به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ ویکتور ماری هوگو شاعر، داستاننویس، نمایشنامهنویسی است که اغلب او را با شعرهایش میشناسند. هوگو به عنوان یک نویسنده فرانسوی شهرت جهانی دارد و او را پیرو سبک رمانتیسم فرانسوی میدانند. هوگو در بسیاری از آثارش اندیشه و افکار سیاسی زمان خود را منعکس و به نوعی تاریخ معاصر فرانسه را بازگو کرده است. از مشهورترین آثار این نویسنده میتوان به رمان «بینوایان» اشاره کرد که یکی از بزرگترین رمانهای قرن نوزدهم به شمار میآید. بارها و بارها از این اثر در زمینه فیلم تلویزیونی، فیلم سینمایی، نمایشنامه و انیمیشن اقتباس شده است.
ویکتور هوگو در نوجوانی چند نمایشنامه نوشت که در زمان حیاتش منتشر نشدند از این رو میتوان اولین نمایشنامه این شاعر را نمایشنامه «کرامول» دانست که آن را در 25سالگی نگاشت. این نمایشنامه بسیار طولانی است و با بیش از ۸۰ شخصیت، شش هزار و چهارصد و سیزده بیت شعر و در پنج پرده نوشته شده است. هوگو خود نیز، از این امر آگاه بود که نمایشنامه «کرامول» قابلیت اجرا در آن زمان را ندارد با وجود این آگاهی آن را نوشت و درواقع این اثر تا قرن بیستم روی صحنه نرفت.
نقاشی «کزت» از نسخه اصلی بینوایان توسط امیلی بایارد
هوگو مقدمه مفصلی بر نمایشنامه «کرامول» نگاشت که در آن نظراتش را در باب ادبیات و هنر دراماتیک مطرح کرد. او همچنین به بیان افکار و عقاید خود پرداخت و نظرات برخی متفکرانی مانند هگل، گوته، دیدرو، شلگل، شیلر و...را نقد یا مطرح کرده است. این مقدمه را میتوان آغازگر مکتب رمانتیسم به عنوان مکتبی مستقل، و هوگو را بنیانگذار این مکتب دانست. در این صورت هوگو در اوان جوانی عصر جدیدی را در تاریخ ادبیات جهان باز کرد.
این مقدمه که در حدود صد صفحه است خود قابلیت آن را دارد که به صورت کتابی جداگانه منتشر شود، به همین سبب انتشارات سینا این کار را انجام داده است و کتاب «مقدمه کرامول: نکاتی درباب درام رمانتیک» را منتشر کرده است.
در پشت جلد این کتاب آمده: «ویکتور هوگو در مقدمه کرامول چند اندیشه اساسی را از جهات گوناگون مطرح میکند. ابتدا تحول ادبیات را با توجه به تحول تاریخ مد نظر قرار میدهد و سپس به مسائل حساس دوران مدرن (قرن نوزدهم) میپردازد و گروتسک را به عنوان عنصری جدید قلمداد میکند که وارد عرصه هنر شده است. از دیدگاه هوگو، گروتسک و والا دو جنبه اساسی دراماند، شعر غنایی و شعر حماسی مشخصه دو عصر گذشته بوده و درام فرم ادبی دوران مدرن است.»
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
«این امر که تعدادی از شعرای ما با وجود تقلید، توانستند ارزش خود را به عنوان یک شاعر خلاق حفظ کنند نباید باعث اشتباه شود. چرا که آنها در عین حال که خود را با فرمهای کهن وفق دادهاند، اغلب از نیروی نبوغ خود نیز استفاده کردهاند، و درواقع از جهتی خودشان بودهاند. شاخههای خودشان را به درختان مجاور بند کردهاند، اما ریشه آنها در خاکِ هنر رسوخ کرده است. آنها پیچک بودهاند نه گیاه انگلی. سپس مقلدان دونپایهای آمدهاند که نه در خاک ریشهای دارند و نه در روحشان نبوغی، و به ناچار تن به تقلید دادهاند. همانطور که شارل نودیه میگوید؛ «بعد از مکتب آتن، نوبت به مکتب اسکندریه میرسد». میانمایگی بازارِ گرمی پیدا میکند و نسخههای فنون شعر تکثیر میشوند، نسخههایی که برای افراد مستعد مضرند، اما برای میانمایگان کارساز. اعلام میکنند که در همهی حوزهها همهی کارها انجام شده است و از خدا میخواهند که مولیر و کرنیِ دیگری خلق نکند. خاطره را جایگزین خیال میکنند، آن هم به شیوهای مقتدرانه؛ برای این کار کلمات قصار صادر میکنند. لاهارپ با قاطعیت سادهلوحانهای اعلام میکند، «تخیل درواقع جز دوباره به خاطر آوردن، چیز دیگری نیست».
گفتنی است انتشارات سینا کتاب «مقدمه کرامول: نکاتی درباب درام رمانتیک» اثر ویکتور هوگو با ترجمه پرویز احمدینژاد را در 700 نسخه، 100 صفحه و با 12000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما