چارلز تالیافرو
به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دانشنامه فلسفه استنفورد دانشنامهای رایگان و برخط است که از سوی دانشگاه استنفورد و از سال ۱۹۹۵ به سرپرستی دکتر ادوارد ن.زالتا آغاز به کار کرده است. انتشارات ققنوس که به ترجمه تدریجی مقالات این دانشنامه به زبان فارسی تحت سرپرستی مسعود علیا میپردازد، نود و یکمین مجلد از این مجموعه با نام «فلسفه دین» نوشته چارلز تالیافرو با ترجمه یاسر میردامادی را منتشر کرده است.
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی دکتر ادوارد. ن. زالتا افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا انتشارات ققنوس با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی دکتر مسعود علیا و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه میکند و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
با توجه به ویژگیهای دانشنامه فلسفه استنفورد شاید بیراه نباشد بگوییم برای کسی که میخواهد برای اولینبار با مسئله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود یا شناخت بهتری از آن حاصل کند، یکی از گزینههای مناسب این است که کار را با خواندن مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه آغاز کند.
درباره مدخل «فلسفه دین»
بخش اول این اثر به مرور شاخه فلسفه دین و اهمیت آن میپردازد. بخشهای بعدی تحولات این شاخه فلسفی از میانه قرن بیستم را پوشش میدهند. تمام بخشهای این اثر در باب فلسفه دین سخن خواهند گفت، اما فلسفه دین، به آن صورتی که عمدتا در گروهها یا دپارتمانهای تحلیلی فلسفه و دین پژوهی در کشورهای انگلیسی زبان مورد مطالعه قرار میگیرد.
شاخه فلسفه دین و اهمیت آن
در بخشی از این مدخل درباره اهمیت شاخه فلسفه دین آمده است: «کندوکاو فلسفی در باورها و کنشهای دینی در قدیمیترین فلسفههای ثبت شده شرق و غرب هویداست. در غرب، در سرتاسر فلسفه یونانی ـ رومی و نیز در قرون وسطی، به تأمل فلسفی درباره خدا یا خدایان، عقل و ایمان، روح، حیات پس از مرگ و نظایر اینها به چشم شاخهای فرعی از فلسفه، تحت عنوان «فلسفه دین»، نگریسته نمیشد. در آن زمان، خداپژوهی فلسفی صرفا جزئی از طرحهای متعدد در هم تنیده فلسفی بود. این درآمیختگی کاوش فلسفی با موضوعات دینی و نیز با کاروبار فلسفی در حیطههای وسیعتر (مثل سیاستشناسی، معرفتشناسی و سایر شاخهها) در میان آثار بسیاری از فیلسوفان اوایل دوران مدرن، مانند توماس هابز، جان لاک و جورج بارکلی آشکار است. تنها رفتهرفته با متونی برخورد میکنیم که صرفا به موضوعات دینی اختصاص یافته است.
در زبان انگلیسی، نخستین بار اصطلاح «فلسفه دین» در اثری متعلق به قرن هفدهم میلادی به قلم رالف کادورث به کار رفت. او و هنری مور، همکارش در دانشگاه کمبریج، اثری فلسفی با تمرکز ویژه بر دین منتشر کردند. از این رو، اگر کسی اصرار داشته باشد که سرآغاز فلسفه دین بهعنوان شاخهای فلسفی را تاریخگذاری کند، دلایل خوبی برای این ادعا وجود دارد که فلسفه دین (بهتدریج) در میانه قرن هفدهم میلادی آغاز شد (بنگرید به Taliaferro 2005). بسیاری از موضوعاتی که کادورث و مور به آنها پرداختند همچنان در دستور کار فلسفه دین قرار دارد (موضوعاتی مانند براهین وجود خدا، اهمیت کثرتانگاری دینی، و سرشت خیر و شر در نسبت با خدا)، و بسیاری از اصطلاحاتی که اکنون در فلسفه دین رایج است ریشه در اثر کادورث و همکارش دارد. (آنها اصطلاحاتی مانند خداباوری، مادیانگاری و آگاهی را وضع کردند.)
امروز فلسفه دین حیطه فلسفیِ استخواندار و بسیار پویایی است. هر مدخلی بر فلسفه در جهان انگلیسیزبان، تقریبا بیهیچ استثنایی، چیزی از فلسفه دین در خود دارد. اهمیت فلسفه دین در اصل به سبب اهمیت موضوع آن است: باورهای بدیل در باب خدا، برهمن، امر قدسی، انحای تجربه دینی مناسبات علم و دین، چالش فلسفههای غیردینی، سرشت و حیطه خیر و شر، پرداخت دینی به تولد، تاریخ و مرگ و دیگر زمینههای اساسی. کندوکاو فلسفی در باب این موضوعات شامل پرسشهایی بنیادی درباره جایگاه ما در جهان هستی و ارتباط ما با آن چیزی است که ممکن است متعال از جهان هستی باشد. فلسفهورزی به این شیوه مستلزم پژوهش در سرشت و حدود و ثغور تفکر بشری است. به موازات این طرحهای پیچیده و بلندپروازانه، فلسفه دین دستکم از سه جهت واجد اهمیت برای کاروبار فلسفی بهطور کلی است.
فلسفه دین به کنشهای اجتماعی و شخصیِ جاافتاده میپردازد. از این رو، به دغدغههای عملی ما ربط دارد؛ موضوع فسلفه دین، سراسر، نظریههای انتزاعی نیست. از آنجا که درصد عظیمی از جمعیت جهان در صف دین قرار دارند یا از دین اثر میپذیرند، فلسفه دین نقش استواری در پرداختن به ارزشها و تعهدات بالفعل مردم دارد. یکی از ارجاعات اصلی در بخش زیادی از فلسفه دین ارجاع به شکل و محتوای اصلی در بخش زیادی از فلسفه دین ارجاع به شکل و محتوای سنتهای زنده است. بدین ترتیب، فلسفه دین چه بسا از رشتههای دیگری که درباره زیست دینی پژوهش میکنند اثر بپذیرد.
دلیل دیگر اهمیت فلسفه دین، گستردگی این شاخه فلسفه است. حیطههای فلسفیای که از محتواهای دینی خالی باشند اندکاند. سنتهای دینی چنان ادعاهای دامنگستر و فراگیری دارند که تقریبا از هر قلمروی در فلسفه میتوان برای پژوهش فلسفی در باب انسجام، توجیه و ارزش این مدعیاست سود برد.
دلیل سوم دلیلی تاریخی است. بیشتر فیلسوفان در طول تاریخ اندیشه، در شرق و غرب، به موضوعات دینی پرداختهاند. جز با جدی گرفتن فلسفه دین نمیتوان تاریخ معتبری از فلسفه به دست داد. فلسفه دین، علاوه بر اهمیت حیاتیاش برای فلسفه، میتواند سهمی محوری در پیشبرد دینپژوهی و الهیات نیز ادا کند. دینپژوهی اغلب شامل فرضیات روششناختی مهمی در باب تاریخ و نیز درباره طبیعت و حدود تجربه دینی است. این فرضیات نیازمند ارزیابی و بحث و فحص فلسفی است. الهیات نیز میتواند دستکم در دو زمینه از فلسفه دین سود ببرد. به گواهی تاریخ، الهیات اغلب از فلسفه استفاده کرده یا از آن اثر پذیرفته است. فلسفه افلاطون و فلسفه ارسطویی اثر عمدهای بر تنسیق تعالیم مسیحی کلاسیک نهادهاند، و در دوران مدرن الهیدانان اغلب از آثار فیلسوفان (از هگل گرفته تا هایدگر و دریدا) بهره بردهاند.
از مزایای دیگر فلسفه دین برای الهیات، نقش فلسفه در ایضاح، ارزیابی و مقایسه باورهای دینی است. در برخی دورهها ارزیابی باورهای دینی بسیار انتقادی و تحقیرآمیز بوده است، اما دورههای فراوانی را در تاریخ اندیشه میتوان سراغ گرفت که در آنها فلسفه نقش مثبتی در شکوفایی زیست دینی ایفا کرده است. این تعامل سازنده محدود به غرب نیست. مثلاً، فلسفه نقش بسیار مهمی در دیدگاههای متمایز بودایی در زمینه معرفت و خود ایفا کرده است. درست همانطور که اندیشههای فلسفی جان تازهای به کارِ الهیاتی بخشیدهاند، موضوعات اصلی الهیات، شامل تعالی خداوند، صفات خدا، مشیت الیه و نظایر اینها، نیز تأثیراتی اساسی بر طرحهای مهم فلسفی نهاده است. (مثلاً، هیلاری پاتنم میان فلسفه صدق و مفهوم «نگرستین از چشم خدا» ارتباط برقرار کرده است)
در ابتدای قرن بیست و یکم، دلیل عامتری نیز برای اهمیت فلسفه دین میتوان آورد: فلسفه دین میتواند به گفتگوی فرهنگها رونق بخشد. اکنون فیلسوفان دین اغلب علاوه بر ویژگیهای ممیز باورها و کنشهای دینی، به دنبال ویژگیهای مشترک آنها نیز میگردند. پژوهش فلسفی در حوزه دین میتواند ارتباط میان سنتها و نیز ارتباط میان ادیان و نهادهای سلکولار را رونق بخشد.»
مدخل «فلسفه دین» نوشته چارلز تالیافرو با ترجمه یاسر میردامادی با شمارگان هزار و 100 نسخه در 132 صفحه به بهای 9 هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.
نظر شما