به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دوره صفویه بیش از دیگر دورههای تاریخی نموداری روشن از اتحاد یک ملت را تحت لوای عناصری قوامدهنده و پایدار نشان میدهد و یکپارچهسازی ایران از ویژگیهای این دوره تاریخی شمرده میشود، به ویژه در مقایسه با فضای تاریخی دیگر سلسلهها و دورهها نمود بیشتری مییابد. نخستین رهبران صفوی در این یکپارچهسازی تلاش آگاهانهای به خرج ندادند و برای دستیابی به چنین اهدافی از پیش برنامهریزی نکرده و یا نقشهای آرمانی را در پس ذهن خود نپروردهاند.
صفویان به ویژه در هنر نقاشی، وارث هنر تیموریان هستند. در دوران سلطنت شاه طهماسب، یکی از جنبههای هنر نقاشی یعنی کتابسازی به حد کمال رسید. شاه برای آموختن نقاشی زمانهای بسیاری را صرف میکرد. شاه طهماسب در تذهیب سرلوحه مهارت بسیاری داشت. شاه عباس اول، چنین دلبستگی به نقاشی نداشت، همچنین توجه بسیاری به معماری و شهرسازی داشت. از نظر ویژگیهای فنی، هنر نقاشی در طول حکومت صفویان تغییراتی کرد.
در این دوره، دو مکتب نقاشی ظهور کرد: مکتب نخست به مکتب بهزاد نقاش معروف است و در تبریز شکل گرفت. این نقاش بزرگ، مدیریت کتابخانه سلطنتی (انجمن کتابنویسی) را به عهده داشت که در آن، هنرمندان به تهیه نسخههای بسیار زیبا مشغول بودند. در این کارگاه مهمترین فنون هنرهای کتابسازی، خوشنویسی، تذهیب، صحافی و تصویرنگاری مورد توجه بود. تعداد قابل توجهی نقاش، خطاط و تذهیب کار، زیر نظر بهزاد فعالیت میکردند. بسیاری از شاگردان بهزاد، بعدها از نقاشان معروف زمان خود شدند.
نقاشی در کتابها و نسخههای خطی، در زمان شاه عباس اول از رونق افتاد و نقاشان به کشیدن تصویر ثروتمندان و شاهزادگان روی آوردند. به این ترتیب، مکتب دوم نقاشی دوره صفویه، معروف به مکتب رضا عباسی به وجود آمد. در زمان این شاه، روابط ایران با دیگر کشورهای اروپایی افزایش یافت و سفیران، سیاحان و هنرمندان این کشورها به اصفهان رفت و آمد میکردند. این امر در هنر نقاشی ایران تاثیر بسزایی داشت.
در زمان شاه عباس، یک مدرسه نقاشی تأسیس شد که استادان ایرانی و خارجی در آن به آموزش نقاشی پرداختند. در این دوره، کشیدن تصویر با رنگهای ساده بر دیوارها، بناها و استفاده از نقاشی برای تزئین بناها متداول شد. شاه عباس دوم به خاطر علاقه زیادی که به نقاشی غربی داشت، یکی از نقاشان را برای تکمیل هنر نقاشی به رم فرستاد. بعد از این، برخی نقاشان ایرانی از روش غربی بهره میگرفتند.
پس از استیلای مغول بر ایران شاهنامه بیشتر مورد توجه هنرمندان قرار گرفت و در هر عصر به دست برجستهترین هنرمندان، نگارگری و کتابت شده است. در بسیاری از سلسلههای حاکم از ترک تا مغول و ایران شاهنامه از جایگاه ویژهای در بین حاکمان برخوردار بوده است. به همین دلیل آثار نفیس و قابل توجهی از شاهنامه فردوسی تا به امروز برجای مانده است.
شاهنامههای دموت، بایسنقری، ابراهیم سلطان و شاه طهماسبی نمونههایی است که از میان انبوه و فراوان شاهنامههای نگارگرانه به روزگار ما رسیده است.
شاهنامه یکی از شیواترین متون منظم فارسی و از مهمترین نسخ خطی ایران است. این اثر سترگ را نباید تنها اثری ادبی یا اسطورهای و حماسی دانست و ارزش و اهمیت آن را در پیشرفت هنرها، به ویژه نگارگری، نادیده گرفت. از همان آغاز پدید آمدن شاهنامه، چنین رسم بود که داستانهای آن را با تصویرها و نگارگریها میآراستند و دستنویسهایی پدید میآوردند که افزون بر ارج و پایه ادبی، ارزش والای هنری نیز داشت. آن دستنویسهای آراسته به نقشها و نگارگریها، بیش از هر اثر دیگری در دربار شهریاران گرامی داشته میشد و همانند کالایی گرانبها به دربارها و سرزمینهای دیگر پیشکش و ارمغان میبردند. هنرمندان رشتههای گوناگون، همانند خوشنویسان، نگارگران، تذهیبکاران و جلدسازان، هنر بیمانند خود را در آراستن شاهنامهها بهکار میگرفتند و دستنویسهایی میآفریدند که آنها را باید نمونه درخشانی از هنر ایران زمین دانست. بهراستی هم شاهنامه همواره میدانی فراخ و مناسب برای هنرمند ایرانی بوده است تا شیوه ذوق آفرین خود را نشان دهد.
فردوسی با نگارش شاهنامه به عنوان اسطوره فنی روایی و حماسی با ارزشهای ایرانی پیوندی استوار برقرار ساخت، واژگان سره فارسی را به کار گرفت، نامهای جغرافیایی، اعلام، آلات موسیقی با روایات، افسانهها، اسطورهها، پهلوانان، شاهان را ضبط کرد و امروز مرور شاهنامه بازخوانی هویت ایرانی است. شاهنامه با تمام ویژگیهای ادبی، هنری، تاریخی، اخلاقی و حماسی بود در طول تاریخ همواره مورد توجه ایرانیان قرار گرفته، هر چند این اقبال فراز و فرودی داشته است اما به هر حال فردوسی و شاهنامهاش از معرض توجه نخبگان نافذ فرهنگی، سیاسی حاکم در تمام ادوار به دور نبوده است.
جایگاه شاهنامه فردوسی نزد جهانیان تا بدان جاست که اندک مدتی پس از سرایش آن مضامین، روایات و شخصیتهای آن مورد توجه محققان و پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی قرار گرفت. مضامین انسانی، موضوعات ملی، قابلیتهای تصویری و روایتهای دلکش، ادب و شخصیت مولف شاهنامه، همچنین سنت نقاشی داستانهای حماسی در دوران باستان موجب شد تا شاهنامه مهمترین کتاب ایرانی برای تصویرگری محسوب شود.
ویژگیهای منحصر بهفرد این اثر بزرگ حماسی نویسندگان «کتابآرایی شاهنامه فردوسی در دوره صفوی» (اشرفالسادات موسیلر و الهه مروج) را ترغیب کرده تا به بررسی و مطالعه این اثر مهم و برجسته ایرانی بپردازند. آنها بر این باورند که به سبب پراکندگی شاهنامههای ایران در دانشگاهها، موزهها و کتابخانههای مختلف، معدودی از این نسخ ارزشمند در ایران موجود بود که بیشتر مربوط به دوره صفوی است که شاخه آن رواج هنر کتابت و درخشش کتابآرایی است. آنچه انگیزه اصلی در تحقیق کتابها میشود مطالعه ابعاد هنری و فرهنگی شاهنامه با تاکید بر دو گزاره مهم «گرافیک» و «صفحهآرایی» است.
«کتابآرایی شاهنامه فردوسی در دوره صفوی» در چهار فصل به بررسی تاریخچه صفحهآرایی در ایران، معرفی شاهنامه در دوره صفوی، مطالعه تطبیقی صفحهآرایی شاهنامههای دوره صفوی و صفحهآرایی ایرانی در گرافیزم و صفحهآرایی معاصر ایران میپردازد. همچنین در زیربخشهایی تاریخچه صفحهآرایی در ایران باستان، بررسی کتابت در دوره اسلامی، تحولات در دربار پادشاهان صفوی و تاثیرات آن بر هنر کتابآرایی، معرفی شاهنامههای دوره صفوی، ویژگیهای صفحهآرایی در دوره صفوی، بررسی شاهنامههای دوره صفوی موجود در ایران، بررسی تطبیقی صقحهآرایی شاهنامههای دوره صفوی و ارائه شاخصهای صفحهآرایی ایرانی و اسلامی را مورد بررسی قرار داده است.
از آنجا که در ایران این مساله معطوف به بررسی خوشنویسی و نگارگری نسخه خطی بهویژه شاهنامه است، محققان و دانشجویان هنر در زمینه ویژگیهای اصول صفحهآرایی در نسخه آشنایی محدودی دارند، در این زمینه بیشتر به بررسی رابطه خط و نگاره میپردازند.
به دلیل در دسترس نبودن شاهنامههای خارج از ایران پژوهش محدود به شاهنامههای داخل ایران است، در ابتدا 59 شاهنامه دوره صفوی موجود در کتابخانهها و موزههای ایران به عنوان متون مورد تحلیل برگزیده شدند. همچنین در تحقیق درباره موضوع بازه زمانی به دوره صفوی محدود میشود که برای مطالعه بیشتر در نسخه این دوره به بررسی پیشینه کتابآرایی و ویژگیهای آن پرداخته میشود.
گردآوری دادهها، زمینه را برای تحلیل و تجزیه بهتر آنها به منظور و دستیابی به ساختاری که بتواند مبین ارتباط احتمالی این یافتهها بر یکدیگر باشد و دادههای ادبی و هنری در کنار یکدیگر و در قیاس با هم قرار گرفتند و نتایج این نوشتار را رقم زدند. این کتاب با تدوین معیارهای زیباییشناسانه در نسخهپردازی و صفحهآرایی شاهنامههای دوره صفوی موجود در ایران و همچنین بررسی آرایهها و استفاده از اصول و تزیینات به دست آمده بیانگر الگوها و راهکارهایی در عرصه گرافیک و کتابآرایی و صفحهآرایی امروز است.
«کتابآرایی شاهنامه فردوسی در دوره صفوی» نوشته اشرفالسادات موسیلر و الهه مروج در 108 صفحه با قیمت 8500 تومان از سوی نشر نگره منتشر شده است.
نظر شما