به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ غلامحسین ابراهیمی دینانی عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران و چهره ماندگار فلسفه در برنامه معرفت که از شبکه ۴ سیما پخش می شود، در تفسیر اشعاری از پروین اعتصامی در رابطه با نقش بلا در زندگی اظهار داشت: هر کسی بخواهد یا نخواهد با این مساله رو به رو است، زندگی توام است با غم و رنج و شادی و آرامش. در این عالم آرامی مطلق نیست. رنج مطلق هم نیست. رنج و شادی با هم هستند، شب و روز هم با هم هستند. همیشه روز نیست همیشه شب هم نیست.
وی ادامه داد: در این عالم که رنج و شادی دارد بیشتر انسان ها با آن مواجه هستند. حیوانات به رنج و شادی نمی اندیشند، نه جماد نه نبات فکر نمی کند شادی و غم چیست. اما انسان با رنج و شادی رو به رو می شود و می اندیشد که چرا رنج است و علت شادی و رنج چیست.
این چهره ماندگار اظهار کرد: آیا شادی و غم و رنج و درد را من احساس می کنم و یا صرف نظر از ادراک و احساس من در این دریا و زمین و صحرا رنج و غم خوابیده اند. خاستگاه غم و شادی در انسان است.
وی افزود: انسان در این عالم تنها موجودی است که چند سویه است. کوه و دریا و درخت و حیوانات یک سوی بیشتر ندارند. اما انسان چندین سوی دارد. چند جور فکر دارد چند جور خواسته دارد آرزوهای بیکران دارد. اما این چند سویه بودن سخت است. انسان چند سویه است اما سرانجام برای یک سویه بودن می کوشد.
ابراهیمی دینانی گفت: انسان به حکم اینکه چند سویه است باید بکوشد از چند سویگی به یک سو برسد. اگر بخواهد به یک مقصد مشخصی برسد باید چند سویه ها را به یک سویگی تبدیل کند. نتیجه یک سویگی این است که می تواند با همنوع خود گفتگو کند. صرف نظر از اینکه من بگویم باید یا نباید رنج کشید وقتی من می کوشم به رسیدن به مقصد و برای اینکه چند سویگی را به یک سویگی تبدیل کنم آیا می شود بدون رنج رسید یا خیر. اگر هم بشود یک تصادف است.
وی با بیان اینکه حتی اگر گفتگوی من با طرف گفتگوی من به جایی نرسد باز هم گفتگو مفید است، تصریح کرد: برای اینکه در گفتگو حتی به نتیجه هم نرسیم حداقل این فایده را دارد که هر دو طرف گفتگو به اصول و مبانی گفتگوی خود آگاه می شوند. من به مبنای گفتگوی خودم آگاهی پیدا می کنم که مبنای سخن من چه بوده است. او هم می فهمد مبنای سخنش چه بوده است و دوباره در اصل مبنای گفتن خودم یک تجدید نظر می کنم. این تجدیدنظر در اصل و مبنای گفتن من خیلی مفید است.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران گفت: در گفتگوی انسان ویژگی وجود دارد که در هیچ گفتمانی در عالم این ویژگی وجود ندارد. گفتگوی انسان بر اساس خرد و عقل و سپس استدلال است.
ابراهیمی دینانی افزود: وی با اشاره به یکی از آیه های قرآن گفت: به قول حکما هر جایی قفلی به دری زده شده قطعا کلیدی وجودی دارد. اگر هر قفلی کلیدی دارد در هر رنج و سختی که پیش می آید یک راهی برای رهایی از آن مشکل وجود دارد. هر کجا که سختی پیش می آید، امیدی برای رها شدن از آن سختی وجود دارد.
چهره ماندگار فلسفه ادامه داد: موجودات و حیوانات را ممکن است تربیت کرد ولی تربیت شان در یک حد معین است متنوع نیست. حیوانات و نباتات و جمادات در رشد به آموزش نیاز ندارند. اما یک انسان بدون آموزش نمی تواند به مقصد و حد کمال برسد. انسان همواره نیازمند آموزش است. برای آنچه که هست و آنچه که می خواهد بشود. انسان نیازمند آموزش است و آموزش از هر چیزی برای انسان ضروری تر است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یک تعبیری که عرفا گفته اند انسان بودن است. اما چه بودنی جامع است این بودن چه بودنی است. شما یک چیزی در این عالم هستی پیدا کنید که نمونه آن در انسان نباشد و چون نمونه همه چیز را در خود دارد می تواند با آن چیز ارتباط برقرار کند. انسان می تواند با حق تبارک تعالی ارتباط برقرار کند. چون خودش جلوه ای از حق تعالی است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با هر نفسی که انسان می کشد و با هر قدمی که برمی دارد تجربه ای به دست می آورد و آن تجربه برای انسان مفید است و باید مرتب انسان تجربه بیاموزد و این آموزش انسان است و برای این آموزش باید ارزش قائل شد. زندگی استقامت است؛ بدون استقامت زندگی، زندگی نیست و همه انسان های موفق در عالم این راه را طی کرده اند و استقامت داشته اند.
نظر شما