاز کرد."
مفتاحی گفت: پس از آشنایی با نیما، ذهنیت سیروس نیرو نسبت به شعر تغییر یافت. او از سرچشمه نوشید و تئوریهای نیما را علاوه بر شعرهایش از زبان او شنید و مورد تدقیق قرار داد. حساسیت نیما را نسبت یه قافیه در شعر، اهمیت آغاز و پایان بندی مناسب و بحث وزن و "تونیک" و "سورتونیک" در شعر، در فکر و زبان و شعرش بررسی کرد. از این رو، او معتقد است که "مجموعه اشعار نیمایوشیج" به تصحیح سیروس طاهباز، آشفته و سرشار از اشتباه است."
مفتاحی ادامه داد: البته این ادعا قابل بررسی است و با توجه به بدخطی و پراکنده نویسی نیما دور از ذهن نیست. به هر تقدیر، سیروس نیرو روایت تازهای از اشعار نیما دارد که در انتشارات روزگار چاپ شده است. این مجموعه میتواند چالشی تازه را در بین دوستداران شعر نیما و پژوهشگران ادبیات معاصر ایجاد کند. قضاوت با کارشناسان ادبی و اهالی فرهنگ است؛ اما قدر مسلم تک صدایی و تکذیب بیمطالعه و تحقیق روش دانشیمردان و پژوهشگران نیست.
در کتاب "شگرد سرایش شعر نیمایی" میخوانیم: "نیما برای تعالی فرهنگ و ادب ما، متحمل رنج های بسیاری شد که شمای خواننده در لا به لای جستارهای این کتاب ملاحظه خواهید فرمود. او نه تنها تصنع را از شعر ما دور کرد، بلکه شعر را از آن صورت ابتدایی و بدوی خود به صورت معقول و جهانشمول در آورد. اما کدام شاعر را سراغ داریم که خود و آثارش تا این حد شرمآور و نفرت انگیز، مورد بیمهری و عدم پذیرش خواننده قرار گرفته باشد؟
مسعود سعد سلمان مغضوب درگاه سلطان و بالطبع مورد بی اعتنایی ادبای عصر خود قرار داشت. ناصر خسرو قبادیانی کافر به حساب میآمد، خلق الله به آزار و اذیت او، تا آن جا پیش رفته بودند که گوشت تن پیرواناش را برای شگون به سردر دکان خود میآویختاند و بعید نبود اگر دستشان به او میرسید، امروز جای یک شاعر بلند آوازه و فرهیخته و متفکر در تاریخ ادب فارسی خالی میماند. عبید زاکانی فاجر بود و در آثارش همۀ فسق و فجور زمانۀ خود را به شرح آورده است، ولی مردم شعر دوست از آثار او و دیگران و هر چه از ایشان بر جا مانده، چون جان شیرین خویش محافظت میکنند. "
همچنین در این کتاب به قلم سیروس نیرو میخوانیم: " من در مقاله نقدی بر اشعار نیما آورده بودم، جمع آوری چنین نابغهای میبایست مثل دنیای مترقی زیر نظر فرهنگستان و عدهای کاردان به عمل میآمد! متاسفانه در مرگ او هیچ کسی کک اش هم نگزید. و آثار او را لااقل باید کسی مورد بررسی قرار میداد که از تاریخ ادبیات این سرزمین اطلاع فراوان داشته باشد، وزن و بی وزنی را تشخیص دهد، علم الشعر و نقدالشعر را خوانده باشد، بدیع و عروض و قافیه را تمییز دهد، و در این زمینه ها آثاری از خود به جا گذاشته باشد. آخر شعر قبل از هر چیز علم است و علمی آن چنان پیچیده که از صد نفر، تنها یک نفر از کسانی که در این راه کوشیدهاند از آن سر در آوردهاند. این علم هزار و دویست سال سابقۀ تاریخی دارد. علمی است به بلندای تاریخ!"
کتاب "شگرد سرایش شعر نیمایی" را میتوانید از فروشگاه نشر روزگار بخواهید.
سیروس نیرو متولد 1309 است و در 26 آبان 1395 درگذشت. از او تا به امروز مجموعه شعرها و آثار پژوهشی قابل توجهی منتشر شده است. از آثار نیرو که به مقدمه و کوشش محمد مفتاحی منتشر شده است، میتوان به مجموعه شعر "رد پا و از غلس تا گرمگاه"، شعرهای "آیینه و آه"، "داستان های پیش پا افتاده "، "گوهرفروشان مهتاب" (شرح لیلی و مجنون نظامی)، "دُریتیم" (شرح خسرو و شیرین نظامی)، "پیامبر نا مرسل" (شرح اسکندرنامه و شرف نامه نظامی)، "سیاه مشق" (شرح مخزن الاسرار نظامی) و "دون ژوان" (شرح هفت پیکر نظامی) اشاره کرد.
نظر شما