شناسهٔ خبر: 55420 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

پیام منظوم شفیعی کدکنی به کنگره عرس بیدل

پنجمین کنگره بین‌المللی عرس بیدل دیروز چهاردهم تیرماه و امروز پانزدهم تیرماه در تهران برگزار شد. افتتاحیه این کنگره با خواندن غزلی از شفیعی کدکنی شروع شد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ در  مراسم پنجمین کنگره بین‌المللی عرس بیدل، هادی سعیدی کیاسری،دبیر کنگره و رئیس بنیاد بیدل، غزل منتشر نشده‌ای از شفیعی کدکنی خواند.

******

  پیام من به عرس بیدل این است/ که بیدل آسمانی در زمین است

سپهری بی‌کران در کهکشانی/که فرش آسمان یاسمین است

یکی رنگین کمان از حیرت و هوش/ که در هر شک او صدها یقین است

مسلمان هندویی با عطر بودا/که برتر از مقام کفر و دین است

نه ترک است و نه تاجیک و نه هندو/ شگفتی بین که هم آن و هم این است

مقام بیدل است افزون‌تر از شعر/ که لفظش، رعشه جان را طنین است

بهشتی در یسار او توان یافت/ بهشت دیگرش اندر یمین است

در آن فردوس گر سیبی شکافی/ درون سیب، صدها حورعین است

چو برگی بویی از این باغ بینی/ که عطر گل فروغش در جبین است

شنیدن اندر آنجا همچو دیدن/ که دیدن با چشیدن‌ها قرین است

حضوری کاندر آنجا آفرینش/فزون از حد ایام و سنین است

ستادن بر کران بی‌کران‌هاست/ گذشتن از جهان ماء و طین است

در آن آمیزه حیرانی و هوش/ جهانی با عجایب‌ها عجین است

میان بیشه اندیشه لفظش/ همیشه بهر معنی در کمین است

کند شبگیر در آفاق معنی/که خود خیلی خیالش زیر زین است

غروری سربلند از این‌که عجزش/ به کردار نگین، نقش جبین است

رسد او را اگر گوید: رسولم/که دست معجزش در آستین است

سلیمانی ملک شعر او را/ به رنگ جاودان، نقش نگین است

 اگر فهم بشر زین برتر آید/ فراتر شاعر روی زمین است

مشو نومید کان‌سانی چنان را/ جهان ما در این دم، چون چنین است؟

بزرگا شاعرا! تا پارسی هست/ مکان تو به علیین مکین است

چو دانم پارسی را جاودانی/ که در جنت، زبان اهل دین است

یقین دارم که یادت، جاودانی است/که جاویدی تو را حصنی حصین است

ستودم از پی نقدی چنانت/چنین مدحی سزای آفرین است

نظر شما