شناسهٔ خبر: 54250 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

عادت‌های عجیب نویسندگان مطرح در هنگام خلق اثر

هر نویسنده‌ای ممکن است عادت‌هایی عجیب و غریب شنیدنی موقع نوشتن داشته باشند؛ برای مثال ویرجینا وولف آثارش را مثل یک نقاش در حالت ایستاده روی یک میز شیب‌دار می‌نوشت.

عادت‌های عجیب نویسندگان مطرح در هنگام خلق اثر

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ فرآیندهای خلاقانه استعدادهای خاص و نویسندگان مشهور همواره بحث برانگیز بوده است. الن وینستاین در کتاب خود تحت عنوان «دستورالعمل برای شانس خوب» نشان می‌دهد که خیلی از آن‌ها باورهای خرافی داشته و به مناسک نامتعارفی نیز برای رسیدن به موفقیت پایبند بوده‌اند. نویسندگان مشهور شاید در بسیاری از عادت‌های خاصشان شبیه انسان‌های معمولی باشند؛ اما این عادت‌های عجیب و غریب برای دوستداران این نویسندگان جالب و شنیدنی به نظر می‌آیند. دراین مطلب به نمونه‌هایی از عجیب‌ترین عادت‌های چند نویسنده‌ معروف که برای رسیدن به شانس بهتر برای نوشتن به آن اعتقاد داشته‌اند اشاره می‌کنیم.
 

آگاتا کریستی در وان حمام سیب می‌خورد
 


آگاتا کریسیتی، جنایی‌نویس مشهور و خالق آثار کلاسیکی چون «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» عادت داشت هروقت به حمام می‌رود، سیبی را با خود به داخل وان برده و درحالی که به معمای قتل داستانی که در سر دارد می‌اندیشد به آن سیب گاز بزند.
به نظر می‌رسد اوقات روزمره‌ای که او در حمام می‌گذرانده در موفقیت او در عرصه نویسندگی نقش مهمی داشته است. کریستی در طول زندگی حرفه‌ای خود بیش از 60 رمان کارآگاهی نوشت که آثارش چیزی حدود دو میلیارد نسخه در سراسر جهان به فروش رفت. نمایشنامه معروف «تله موش» از این نویسنده انگلیسی در طول 50 سال همیشه بر روی صحنه بوده است.
 

چارلز دیکنز هنگام خواب عقربه قطب‌نمایش را به سمت شمال می‌چرخاند


چالز دیکنز همیشه با خود یک قطب نمای ناوبری همراه داشته و هرزمان که می‌خواسته بخوابد عقربه آن را به سمت شمال تنظیم می‌کرد. او اعتقاد داشته این کار بر نوشتن و خلاقیت‌اش تاثیر مثبت می‌گذارد. نویسنده آثار کلاسیکی چون «سرود کریسمس» و «انتظارات بزرگ» یک منتقد اجتماعی نیز بود که با یک قطب‌نمای اخلاقی قدرتمند هدایت می‌شد.
 

 دکتر سوس هروقت راه خلاقیتیش بسته می‌شد کلاهی بر سر می‌گذاشت



تئودور زوس گایزل، داستان‌نویس و تصویرگر مشهور آمریکایی کودکان که به دکتر سوس نیز معروف است، کلکسیون بزرگی با بیش از 300 کلاه داشت. او هروقت در نویسندگی‌اش با مشکلی روبه ‌رو می‌شد، در کمد سحرآمیزش را باز می‌کرد و کلاهی را بیرون می‌کشید و تا زمانی که چشمه الهامش دوباره می‌جوشید، آن کلاه را بر سر می‌گذاشت. همین عادت‌های عجیب به او کمک کرد تا محبوب‌ترین کتاب‌های کودک مانند «گربه کلاه به سر» خلق شوند.

گابریل گارسیا مارکز پیش از نوشتن خبر می‌خواند


نویسنده و برنده نوبل ادبیات کلمبیایی، پیش از آن که به عنوان نویسنده شناخته شود روزنامه‌نگار بود. او هر روز پیش از طلوع آفتاب از خواب برمی‌خاست و پیش از آن‌که شروع به نوشتن کند روزنامه‌هایش را تا آخر می‌خواند. سبک ادبی رئالیسم جادویی او که جایزه نوبل ادبیات را برایش به ارمغان آورد، انگار ریشه در واقعیت داشت. او بعد از مدتی کار کردن به عنوان یک گزارشگر در یک روزنامه کلمبیایی، شروع به نوشتن کرد و از فروش داستان‌هایش زندگی‌اش را اداره می‌کرد که در نهایت این داستان‌ها به خلق شاهکارهایی چون «عشق در سال‌های وبا» و « صدسال تنهایی» انجامید.
 

هاروکی موراکامی هر صبح عادت به دویدن دارد
 


هاروکی موراکامی، نویسنده سرشناس ژاپنی همان‌قدر که نویسنده خوبی است، ورزشکاری منضبط نیز هست. ورزش کردن، جزء لاینفک برنامه روزانه این نویسنده برجسته خالق آثاری چون «کافکا در کرانه» است. او عادت دارد هر صبح ساعت 4 از خواب بیدار شود و ساعت 9 شب به رخت‌خواب برود. به گفته خودش، دویدن به آرامش ذهن او کمک کرده و او را در وضعیت سحرآمیزی که لازمه نوشتن است، قرار می‌دهد.
 

ایزابل آلنده همیشه در یک روز خاص شروع به نوشتن می‌کند
 


ایزابل آلنده، نویسنده و روزنامه‌نگار اهل آمریکای لاتین، نگارش اولین رمانش را در تاریخ 8 ژانویه سال 1981 آغاز کرد. او مدتی پیش از این تاریخ، شروع به نگارش نامه به پدربزرگ در حال احتضارش کرده بود؛ نامه‌هایی که  دستمایه خلق رمان مهم «خانه ارواح» گردید که موفقیت زیادی را برایش به ارمغان آورد. آلنده حالا هروقت می‌خواهد رمان جدیدی بنویسد همان تاریخ را برای شروع انتخاب می‌کند. اما خود او درباره انتخاب این روز برای شروع رمان‌هایش می‌گوید که روز 8 ژانویه روزی است که می تواند تنها باشد زیرا همه می‌دانند در آن‌ تاریخ نباید کسی مخل آرامشش شود.
 

جان‌اشتاین‌بک، موقع نوشتن به دوجین مداد تیز نیاز داشت
 


جان‌اشتاین‌بک، نویسنده آثار کلاسیکی چون «خوشه‌های خشم»، «موش‌ها و آدم‌ها» و «شرق بهشت» تمایل داشت پیش‌نویس‌های کتاب‌هایش را با مداد بنویسد. او همیشه و به طور دقیق دوجین مداد تیز روی میزش نگاه می‌داشت و خیلی هم درباره برند مدادها و نحوه تیز شدنشان حساسیت نشان می‌داد. تکنیک نوشتار موجز او در خلق آثار سترگ، دو جایزه پولیترز و یک نوبل ادبیات را برایش به ارمغان آورد.
 

مایا آنجلو در اتاق‌های هتل به نوشتن می‌پرداخت
 


 مایا آنجلو، نویسنده و شاعر سرشناس آمریکایی و فعال حقوق مدنی، هر روز ساعت 6 صبح از آپارتمانش بیرون می‌آمد و وقتش را تا ساعت 2 بعدالظهر برای نوشتن در هتلی کوچک می‌گذراند. او تنها چیزهایی که با خود می‌برد یک دسته کاغذ، فرهنگ لغت، انجیل، فرهنگ معنایی، یک دسته کارت و یک بطری بود و سپس از کارکنان هتل می‌خواست که همه عکس‌ها را از روی دیوارهای اتاقش پایین بیاورند.
 

پاتریشیا های‌اسمیت مقدار زیادی تخم‌مرغ و گوشت خوک می‌خورد
 


نویسنده آمریکایی تریلرهای روانشناسانه‌ای چون «غریبه‌ای در قطار»، «قیمت نمک» و «بازی ریپلی» حس تعلیق در داستان‌هایش را از طریق راز موجود در عادت‌های غذایی عجیب و غریبی که داشت حفظ می‌کرد. او طبق گفته یکی از دوستانش هرروز تخم‌مرغ نیمرو و گوشت خوک را در هر وعده غذایی‌اش میل می‌کرد.
 

ویرجینیا وولف روی یک میز شیب‌دار و ایستاده می‌نوشت
 


ویرجینیا وولف یکی از تاثیرگذارترین نویسنده‌های قرن بیستم آثار خود را در حالت ایستاده روی یک میز شیب‌دار به رشته تحریر درمی‌آورد. او مثل یک نقاش ترجیح می‌داد که بعد از کمی نوشتن یک قدم به عقب بردارد تا با نگاهی متفاوت اثرش را نظاره‌ کند.

نظر شما