فرهنگ امروز/ بابک احمدی:
گروه تئاتر گاراژ از سال ۱۳۹۳ به انسانشناسی تئاتر توجه جدی نشان داده و در رویکرد انسانشناسانه تئاتر، به مطالعه رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و نیز فیزیولوژیک انسان در موقعیتهای اجرایی پرداخته است. ماهیت انسانشناسی از دیرباز، مقایسه بینافرهنگی بوده و در پی آن است که تنوع وسیع آداب و رسوم و صور گوناگون حیات اجتماعی را با روشی علمی تحلیل کند؛ به ویژه در بین مردمی که تکنولوژی ابتدایی دارند. مردم نگاری، تنها جنبه توصیفی دارد و مجموعهای از دادهها و اطلاعات را بدون تحلیل و به صورت عکسبرداری وقایع و پدیدهها فراهم میکند که انسانشناسی از آن بهره میگیرد.
هانی عبدالمجید، حامد گایینی، علی مسعودی، سعید اکبرزاده و حبیب ارمکان هسته مرکزی این گروه را تشکیل دادهاند. ترجمه کتاب «آرین منوشکین» منشتر شده توسط نشر نو و «اتیین دکرو» از انتشارات روتلج به قلم توماس لیبهارت در کنار نشریه الکترونیکی «دینام» که بر محور ترجمه و تالیف مقالات در حوزه تئاتر آزمایشگاهی استوار است سالها قبل از سوی این گروه در چهار نسخه منتشر شده است. اینها همه حاصل تلاشهای گروه تئاتری است که در شهر قم و با کمترین امکانات فعالیت میکند و رویای تشکیل کمپانی تئاتری در سر دارد.
علی مسعودی درباره ایده اولیه راهاندازی گروه تئاتر «گاراژ» میگوید: «١٣-١٢ سال قبل با نام دیگری آغاز به کارکردیم ولی بعد از گذشت چند سال هستهای شکل گرفت که فعالیت جدی در زمینه تئاتر آزمایشگاهی را شروع کرد. علاقهمندی به مقوله پژوهش در هسته اولیه شکلدهنده گروه دلیل اصلی حرکت به این سمت بود، چون آنچه بهنام تئاتر- در تمام اشکال مدرن یا آوانگاردش- مرسوم بود نمیتوانست رضایت ما را جلب کند.»
کنار هم نشاندن یک گروه منسجم برای مدت طولانی حتی در شهرهایی که به ظاهر پذیرای تئاتر هستند کار سادهای نیست. اما ماجرا در شهر قم به چه صورت پیش میرود؟ علی مسعودی توضیح میدهد: «ادامه حیات گروه ما در شهر قم یک ویژگی به حساب میآید. ما حتی در مدخل معرفی گروه به این ویژگی اشاره میکنیم چون میتوان حدس زد تئاتر کار کردن در تمام نقاط جهان دشواریهای خاص خودش را دارد و هنرمندان خارجی هم پذیرفتهاند کار سختی انتخاب کردهاند. ولی اتفاقا اگر کمپانی تئاتر گاراژ در مقاطعی نمره قبولی هم گرفته، یکی از دلایلش همین زیست در شهر قم بوده است. »
اما فعالیت در شهری که از نظر هنری امکانات پایتخت را در اختیار هنرمندان نمیگذارد چه ویژگیهایی به خروجی نهایی گروه اضافه میکند؟ او ادامه میدهد: «اگر خلق اثر هنری بر مبنای رنج و سختی را یکی از زیرگونههای هنر تئاتر بدانیم که در تاریخ این هنر برای خودش فصلی جدا و مشخص دارد، من فکر میکنم کار در شهر قم از این نظر برای ما یک اتفاق خوب بوده چون گریز از مرکز داشتهایم. بر همین اساس هر یک از اعضای گروه ناخواسته به دنبال تامین اقتصاد خودش رفت و بعدا زمانی را صرف پژوهشهای تئاتری کرد. اصلیترین فاکتوری که این زیست به خروجی گروه اضافه کرد رنج و زمان بود.»
کمپانی تئاتر گاراژ «دانش» را یکی از راههای فعالسازی چرخه اقتصادیاش در نظر گرفته است. چیزی شبیه به ایده راهبری کشورهای مترقی در توجه به اقتصاد دانشبنیان اما آیا اقتصاد تنها یکی از مشکلات گروه به شمار میرود؟ مسعودی در این زمینه بیان میکند: «برطرف کردن موانع اقتصادی پیش پای گروه همواره دغدغه اصلی ما بوده و در حال حاضر هم راهی برای توزیع هزینههای تولید پیدا کردهایم. اما مساله اینجا است که ما در زمینه محل استقرار و تمرین نیز با مشکل جدی مواجه بوده و هستیم. سال گذشته همین روزها در یک پارکینگ تمرین میکردیم، گرچه محل را طوری تجهیز کرده بودیم که هنگام ورود به نظر میرسید به یک گالری هنری وارد شدهاید. یکی دیگر از موانع ما در شهر قم به عملکرد «ارشاد» بازمیگردد چون بارها اتفاق افتاده نمایش ما گرچه مجوز داشته تعطیل شده است. آنها مجوز را به صورت کلامی میدادند و ما چیز مکتوبی در دست نداشتیم اما بعدا گروهی سرزده برای تعطیل کردن کار به محل اجرا آمدند.»
این هنرمند درباره برنامه مورد اشاره توضیح میدهد: «ما در راستای تامین اقتصاد گروه تصمیم به برگزاری مجموعه جلسههای پژوهشی- فرهنگی گرفتیم و پنلهای متفاوتی تعریف کردیم. به این ترتیب در هر جلسه موضوعی مطرح میشد و ما به بررسی آن پدیده میپرداختیم. این اتفاق از منظر انسانشناسی فرهنگ، مواجهه ما با مخاطبانی از جنس دیگر و رفتارشناسی که زمینه اصلی و مهم کار تئاتر به شمار میرود اهمیت زیادی داشت. »
«کوچنشینی» کلیدواژهای است که مسعودی برای معرفی استراتژی دو سال اخیر کمپانی تئاتر گاراژ بهکار میبرد؛ او ادامه میدهد: «در این دو سال از گاراژ گرفته تا دیر گچی، قدیمیترین کاروانسرای ایران را به محل تمرین و استقرار گروه بدل کردهایم. آنجا هم نوعی از مرمت فرهنگی را انجام دادیم ولی در حال حاضر موفق شدیم مسوولان یک پاساژ تجاری در قم را مجاب کنیم که امکانی در اختیارمان قرار دهند. به این ترتیب حالا از طبقه منفی چهار به مثبت چهار رفتهایم و پشت بام را در اختیار گروه گذاشتهاند. اما در هر صورت حس میکنم نهادی مانند ارشاد عملا خودش را در یک رقابت غلط با ما میبیند و نه تنها کاری برای حل مشکلات انجام نمیدهد، بلکه در حال ایجاد مانع است.»
این جمع حتی در سفرهای خارجی خود به دنبال یادگیری از شیوه عمل گروههای معتبر جهان مثل اودین تیاتر به سرپرستی یوجینو باربا، کارگردان شناخته شده رفته است. مسعودی در این باره توضیح میدهد: «در دانمارک یک شهردار میآید و ساختمان متروکهای در اختیار گروه میگذارد، یا کاری که در فرانسه اتفاق افتاده دقیقا مشابه همین است و شهرداری پاریس سوله انبار تسلیحاتی را که میخواسته از رده خارج کند در اختیار آرین منوشکین گذاشته است. در همین شهر قم ما با انبارهای متعدد ساخت و ساز مواجه هستیم که یکی از امکانات خوب برای استقرار گروهها به حساب میآید؛ ولی بعد از اتمام پروژههای ساختمانی تحت عنوان سوله مدیریت بحران یا سوله فرهنگی - ورزشی فعال میشوند.»
کمپانی تئاتر گاراژ به این معنا از هر تهدید یک فرصت ساخته است، اما جشنواره تئاترفجر در چنین شرایطی چه کارکردی دارد؟ مسعودی در این باره میگوید: «بخشی که امسال به جشنواره تئاتر فجر اضافه شد برای من بسیار جذاب بود چراکه شاید جز بخش بینالملل ما نتوانیم تولیدهای گروه را در بخشهای دیگر جشنواره ارایه کنیم. اصولا شاید ما برنامههای متفاوتی جز تولید یک نمایش در دستور کار داشته باشیم و بخش Try Out (تمرین اجرا) امکان مورد نیاز را در اختیارمان قرار میدهد.»
روزنامه اعتماد
نظرات مخاطبان 0 1
۱۳۹۶-۱۱-۰۹ ۱۱:۴۷زهرا 0 2