شناسهٔ خبر: 48193 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

زیگموند فروید درباره «تاویل رویا» چه می‌گوید؟

کتاب «تأویل رؤیا» بسیار بیش از آن چیزی است که از عنوانش برمی‌آید. این اثر، در عین حال، شرح الگوی ذهن، تحقیق در باب فرآیندهای تخیلی و نیز اعترافی شخصی است.

زیگموند فروید درباره «تاویل رویا» چه می‌گوید؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «تأویل رویا» اثر زیگموند فروید با ترجمه سهیل سُمی از سوی نشر پندار تابان روانه بازار نشر شده است.
 
در مارس ۱۹۰۰، کمی پس از نشر این کتاب، فروید به دوستش، ویلهلم فلیس، نوشت: «... آب از آب تکان نخورده تا نشان دهد که تأویل رؤیا بر کسی کوچکترین تأثیری گذاشته». فروید به این نتیجه رسیده بود که افکارش از نظر دیگران شنیع‌اند، و عطش او به این که اثرش بلافاصله قبول عام بیابد باعث شد که توجه به علاقه‌ی عموم را به کتابش دست کم بگیرد؛ افرادی که فروید مشتاق جلب تأییدشان بود ـ همکارانش در عرصه‌های پزشکی و علمی ـ کتابش را بلافاصله رد نکردند، اما قضاوتشان توأم با احتیاط و محافظه‌کاری بود.

روانشناسی رمانتیک، با تمرکزش بر جست‌وجوی درونی سراسر ذهن، قلمرو نویسندگان و شاعران بود؛ اما در پایان قرن نوزدهم، این رویکرد جای خود را به نوعی فلسفه‌ی علم داد که برای مشاهده‌ی تجربی اهمیت قائل بود و به مسائلی که جنبه‌ی نظری داشت روی خوش نشان نمی‌داد. مکتب فکری هلمهولتس، که واکنشی نسبت به «حیات باوری» بود، می‌گفت که کل پدیده‌های‌ روانی ـ بیولوژیک باید در نهایت به رخدادهای فیزیکی ـ شیمیایی تقلیل یابند.

فروید از دیدگاه پوزیتیویستی آگاهی خوبی داشت و، در واقع، حتی پیرو آن نیز بود؛ اما او روان‌شناسی را توضیحی در سطح بینابینی می‌دانست که می‌شد با خویشتن‌نگری به شکلی نظام‌مند در آن غور و تفحص کرد. ادعای او در مورد این که رویاها را با موفقیت در خدمت علم قرار داده، ادعایی است که باید در موردش محتاط بود؛ اما مهارت او در بحث این باب موجب شد که بسیاری از منتقدان، تقریباً بدون خواست و اراده‌ی خودشان، احساس کنند که مجاب شده‌اند ـ اثر او را عموماً «خلاقانه» و «الهام‌بخش» توصیف می‌کردند.

تأویل رؤیا بسیار بیش از آن چیزی است که از عنوانش برمی‌آید. این اثر، در عین حال، شرح الگوی ذهن (نخستین «موضع نگاری» فروید، که بنابر آن ذهن به ناآگاهی، پیش آگاهی و آگاهی تقسیم شد، سه بخشی که در آن اصول متفاوتی برای کارکرد ذهن حاصل آمد)، تحقیق در باب فرآیندهای تخیلی، و نیز اعترافی شخصی است. فروید این نوشته را واکنشی نسبت به مرگ پدرش تلقی می‌کرد، «مهمترین اتفاق، تلخ‌ترین فقدان در زندگی یک مرد،» و کشف خود را در مورد «عقده‌ی ادیپ» در این کار ثبت کرد، ادعایی که هنوز مناقشه‌برانگیز است، ادعا در مورد گرایش ناآگاهانه‌ی (دوران کودکی) مردان به انجام کاری ممنوعه و پدرکشی.

درک شرح نظری در فصل هفتم دشوار است، و نمونه‌ای است از اثر مکانیکی او به نام برنامه‌ای برای یک روان‌شناسی علمی (تلاشی جسورانه، اما نافرجام برای حل مسئله‌ی جسم ـ ذهن)، اما بررسی «عمل رؤیا» در فصل قبلی متن قانع‌کننده‌ای است. این بخش به جای تمرکز بر سیستم‌های نظری حافظه و انتقال «تحریک» در نوروفیزیولوژی نظری، نوعی «متابولیسم معنا» را توصیف و بر شیوه‌های شاخ و برگ یافتن ایده‌ها و بازنمود آن‌ها در ذهن تمرکز می‌کند، و گذار غیرمعمول مؤلف را از جایگاه یک عصب‌شناس به یک روان‌شناس تحت الشعاع قرار می‌دهد.
 
همه‌ی مجازها و استعاره‌های آشنا در خیال‌پردازی ادبی را فروید به زبان رؤیاها نسبت می‌دهد. اما مسلماً او در میان هم‌نسلان خود تنها کسی نبود که چنین کاری کرد. آنچه رویکرد فروید را از رویکرد افرادی چون استیونسن متمایز می‌کند، تأکید بر رؤیا به عنوان عامل اطلاعات نادرست است. آن جا که رمان‌نویس از تمهیدات خیالی برای دمیدن زندگی به جهان داستانی‌اش استفاده می‌کند تا «حقیقتی روایی» را خلق و منتقل کند، مولف نهان فروید (هرچند برای مقبول کردن اثرش برای سانسورچی قانونی و ویکتوریایی ذهن) کمر همت بسته است تا دروغ بگوید.
 
حال تقریبا صد سال از زمان نشر چاپ نخست تأویل رویا می‌گذرد، و بجاست که اگر بپرسیم که‌ آیا ایده‌های فروید هنوز هم معتبرند یا خیر؟
 
در تأویل رویا با دو فروید روبه‌رو هستیم؛ یک فروید به مفاهیم رایج در علم و فن‌آوری دوره‌ی خودش متوسل می‌شود تا برای عملکرد ذهن الگوهایی به دست بدهد. اگر او امروزه زنده بود، بی‌تردید دستگاه‌های ذهنی را به یک کامپیوتر تشبیه می‌کرد، نه به یک دوربین، و از هوش استوار بر سیلیکون سخن می‌گفت. اما فروید دوم به جای سازوکار به معنا می‌پردازد، تحولات استعاری آرزو در تقابل با نوسان تکانه‌های انرژیک.

از دیدگاه امروزی، این فروید پیش از آن که در اشتباه باشد، بیش از حد متعصب و جزم‌اندیش می‌نماید. روشن است که بعضی از رؤیاها ظاهراً‌ گمراه‌کننده و در پس لفاف مستورند، اما رویاهای دیگر حقیقت را می‌گویند. فراگیر بودن رؤیاهای روشن و قابل درک، فعالیت خلاقانه، دستاوردهای فکری و تجربه‌ی احساسی در کنار هم نشانگر آن هستند که رؤیاها به لحاظ ماهیت مثل کل حوزه‌ی زندگی ذهنی دارای تنوع‌اند، چه از بُعد غیرگفتمانی و چه در بُعد شعری یا حتی تبلیغی. رساله‌ی فروید در باب فعالیت ذهن ما در خواب، به لحاظ انسجام منطقی و تعمیم‌های بسیار کلی کم و کاشتی داشت. این رساله آن کلید کلی و فراگیری که او تصور می‌کرد نبود. با این حال، نبوغ دوران ساز نهفته در آن جای هیچ شک و شبهه‌ای ندارد. 

مخاطبان این اثر در هفت فصل با عناوین نوشته‌های علمی در باب مسائل رویا، شیوه تاویل رویا، رویا به مثابه تحقق آرزو، تحریف در رویاها، موضوع و منابع رویاها، عمل رویا و روان‌شناسی فرایندهای رویا می‌توانند با مباحث آن آشنا شوند.

کتاب «تأویل رویا» اثر زیگموند فروید، ترجمه سهیل سُمی با شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه در ۵۲۷ صفحه به بهای ۴۶ هزار تومان از سوی نشر پندار تابان منتشر شده است.

نظر شما