به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ محسن جوادی در مقام معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روزهای شلوغی را سپری میکند. این را به راحتی میشد از تنظیم دیدار گفتگویش با مهر که نزدیک به دو هفته زمان برد و نیز گوشی تلفن همراهش که یک لحظه نیز در طول این مصاحبه خاموش نماند دید. خودش هم اذعان داشت که این تنها بخشی از گرفتاری این روزهای اوست و همین وضعیت در شبکههای ارتباطی فضای مجازی و ایمیلاش نیز برقرار است. با این همه جوادی حتی در ظاهرش هم نشان از مدیری دارد که اهل مدارا و شوخی درباره کارش نیست. جدی است و در عینحال نقد پذیر. بارها در این مصاحبه عنوان کرد که مجموعه تحت فرمانش را مبری از خطا نمیبیند و البته اگر نقد مستدل و منطقی دریافت کند حتما بررسیاش خواهد کرد.
بخش نخست از این گفتگوی تفصیلی با موضوع کاغذ در ادامه از نگاه شما میگذرد. پیش از این نیز بخشی از این مصاحبه که با موضوع ادغام موسسات تابع وزارت ارشاد انجام شده بود منتشر شده بود.
این گفتگو را در ادامه میخوانید:
جناب جوادی یکسالی از حضور مستقیم دولت در ساماندهی وضعیت کاغذ در کشور میگذرد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت فرهنگی در این زمینه نقش اصلی را داشته است. با نگاهی به کارنامه یکساله دولت هنوز از حضور دولت در این عرصه دفاع میکنید؟
اینکه دولت در فعالیتهایی از این دست ورود نکند و در بازار این دست کالاها نباید دخالت کند بحثی اقتصادی است که من نمیتوانم دربارهاش نظر بدهم. اما درباره حضور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در عرصه کاغذ باید عرض کنم که وظیفه معاونت فرهنگی فعالیت در عرصه انتشار کتاب و ساماندهی امر نشر است و از سال قبل حس کردیم که با وضع موجود کاغذ، صنعت نشر و چاپ کتاب در کشور ما در حال لطمه خوردن است. شتاب افزایش قیمت و عدم کنترل روی بازار باعث شد که حس کنیم کار دارد از دست خارج میشود. مطبوعات و کتاب روی هم یک چهارم مصرف کاغذ کشور را دارند که باید در آن وضعیت بحرانی توسط ما مدیریت میشد. صحیح نبود و نیست که همه موضوع و مساله کاغذ در کشور را ما مدیریت کنیم ولی باید برای نیاز خودمان این کار را میکردیم. برای این کار اما این ایده روشنی نداشتیم. بر همین اساس کارگروهی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل گرفت که به خاطر دارید. در ادامه روند دوستان در وزارتخانه به این نتیجه رسیدند که این کارگروه مبدل شود به دو کارگروه تخصصی در دو معاونت. در پاسخ به سوال ما عرضم این است که در حوزه معاونت فرهنگی و کاغذ نشر ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به موضوع ساماندهی بازار کاغذ فایده داشته است. ما در همین سال جاری قبل و حین برگزاری نمایشگاه کتاب تهران بازخورد این حضور را دیدیم؛ نشر ما معطل کاغذ نشد. نمیگویم که منظم و هر چه که خواست کاغذ دریافت کرد ولی به هر تقدیر به دستش رسید.
دولت به ما ۴۰ میلیون دلار اعتبار برای واردات کاغذ تحریر داد که برای هزینهکرد این اعتبار دقت زیادی به خرج دادهایم. مثلا وارد کنندهای گفته که ما تنی ۱۲۰۰ دلار کاغذ وارد میکنیم که ما این را قبول نمیکنیم. با مشورت و پیگیری برآورد و قیمتی که باید با آن کاغذ وارد شود را محاسبه میکنیم و اجازه واردات را صادر میکنیم. پس از واردات هم که کاغذ در اختیار گروه توزیع که از صنف ناشران است قرار میگیرد تا به مصرفکننده برسد. دقت کنید که دولت و وزارت ارشاد در این پروسه نه واردکننده است و نه توزیع کننده. ما تنها ناظر بر این مجموعه فعالیت هستیم و استعلام میکنیم که واردکنندگان در چه شرایطی کار کردهاند و آیا در شرایط بحران با مجموعه ما تعامل داشتهاند یا خیر. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای واردات کاغذ نه یک ریال دلار گرفته است و نه یک ریال. ورودی به بحث مالی نداشتهاست. تنها ناظر بوده و هست. در بحث توزیع هم دخالتی ندارد و تنها یک نماینده از وزارتخانه در کارگروه توزیع حضور دارد.
وزارت ارشاد به این مساله ورود نکرده اما همه چیز به اسم شما تمام میشود و در ساختارهای کلان اقتصادی بحثهایی درباره نوع توزیع و قیمتگذاری این محصول مطرح شده که حاکی از بروز برخی تخلفات است. شما با چه منطقی کاری را که بخش خصوصی و صنف در حال انجامش است را اجازه میدهید به اسم شما تمام شود؟ در همه رسانهها از کاغذ دولتی و ارشاد یاد میکنند و شما میگویید ما کارهای نیستیم. بهتر نبود کار را دست میگرفتید و خودتان مسئولیت آن را میپذیرفتید؟
ما سیستم توزیع را نداریم. منطقی نیست که فروشنده باشیم. درصدی که در صحبتهای شما بود که توزیع کننده بر خلاف نظر سازمان حمایت دریافت میکند نیز آنقدر عددی کمی است که به نظرم مهم نیست هر چند که همان درصد نیز صرف هزینههای لازم برای استفاده از نیروی انسانی و سازوکار توزیع میشود. توزیع کننده بخش خصوصی یعنی تعاونی ناشران آشنا کاغذ را از واردکننده میخرد و با تامین هزینههای لازم برای توزیع آن را به مصرف کننده میفروشد. گاهی اوقات پول خرید کاغذ را هم به واردکننده پیشپیش میدهد. اینطور نیست که سرخود کاری انجام بدهد. این را هم بگویم که شکر خدا از این اتفاقات که کاری را که ما در آن ورودی نداریم را به ما نسبت دهند، کم نیست. در خیلی از مواقع همه چیز به اسم ارشاد تمام میشود در حالی که کارهای هم نیست. این خیلی امر نگران کننده ای نیست. تجربهاش را داریم. ما به عنوان وزارت ارشاد خودمان را از بحث واردات و خرید کاغذ کتاب کنار کشیدهایم. ما تنها ناظر کاریم که کاغذ وارد شود و به دست مصرفکننده حقیقی یعنی ناشر برسد. کم نیستند جاهایی که از ما میخواهند برای کارهای غیر از کتاب به آنها کاغذ وارد شده با ارز دولتی بدهیم که ندادیم و باید به آنها پاسخگو باشیم که چرا نمیدهیم. این کارها خیلی اعصاب خورد کن است. وقتگیر است. خودتان بهتر میدانید که چه میگویم. منکر این نیستیم که در این راه اشتباه هم میکنیم اما همه کوششمان این است که محصول به مصرفکننده واقعی میرسد و البته بر مصرف آن توسط ناشر نیز نظارت میکنیم. حالا بر این روند اگر اعتراضی هست باید مصداقی باشد که بشود رسیدگی کرد با حرف کلی نمیشود نه چیزی را ثابت کرد و نه چیزی را اصلاح
به طور مصداقی عرض میکنم. مطلع هستید که حجم بالایی از کاغذی که با نظارت شما وارد و توزیع میشود در بازار آزاد و در همین خیابان ظهیرالاسلام تهران به فروش میرسد؟ میدانید که وزارت ارشاد و دخالتش در تنظیم بازار کاغذ مسبب نوعی سوداگری در بازار شده است؟
من این را نفی نمیکنم. ممکن است این اتفاق هم افتاده باشد. اما آیا این یک جریان کلی و درازدامن نیست. هر کسی میتواند یک مسالهای را به عنوان تخلف در این دست کارها پیدا کند و بعد بزرگش کند. من واقعیت را نادیده نمیگیرم. این اتفاقها در همه جا رخ میدهد. البته همیشه هم اینطور نیست که ناشر تنها دنبال سود در بازار آزاد باشد. گاهی هدف ناشران از فروش کاغذ، تامین مالی برای خرید کاغذ مطلوب برای نشر اثرشان هستند و به واقع ناچرند از این مبادله در بازار. ما در بخش نظارتیمان که تازه در حال شکلگیری است سعی میکنیم از این دست اتفاقات کم بیافتد. گاهی کسی دنبال کشف تخلف برای بهانه پیدا دست دیگران دادن درباره یک مجموعه است و گاهی هم کسی دنبال کمک برای رفع مشکل. تاکید میکنم که من انکار نمیکنم که تخلفاتی هست اما داریم سعی میکنیم کم و کمترش کنیم.
موضوع بعدی درباره شرکتهای واردکننده است. برخی از اصناف واردکننده مدعی هستند که در ماجرای واردات کاغذ به سابقه وتوان آنها توجه و نگاهی نشده است و برخی شرکتهای خاص یکه تاز شدهاند.
ما فراخوانی دادیم که هر کسی که مایل است وارد میدان شود. هر وقت تقاضایی دادند و رد شد، شکایت کنند. هر وقت هر کدام از این دوستان آمدند و مشکل بانکی نداشتند، بدهی قبلی نداشتند و.... و ما درخواستشان را قبول نکردیم، اعتراض کنند. در آن موقعیت من هم پیگیری میکنم. ما با کسی عقد اخوت نداریم. دنبال مصالح خودمان هستیم. قیمت ارائه محصول و سابقه کار واردکننده برای ما مهم است و بر اساس آن تصمیم میگیریم که چه کسی صلاحیت این کار را دارد.
شما به صنف نشر در این پروسه تشخیص صلاحیت واردات و توزیع اطیمنان کامل دارید؟
بخشی از کار اداری اطمینان است و بخشی از آن نظارت. ما به هیچ کسی اطمینان نداریم و در عین حال باید اطمینان کنیم که کار را به کسی بسپاریم. ما این اطمینان را به بخش خصوصی داریم که کار را برای اجرا به آن بسپاریم اما روی آنها نظارت میکنیم. برآیند کارشان تا الان قابل قبول بوده است. اگر تخلفی بود هم بررسی میشود. با کسی قرار نیست بده بستانی باشد. میدانم که با این همه باز هم حرفهایش تنها برای ماست نه خداقوت گفتنش. با این همه سعی ما این است که در این پروسه همه چیز شفاف باشد.
نظر شما