به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سومین نشست از سلسله نشستهای علمی سالانه به یاد توران میرهادی با عنوان «ادبیات کودک و تجربههای خواندن در عصر دیجیتال» با سخنرانی علیرضا ثقهالاسلامی، استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)، حسین شیخرضایی، استادیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و شهربانو پهلوان، پژوهشگر حوزه فلسفه علم و فناوری، عصر یکشنبه (16 تیرماه 1398) در ایرانداک برگزار شد.
نوشآفرین انصاری، در این نشست به سابقه برگزاری سلسله نشستهای علمی به یاد توران میرهادی اشاره کرد و گفت: سالها پیش با حسین شیخرضایی صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که شاید برگزاری نشستهای علمی و همایشها و نهادهایی که کارهای علمی و پژوهشی انجام میدهند راهحلی باشد برای ارتباط بیشتر محیطهای مردمنهاد مانند شورای کتاب کودک که 56 سال از عمرش میگذرد با پژوهشگران و دانشجویان و استادان دانشگاه.
دبیر شورای کتاب کودک، افزود: به همین دلیل کارمان را با همایشهای مطالعات کودکی آغاز کردیم که سه دوره آن برگزار شد و دو مجموعه مقالات هم به چاپ رسید. به همین ترتیب تصمیم گرفتیم در فاصله بین همایشها، نشستهایی را با نام توران میرهادی برگزار کنیم که این سومین نشست است و امیدوارم برای علاقهمندان و پژوهشگران این حوزه مفید باشد.
وضعیت کتاب کودک در عصر دیجیتال:
حسین شیخرضایی، نیز در این نشست به ارائه توضیحاتی درباره کتاب کودک در عصر دیجیتال، پرداخت و گفت: وقتی از کتاب یا عصر دیجیتال صحبت میکنیم که یکی از مقوله هنر است و یکی از مقاله تکنولوژی. وقتی از تکنولوژی صحبت میکنیم، میتوانیم دو تصور داشته باشیم نخست اینکه تکنولوژی را یک امر دستساخته و فیزیکی درنظر بگیریم بدون اینکه به فضایی که ایجاد میکند یا کاربرانی که از آن استفاده میکنند و معنای دوم این است که از تکنولوژی به عنوان یک سیستم اجتماعی فنی صحبت کنیم و شبکهای از افراد، مصنوعات و نهادهایی که با یک موضوع پیوند خوردهاند.
وی افزود: ما انسانها درون سیستمهای اجتماعی فرهنگی زندگی میکنیم که به جهان ما معنا میدهند. بعضی از این سیستمهای اجتماعی فنی مثل اینترنت، رسانه هم هستند و با اطلاعات و داده سروکار دارند و میتوانند جهان را بازنمایی کنند.
استادیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در ادامه به تاثیر تکنولوژی دیجیتال بر ادبیات کودک اشاره کرد و گفت: گاهی منظور تحلیلگر از تاثیر تکنولوژی دیجیتال بر ادبیات کودک صرفا جنبه ابزاری آن است. به نظر میرسد وقتی از این جنبه نگاه میکنیم دو لایه قابل نظر و غیرقابل صرف نظر را میتوانیم از هم جدا کنیم.
ناشران در آینده برای انتشار کتاب چاپی نیاز به دلایل قانعکننده دارند
به گفته شیخرضایی، منظور از تکنولوژی قابل صرف نظر این است که دنیای دیجیتال امکان انجام کارهایی را به مخاطب میدهد که بدون تکنولوژی هم قابل انجام است فقط ممکن است انجام آن راحتتر یا سریعتر شده باشد و تسهیلکننده است ولی ارزش هنری به کار اضافه نمیکند. اما بعضی از تکنولوژیها کاری انجام میدهند که بدون استفاده از آن تکنولوژی قابل انجام نبوده و ارزش هنری افزودهای به اثر میدهند مثل هنرهای دیجیتال مشارکتی که از جمله آنها به کتابهای تعاملی یا قصهگویی تعاملی دیجیتال اشاره کرد.
این پژوهشگر با بیان اینکه وقتی تکنولوژیهای قابل صرف نظر وجود نداشته باشند مشکل خاصی ایجاد نمیشود، توضیح داد: در این شرایط فقط ممکن است برجنبههای تولید فنی کتاب و زمان تولید اثر تاثیرگذار باشد و تاثیری بر آینده بازار کتاب ندارد. اما تکنولوژیهای غیرقابل صرف نظر ملاکهای جدیدی برای اصالت اثر هنری ایجاد میکند یعنی اصالت کتابهای عصر دیجیتال به میزان فاصلهای است که از کتاب چاپی میگیرند و تا چه اندازه توانسته از امکانات عصر دیجیتال استفاده کند.
وی افزود: یکی از محققانی که در این زمینه کار ارزشمندی انجام داده الیزا درسان، از متخصصان علوم کتابداری است که کتاب بسیار مهمی دارد به نام «تغییر بنیادین کتاب برای نوجوانان در عصر دیجیتال» که مقالات دیگری هم در این زمینه دارد و میگوید بعد از گسترش تکنولوژی دیجیتال تغییرات بنیادین در فهم کودکان این نسل و مفهوم کتابها دیجیتالی ایجاد شده است. این دانشمند مفاهیم متصل بودن، تعاملی بودن و در دسترس بودن را سه ویژگی میداند که از اینترنت اتخاذ شده و معتقد است کتابهایی که این سه ویژگی را داشته باشند کتابهای عصر دیجیتال نام دارند و این ویژگیها در کتابهای کودک هم منعکس شده است.
شیخرضایی با بیان اینکه در این تفکر کتابهای عصر دیجیتال اولویت دارد، اضافه کرد: این موضوع ارتباطی به ابزار دیجیتال ندارد و میگوید در آینده بازار کتاب ترجیحش با این نوع کتاب خواهد بود چون مخاطبش با این نگاه به دنیا مینگرد. درواقع این سه مولفه صرفا جنبه توصیفی ندارد و کتابهای کودکی که با این مولفهها ایجاد میشوند ارزشمندند و مطابق تغییر ذائقه مخاطب است و ملاک موفقیت در بازار درونی کردن این سه مولفه است.
وی افزود: امروزه تعداد زیادی از اطلاعاتی که ارائه شده به شکلهای دیگر، به منابع دیجیتال تبدیل شده است. همین اتفاق برای ادبیات کودک هم رخ داده و کتابها در حال تبدیل به نسخههای دیجیتال هستند و شرایطی ایجاد میشود که کمکم کتاب چاپی برای تولید شدن نیاز به دلایل قانع کنندهای دارد و کتابی دوام میآورد و چاپ کاغذیاش منطق توجیهی دارد که چیزی داشته باشد که قابل ترجمه به نسخه دیجیتال نباشد. به نظر میرسد ناشران و تولیدکنندگان از این به بعد بیشتر به دنبال نسخههای دیجیتال خواهند بود مگر دلایلی برای برای تولید نسخه چاپی داشته باشند.
آیا کتابهای چاپی همچنان به حیاتشان ادامه میدهند؟
علیرضا ثقهالاسلامی، نیز در این نشست به ارتباط بین کتابهای چاپی و الکترونیکی اشاره کرد و گفت: در دوگانهای که میان کتابهای چاپی و الکترونیکی ایجاد شده باید بررسی شود که اگر در این میان نزاعی ایجاد شود که به حذف یکی بیانجامد؛ آیا این نبرد مسالمتآمیز است یا به نفع یکی خواهد بود؟ در این راستا یکی از استادان دانشگاه اوهایو چهار سناریو ارائه داده و معتقد است سیاستگذاران و کتابداران برای برنامهریزی آتی خود باید تکلیف خود را در این باره روشن کنند.
استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) ادامه داد: بنا بر شواهد تاریخ تکنولوژی فناوریها به ندرت حذف یا منقرض میشوند آنها یا تکامل مییابند یا به شکل سنتی به بقای خود ادامه میدهند. در شکل مدرن تلویزیونهای یکسویه حذف نمیشوند بلکه رسانههای تلویزیونی در همزیستی مسالمتآمیز به شکل تعاملی با رسانههای توسعهیافتهتر میتوانند به حیاتشان ادامه دهند. کتابهای چاپی هم به عنوان فنآوریهایی که تفکر و ارتباطات را شکل میدهند با توجه به تاریخ درازمدتشان نمیتوانند از این قاعده مستثنا باشند.
وی در ادامه به چهار سناریوی محتملی که انجمن کتابخانههای دانشگاهی و پژوهشی در این زمنیه ارائه داده و آینده کتاب و کتابخانهها را معرفی میکند اشاره کرد و گفت: سناریوها آینده را پیشبینی نمیکنند فقط فرضهایی ارائه میدهند تا کتابداران، محققان و سیاستگذاران با بررسی سناریوها بتوانند سناریوی محتملتر را تشخیص دهند و اهداف خود را بر مبنای آن تنظیم کنند.
به گفته این پژوهشگر نخستین سناریو اجماع نظر است یعنی فهم متعارف و عموم مردم اعم از متخصصان و غیرمتخصصان مبنی براینکه کتابهای چاپی در دنیای دیجیتالی غرق میشوند. دوم اینکه اگرچه سلطه کتابهای الکترونیکی و ایبوکها افزایش مییابد اما رابطه و تعلق خاطر انسانها به کتابهای چاپی مانع جدی و مهمی برای سلطه ایبوکها خواهد بود. سومین سناریو هم این است که بقایای کتابهای چاپی در زیستبومی به حیات خود ادامه میدهند که تحت سلطه کامل کتابهای الکترونیکی هستند و به عنوان میراث فرهنگی میتوانند به حیات خود ادامه دهند و چهارم کامیابی کتابهای چاپی است یعنی کتابهای الکترونیکی و چاپی به همزیستی مسالمتآمیزی میرسند و همچنان کتابهای چاپی به حیاتشان ادامه میدهند. که در این سناریو فاصله بین نویسنده و خواننده کمتر میشود و هر نویسندهای میتواند ناشر اثر خودش باشد.
کاربران آینده کتابهای چاپی کتابخانهها چه کسانی هستند؟
ثقهالاسلامی در ادامه بیان کرد: در نظام آموزشی که کتابهای درسی چاپی تا حدی زیاد کمرنگ شده و محتوای آموزشی دیجیتالی جای آن را گرفته، همچنان جای کتابهای چاپی تلاش میکنند استانداردهای آموزشی لازم را تا زمان تحقق این استانداردها در ایبوکها حفظ کنند. آیندهپژوهان تصور میکنند که امروز ما با ایبوکهایی مواجه هستیم که حس نوستالژیک کتابهای چاپی نتوانسته در آنها تحقق پیدا کند اما انگار این شرایط را هم میتوان متصور شد که ایبوکها هنوز در ابتدای راهاند و نیازمند همراهی کتابهای چاپی هستند.
این محقق به کتابداران و کتابخانهداران توصیه کرد در چهارچوب تحلیل این سناریوها برای تحلیل برنامههای استراتژیک خود به این سه پرسش پاسخ دهند: کدامیک از این سناریوها میتواند شرایطی را توصیف کند که در برنامه استراتژیک کتابخانهشان تحقق مییابد؟ کاربران آینده کتابهای چاپی کتابخانهشان چه کسانی هستند؟ کدامیک از این استراتژیها میتواند آینده استراتژیکشان را درباره کتابهای چاپی هدایت کند؟
هوش مصنوعی نباید امکان کنترل والدین بر کودکان را کاهش دهد
شهربانو پهلوان، نیز در این نشست به ارائه توضیحاتی درباره هوش مصنوعی و مسائل اخلاقی، پرداخت و گفت: تکنولوژیها و رفتار انسانها و تعاملشان با جامعه تاثیر میگذارند و ماشینها هر روز نقش بیشتری در زندگی ما پیدا میکنند و با زندگی روزمره ما عجین میشوند. امروزه صحبت درباره هوش مصنوعی افزایش یافته چون نسل سوم تکنولوژی را بیش از پیش توسعه میدهد. اما به دلیل اینکه هوش مصنوعی میتواند خودش و الگوهایش را اصلاح کند بدون اینکه طراحانش بدانند به کجا میرود قدری نگرانکننده شده است.
این پژوهشگر حوزه فلسفه علم و فناوری، در ادامه به ارائه توضیحاتی درباره نسلهای تکنولوژی و نقش آنها در فعالیتهای بشری پرداخت و گفت: تکنولوژیها درک ما و شناخت ما از جهان را تغییر میدهند. بچههای کوچک فضایی بین آفلاین و آنلاین در ذهنشان ندارند و درک متفاوتی از فضای اطرافشان نسبت به نسل ما دارند.
وی افزود: با این وجود هوش مصنوعی میتواند تمرکز را از دست دولت خارج کند و تعداد بازیگران زیاد میشود. با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای هوش مصنوعی این است که قدرت یادگیری دارد، این مساله جامعه را دچار نگرانی میکند. هوش مصنوعی تا جایی مفید است که بتواند تواناییهای انسان را گسترش دهد و سازمانهای انسانی و تواناییهای اجتماعی را بالا ببرد. اما نباید تهدیدهای آن مانند کاهش مهارتهای انسانی، از بین بردن مسئولیتهای انسانی و کاهش قدرت انسانها در قدرت کنترل امور را نادیده گرفت.
پهلوان در ادامه به تحولی اشاره کرد که هوش مصنوعی در آموزش کودکان ایجاد کرده و افزود: هوش مصنوعی میتواند از تواناییها و ضعفهای هر انسانی الگویی تهیه کند و براساس آن مثل یک معلم خصوصی خستگیناپذیر با کودک تمرین کند و تحول آموزشی ایجاد کند. بر این اساس توانسته کمکهای موثری به کودکان اوتیسمی و عقبماندگیهای ذهنی داشته باشد.
این محقق درباره ارتباط هوش مصنوعی با تکنولوژی نیز توضیح داد: امروزه اسباببازیهایی با تکنولوژی هوش مصنوعی تولید شده که کارهای زیادی انجام میدهند مثلا برای بچهها قصه میگویند و با آنها بازی میکنند. اما اگر ما از هوش مصنوعی برای کودکان استفاده میکنیم نباید به گونهای باشد که مهارتهای کودکان را کاهش دهد و کنترل ما بر بچهها کم شود.
نظر شما