به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ متن پیش رو یادداشتی است از محمد نصراوی، دانشآموخته تاریخِ انگاره در دانشگاه رویالهالووی لندن و عضو انجمن مطالعات اتوپیای اروپا که در ادامه از نظر میگذرد؛
با ظهور گروه دولت اسلامی عراق و شام، معروف به داعش، در سال ۲۰۱۴، جهانیان گمان کردند دشمنی جدید سر برآورده است؛ دشمنی که در کشورهای اروپایی و حتی کشور ما ایران دست به علمیاتهای گوناگون تروریستی زد. این گروه با قدرت گرفتن روزافزون و انجام عملیاتهای تروریستی پیدرپی تبدیل به یک کابوس جهانی شد. با از بین رفتن این گروه کابوس داعش نیز کمرنگ شد، اما شاید کسی فکر نمیکرد در اوایل سال ۲۰۲۰ و یروسی در جهان به وجود آید که کابوسی دهشتناکتر از داعش برای جهانیان باشد. کرونا، امروز بازتاب حالتی است که پیشتر در رمانهایی چون طاعون و کوری میتوانستیم آن را ببینیم، اما امروز بشر در وضعیتی حساس و متفاوت قرار گرفته که نه صحنهای رقتانگیز در فیلمهای علمی تخیلی است و نه داستانی چندشآور در رمانهای نویسندگان جهانی. چرا که روایتی واقعی است از زندگی روزمره بشر امروز؛ بشری که در یک شوک تاریخی به سر میبرد.
در این نوشته بر آن هستم با توجه به مفهوم اتوپیاباوری [۱] و اتوپیا [۲]، توصیفی متفاوت از ظهور و بروز ویروس کرونا یا کواید -۱۹ [۳] را در جهان ارائه دهم. نخست، تعریفی متفاوت از مفهوم اتوپیا طرح میکنم و سپس، نقش رؤیا و امید را در شکلگیری اتوپیا بیان خواهم کرد. بعد از آن، به واکاوی مفهوم دیستوپیا [۴] و کابوس خواهم پرداخت. سپس، ظهور ویروس کرونا را بر مبنای این تعاریف تبیین خواهم کرد.
اتوپیا را بیشتر بهعنوان مدینه فاضله و آرمانشهر میشناسند و ترجمه میکنند، اما شاید این موضوع یکی از جنبههای مفهوم اتوپیا باشد. اتوپیا حرکتی به سمت وضعیت جایگزین نسبت به وضعیت اکنون است که محرک اصلی این حرکت رؤیا است. لایمن تاور سارجنت [۵]، در کتاب مقدمهای کوتاه بر اتوپیاباوری [۶] - که با ترجمه این قلم در نشر افکار منتشر خواهد شد - بیان میدارد. نقطه آغازین اتوپیا، نارضایتی از وضع موجود است و این نارضایتی منجر به رؤیایی برای تغییر وضعیت اکنون میشود. سارجنت بیان میکند اتوپیا درباره امر روزمره و تغییر آن است؛ مسألهای که میتوان در تحلیل کرونا مورد توجه قرار گیرد، همین امر روزمره است. میتوان گفت کرونا، نوعی روزمرگی را در زندگی بشر دچار تغییر و خلل کرد و این ویروس باعث شد بشر به یک وضعیت جایگزین نسبت به آنچه که در زندگی روزمره تجربه کند، بیاندیشد.
مسأله بعد این بود که کرونا در بعضی جوامع و کشورها موجب ایجاد نوعی همبستگی اجتماعی شد. در اینجاست که میتوان نقش رؤیا را در مسأله کرونا مشاهده کرد. سارجنت در تعریف اتوپیا از نظرگاه خویش با اشاره به نظر روث لویتاس [۷] جامعهشناس، بیان میدارد که اتوپیا نوعی «رؤیای اجتماعی» [۸] است، رؤیایی برای تغییر وضع موجود. در همین راستا، بشر برای غلبه کردن بر کرونا رویایی میسازد، درمان این بیماری و یک دنیای بی ویروس. از این لحاظ میتوان گفت، کرونا، وضعیتی است نامطلوب که بشر برای تغییر این وضعیت یک رؤیایی اجتماعی میسازد و این رؤیا منجر به ایجاد نوعی همبستگی اجتماعی میشود. برای مثال، ایجاد کمپینهای در خانه بمانیم و یا کلیپهای شادی پرستاران و پزشکان بیمارستاها و مراکز بهداشتی نوعی نمایش این رؤیاست.
اما، کرونا، فقط برای انسان امید نیافریده، بلکه در برخی از جوامع، تبدیل به کابوسی اجتماعی شده است. کابوسی که نه تنها، همبستگیای ایجاد نکرده، بلکه باعث بروز تعارضهای جدّی اجتماعی شده است. کرونا، کابوسهای بشر را که تا قبل از این در فیلمها و رمانها حکایت میشد، جامه واقعیت پوشاند.
در این بخش از نوشتار، روی دیگر این حادثه بیولوژیکی را بررسی میکنم. در ادبیات مطالعات اتوپیا، مفهوم دیگری به نام «دیستوپیا» مطرح میشود که در زبان فارسی آن را ویرانشهر ترجمه کردهاند. دیستوپیا را با نظر به تعریف اتوپیا میتوان اینگونه تعریف کرد: حرکت به سوی وضعیتی وخیمتر و بدتر نسبت به آنچه که هست. در مقابل رؤیا در فرآیند اتوپیا، پیشرانه اصلی در دیستوپیا، کابوس است. گرگری کلیز [۹]، در کتاب دیستوپیا، یک تاریخ طبیعی [۱۰]، به شرح انواع دیستوپیا در فرهنگهای گوناگون و از جنبههای مختلف میپردازد.
ظهور کرونا، باعث شد در برخی از جوامع پیشرفته، رفتارهایی را ببینیم که حکایت از نوعی کابوس اجتماعی دارد؛ برای مثال، هجوم به فروشگاهها برا تهیه مایحتاج اولیه و یا کمیاب شدن برخی از اقلام مصرفی. بشر در اینجا دچار نوعی کابوس اجتماعی شده است که او را به سمت آیندهای بدتر و وخیمتر از آن چیزی که هست هدایت میکند. به همین دلیل، او دست به کارهایی میزند که خود را برای این وضعیت بدتر آماده کند. در این میان رسانهها در فروش و ارائه این رؤیا و یا کابوس نقشی اساسی دارند.
در پایان به نقش رسانه در طبیعی سازی [۱۱] رؤیا و کابوس بشر میپردازم. از دو وضعیت ممکنی که اتوپیا میتواند برای بشر بسازد، سخن گفتم، اما مسأله مهم اینجاست که چگونه کرونا، میتواند کابوس یا رؤیا باشد. یکی از عناصر مهم در این راستا، رسانه است. از نظرگاه تحلیل گفتمان انتقادی [۱۲]، رسانهها یکی از ابزارها برای طبیعیسازی گفتمانها هستند. رسانه میتواند کرونا را فرصتی برای رسیدن به وضعیتی بهتر و ایدهآلتر نسبت به آنچه هست، نشان دهد. به بیان دیگر، این رسانهها هستند که برای جامعه رؤیای اجتماعی میسازند و آن را طبیعیسازی میکنند و برعکس، رسانه میتواند بروز کرونا را تبدیل به کابوسی به سوی وضعیتی وخیمتر نسبت به آنچه که هست، نشان دهد و برای جامعه نوعی کابوس اجتماعی بسازد.
آنچنان که در این نوشتار به اختصار آمد، معرفی پدیده کرونا از رهیافت فرارشتهای اتوپیا بود. در برابر این معضل، اتوپیا یا دیستوپیا دو وضعیت کاملاً متضاد است که بشر میتواند آنها را انتخاب کند. کرونا میتواند رؤیایی برای تغییر وضعیت زندگی روزمرهی بشر به سمت وضعیتی بهتر باشد و در عین حال میتواند کابوسی برای رسیدن وضعیتی وخیمتر باشد. رسانهها در طبیعیسازی این رؤیا و کابوس، نقش گستردهای دارند؛ میتوان گفت که بهزعم رسانهها کرونا آغاز عصر دیستوپیا و یا آغاز اتوپیای دیگر برای بشر است.
[۱] Utopianism
[2] Utopia
[3] Covide-19
[4] Dystopia
[5] Lyman Tower Sargent
[6] Utopianism: A Very Short Introduction
[7] Ruth Levitas
[8] Social Dreaming
[9] Gregory Claeys
[10] Dystopia a Natural History
[11] Naturalization
[12] Critical Discourse Analysis
کد خبر 4887061
نظر شما