به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست فرهنگ دانشگاهی و چالش های آن در ایران به همت جهاد دانشگاهی تهران در تالار شریعتی دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد.
غلامرضا ذاکر صالحی، دانشیار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه امروزه در بحث های روز جامعه و حتی برنامه ها و مناظره های کاندیداها هم کمتر به تعلیم و تربیت توجه می شود، گفت: به نظر می رسد به قول کمونیست ها، تعلیم و تربیت روبنا و اقتصاد و صنعت به معنای ساخت و ساز، زیربنا است.
وی در ادامه پارادوکس ثبات و تغییر، تعارض و شکاف نسلی استادان را از مسائل مهم درحوزه فرهنگ دانشگاهی برشمرد و افزود: ما امروزه در بسیاری از دانشگاه ها شاهد سه نسل از اساتید هستیم. تنش بین سه فرهنگ علمی، مدیریتی و اپراتوری، الگوی ناپلئونی و مدرسه صاحب منصبی و یا به عبارتی کارخانه تولید مدرک، سیال بودن مفهوم فرهنگ و دانشگاه به این معنا که وقتی درباره فرهنگ دانشگاهی حرف می زنیم نمی دانیم از چه قرار است بگوییم. حاکم بودن فرهنگ دانشجویی با دغدغه های غیرآکادمیک، غیرصنفی و شخصی، تماشاگرانه و منفعلانه و بسیار دم دستی و فهم ناقص از ایده دانشگاه از جمله مهمترین مسائل مورد بحث در حوزه فرهنگ دانشگاهی است. البته من در این سخنرانی قصد پاسخ دادن به آنها را ندارم و فقط می خواهم طرح مسئله کنم.
ذاکر صالحی ادامه داد: بنابراین فرهنگ دانشگاهی تحت تاثیر ایده دانشگاه است. امروزه بیشتر از تمدن دانشگاهی سخن می گوییم، در حالی که فرهنگ دانشگاهی مغز تمدن دانشگاهی است که دیده نمی شود. ارزش ها، باورها، هنجارها و مهارت ها جزئی از فرهنگ دانشگاهی است.
دانشیار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی افزود: دانشگاه ترجمه لاتین کلمه یونیور سیتا است، به معنای صنف، در اصطلاح دانشگاه به معنی صنف اساتید و پژوهشگران و دانشگاه مرکزی برای جستجوی حقیقت و نگهبانی فرهنگ و آموزش است. دانشگاه اردوگاه علم جدید و یک سیستم پیچیده عقلانی و اخلاقی است. دانشگاه با هویتی که به عنوان نهاد علم پیدا کرده، سیستمی از روابط، هنجارها، ارزش ها، ایده ها، مناسک و عملکردهای خاص. از طرفی آموزش عالی یک سیستم اجتماعی برای تولید و اشاعه دانش دسته اول و نظریه عمومی و حل مسائل و مشکلات جامعه، بازاندیشی و نقد سیاست های اجتماعی است. به همین دلیل عالی بودن فقط ناظر به آموزش مرحله سوم و بعد از متوسطه نیست.
وی در ادامه سخنانش به تعدادی از چالش های موجود در حوزه فرهنگ دانشگاهی اشاره کرد و گفت: در حوزه فرهنگ دانشگاهی با ۶ چالش مواجه هستیم؛ ۱، ضعف نهادی به این معنا که دانشگاه های ما به خاطر بحران نهادی، بحران هژمونی و مشروعیت، نهادی بروکراتیک است که صورت بخش زندگی نیست، بنابراین این دانشگاه ها یک بروکرات تربیت می کنند نه یک فرهیخته، روشنفکر، مدیر و کارآفرین. بر اساس یکی از تحقیقاتی که خودم انجام داده بودم در ایران هر چه تحصیلات بالا می رود، سرمایه اجتماعی کاهش پیدا می کند. چالش دوم ضعف هویت است؛ به این معنا که در ایران دانشگاه تداوم و استمرار تاریخی و تمایز روشن از دیگر نهادهای مشابه ندارد. چالش سوم پیدایش شبه فرهنگ دانشگاهی است، به این معنا که ما به جای فرهنگ دانشگاهی، شبه فرهنگ دانشگاهی داریم؛ در چنین فرهنگی ما فقط مدرک می دهیم و شبه کالا می سازیم. علم، بدون روح علم داریم و به جای حقیقت طلبی، دیپلم طلبی اتفاق می افتد. در چنین شرایطی زوال آکادمی اتفاق می افتد و تخصص به جای فرهیختگی قرار می گیرد. دانشگاههای این گونه به جای اندیشمند و متفکر، پیمانکار تربیت می کنندکه این پیمانکاران، دانشگاه را تبدیل به شرکت می کنند و از آن پول در می آورند.
ذاکر صالحی در پایان به سه چالش دیگر موجود در فرهنگ دانشگاهی اشاره کرد وگفت: فقدان الگو از دیگر چالش های فرهنگ دانشگاهی ما است، به این معنا که ما برای دانشگاه هایمان الگوی مشخصی نداریم و مرتب از الگوهای متفاوت تقلید می کنیم. جمود برکارکردهای تکنیکی دانشگاه به این معنا که تولید و انتقال دانش و خدمات اجتماعی اتفاق نمی افتد، از دیگر موارد موجود در فرهنگ دانشگاهی است و آخرین چالش هم پارادوکس فرهنگ دانشگاهی به معنای فرهنگ ثبات و تغییر است. به بیان دیگر ما در دانشگاه هم می خواهیم عامل ثبات باشیم و هم عامل تغییر که این موضوع نشدنی است.
نظر شما