به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ حسین آتشپرور به تازگی کتابی به نام «خانهی سوم داستان» و با عنوان فرعی «داستانهای برگزیده نسل سوم داستاننویسان ایران» نوشته که نشر جغد آن را منتشر کرده است. آتشپرور در این کتاب همانطور که از نامش پیداست داستانهای برگزیده نسل سوم داستاننویسان ایرانی را به انتخاب خود نویسندگان، گردآوری کرده و به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است. این کتاب در ادامه کتاب قبلی او «داستانهای برگزیده خانهی سوم داستان» است با این تفاوت که در این کتاب گزینش داستانها از سمت نویسنده نبوده و همچنین در شیوههای بررسی تغییراتی اساسی ایجاد شده است و میتوان آن را کتابی مستقل نامید. آتشپرور که خود از نویسندگان این نسل محسوب میشود سعی کرده تا در این کتاب شمایلی کلی از نویسندگان نسل سوم نشان دهد که این شمایل بیشترین نزدیکی را با جهان داستان این نویسندگان دارد. او معتقد است که نویسندگان این نسل به دلایل مختلفی نتوانستند آنگونه که باید جریان شاخصی در ادبیات داستانی ایجاد کنند. در ادامه گفتوگوی ایبنا را با حسین آتشپرور میخوانید.
در ابتدا میخواهم بدانم منظورتان از نویسندگان نسل سوم چیست و این نسل از نظر زمانی در چه دهههایی قرار میگیرند و همچنین به نظر شما -که خود عضو اصلی این هستید- این نسل توانستهاند جریانی در ادبیات داستانی شکل دهند.
نویسندگان نسل سوم داستاننویسانی هستند که از اواخر دهه 50 (1357) به مرور آثارشان در فضای ادبی ایران منتشر شد. بهگونهای میتوان گفت بازه زمانی آنها از دهه 60 تا آخر دهه 80 است. اما این نسل به دلایل گوناگون از جمله بیثباتی و همچنین تحولات اجتماعی و سیاسی نتوانستند جریان شاخصی در ادبیات ایجاد کنند.
برای روشن شدن موقعیت این نسل، ناگزیر به توضیح بیشتری هستم: داستاننویسی معاصر ما، گونهای ادبی است که از اروپا و غرب صنعتی توسط ایرانیهایی که بعد از مشروطه به اروپا رفتند، به ایران آمده است. یکی از ویژگیهای مهم آن محور زمان و تکنیک است. آنها نسل اول داستاننویسان ما را شکل میدهند؛ جمالزاده، هدایت، بزرگ علوی و چوبک نمایندگان این گروه هستند. در اصل اینها تکنیک داستان را از اروپا و غرب گرفتند و با درونمایهای از سنتها، آداب و رسوم، آیینها و باورهای ایرانی درآمیختند. محدودهی تاریخی این نسل از هزاروسیصد تا هزاروسیصدوسی میرسد.
نسل دوم داستاننویسی ایران، نسلی است که تقریبن داستاننویسی ما را تثبیت میکند. اوج کار این گروه از دهه سی تا اواخر دهه پنجاه است: آل احمد، ابراهیم گلستان، غلامحسین ساعدی، جمال میرصادقی، بهرام صادقی، سیمین دانشور، احمد محمود، اسماعیل فصیح، رضا براهنی، گلشیری، دولتآبادی، درویشیان و نسیم خاکسار، شاخصترین آنها حساب میشوند.
به عقیده منصور کوشان نسل سوم آن گروهیاند که در دهه شصت بهصورت جدی و حرفهای شروع به نوشتن کردند و «آثارشان با اندیشه منتشر میشود و میروند تا تکنیک و محتوا را از آن خود کنند و وامی به اروپا و غرب نداشته باشند. در برابر شرایط انسانی اعم از فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متعهدند و بر آثارشان ایدئولوژیِ از پیش تعیینشدهای سوار نشده است.» او اگرچه برای نسل سوم حدود سنی و یا تاریخ مشخصی قایل نیست و بیشتر، آثارشان را ملاک قرار میدهد اما یقین دارد که کم و بیش همه همسنوسالِ خود اویند. چیزی حدود چهل سالگی. (کِلک، شمارهی 6، شهریور 1369، شبِ شعر و داستان و نسل سوم. گزارش ناهید موسوی. سخنرانی منصور کوشان.)
و در داستان به عدهای که نامشان میآید اشاره میکند: عباس معروفی، رضا فرخفال، حسن فدایی، صمد طاهری، محمد محمدعلی، منیرو روانیپور، اصغر عبداللهی، امیرحسن چهلتن. محمدرضا صفدری، حسین آتشپرور، قاضی ربیحاوی، یارعلی پورمقدم، ناصر زراعتی و رضا جولایی.
و میگوید که بهیقین کسان دیگری هم بهخصوص در شهرستانها هستند که او یا نمیشناسدشان یا اسمشان را بهخاطر ندارد.
این کتاب به نوعی تکمیلکننده کار قبلی شما است. در کتاب جدید چه چیزهایی در نظر گرفتهاید که در «داستانهای برگزیده خانهی سوم داستان» به آنها نپرداخته بودید.
این کتاب به نوعی کامل کننده کار قبلی است که در سال 1394 چاپ و دوباره تجدید چاپ می شود، اما کاملا مستقل و با آن تفاوت دارد. هر دو کتاب رویکردی تاریخی، تحلیلی، نظری، پژوهشی و ادبی دارند؛ اما معیارهای انتخاب و شیوه کار هر دو متفاوت و مثل هم نیستند. در این کتاب به چهار بخش مستقل که کاملکننده هم هستند، پرداخته میشود: بخش اول بررسی مجلات و کتابهایی که از سال 57- 77 در نهایت تا سال 80 بیشتر به داستان بهعنوان یک شاخه مستقل ادبی هنری پرداختهاند. مثل: کتاب جمعه. مجلهی مفید. گردون. تکاپو و... 8 داستان- داستانهای نو. دریچه تازه. از پنجره جنوبی.کتاب سروش. خوابگرد و داستانهای دیگر . و... که در دهه 60 و 70 - بیشترین بار داستانی و معرفی داستاننویسان نسل سوم را به عهده داشتند و وارد فضای داستاننویسی ایران کردند. میشود گفت کتاب مشترک داستاننویسان، بهنوعی هر یک تعاونی داستاننویسی بودند. دومین بخش به تعریف، توضیح و تحلیل سازههای داستانی با دیدگاه تازه و تجربههای علمی و عملی می پردازد. اگر داستانی در این بخش آمده، از نسلهای دیگر با توجه به وجه هنری- ادبی و رویکرد به اساس داستان، بوده است. بخش سوم مقالات داستانی –تحلیلها – نظریهها و نقد است. چهارمین بخش کتاب، داستانهای دیگر داستاننویسان با کتابشناسی آنها در یک تحلیل کلی شکل و ساخت افقی عمودی است، که به شیوهی انتخاب داستانها اشاره خواهم کرد.
شما در کتاب «داستانهای برگزیده خانهی سوم داستان» چهارده اثر داستانی را گردآوری و آنها را بررسی کردهاید و در جلد دوم آن روش تازه و کاملتری به کار گرفتهاید به نحوی که در حدود 40 داستان در آن گردآوری شده است. از معیار و روشی که برای گزینش و گردآوری این کتاب انتخاب کردهاید، بگویید.
وقتی ما از نسل سوم حرف میزنیم باید به حوزههای فراگیر عمومی دقیقتری، وارد شد که محدود به این چند داستاننویسی که در کتاب اول با معیارهای خاص خودم انتخاب کردم، نمیشود. در کتاب دوم بیشتر داستاننویسان این نسل - بهجز آنهایی که در کتاب اول داستان دارند - حضور دارند. یکی از مهمترین تفاوتهای جلد اول با این کتاب این است که داستانهای جلد اول برگزیده من و انتخاب داستانهای جلد دوم انتخاب خود داستاننویسهای آن است؛ به هر شکل تا جایی که ممکن بود، با تکتک داستاننویسان تماس گرفتم و از آن عزیزان خواستم که به انتخاب خودشان – نه من – بهترین داستانشان - چاپشده یا نشده- را در اختیار من بگذارند. در اصل انتخاب داستانهای این کتاب حاصل کار یک خرد جمعی تکتک داستاننویسانی است که داستانهایشان در این مجموعه آمده است.
در قسمتی از کتاب، شما فصلی به «تئوری داستان» اختصاص دادهاید. این بخش تئوری داستان، داستانهای نسل سوم را بررسی میکند؟ اگر اینگونه است ویژگی بارز این نسل چیست؟
در این بخش هیچ داستانی بررسی نمیشود. تنها به تعاریف و نظر پرداخته میشود و اگر داستانی میآید، تنها بهگونهی شاهد بوده که سعی کردهام از نسل سوم فراتر و به نسلهای بعد بروم. لازم به توضیح میدانم که بهشکل بسیار مفصلی در این بخش به تحلیل قهرمان، شخصیت و فردیت در داستان و جایگاه تاریخی آنها میپردازم. همچنین به یکی از ویژگیهای نسل سوم که عبور از انسان قهرمان به شخصیت است، در بخش آخر اشاره میشود. در داستانهای این نسل از شعارنویسی و تعهدهای سیاسی و آرمانی فاصله گرفته میشود و تعهد آنها انسانی است. بیشتر به سمت تجربههای فرمی- زبانی و ادبیت داستان میروند.
در این کتاب مطبوعات و مجلات مختلف نیز بررسی شدهاند. تجلی نویسندگان نسل سوم در مطبوعات آن زمان چگونه بوده است.
همانطور است که اشاره کردید. جُنگها در ادامه از دههی 50 -کتاب جمعه1358- 59 کتاب لوح 1359 - مجله آدینه 1364- 1377- مجله مفید 1365-1367- دنیای سخن 1365- 1380 مجله گردون 1369- 70- تکاپو 1370-1372 - و گاهنامههایی مثل کار و هنر. کتابهای مشترک داستاننویسان مثل: 8 داستان 1363- داستانهای نو 1366- دریچه تازه 1367- از پنجره جنوبی 1368- کتاب سروش 1368- داستانهای ایران و جهان 1368- خوابگرد و داستان های دیگر 1369 – کتاب سخن- بازآفرینی واقعیت جلد 2 و... نقش بسیار مهم و اصلی در معرفی و تثبیت نسل سوم داستاننویسان داشتند. به نظر من کتابهای مشترک داستاننویسی گروههای مختلف داستاننویسان در دههی 60 تجربهی بسیار خوبی برای هر داستاننویس بود. بهگونهای میشود گفت داستاننویسی به شکل تخصصی و رفتن به سمت تکنیک از 8 داستان که همگی از داستاننویسان نسل سوم هستند شروع و در مجله مفید به تکامل میرسد. در این میان نقش پیشرو، خلاق و مسئولانهی هوشنگ گلشیری را اصلا نمیتوان نادیده گرفت. تا جایی که بخاطر دارم، برای اولینبار است که داستانهای صفدری در کتاب جمعه- سردوزامی– اصغر عبدالهی- ربیحاوی- صمد طاهری در کار و هنر- فرخفال- خدایی- مندنی پور- مدرس صادقی- بیجاری- کوشان در مفید، حسن اصغری در داستانهای نو- کشاورز در پنجره جنوبی- ابراهیم نبوی در کتاب سروش - ابوتراب خسروی در کتاب خوابگرد و داستانهای دیگر- محمد شریفی در گردون منتشر میشود و ما با داستاننویسان جدیدی روبرو میشویم که بخشی از نسل سوم را شکل میدهند.
به طور کلی هدف اصلیتان از گردآوری این آثار چه بوده است و از بازخوردی که از کتاب قبلی گرفتهاید، بیشتر بگویید.
من این موقعیت را داشتهام که در میان این نسل باشم و ارتباط من با دوستان داستاننویسم به اولین داستانهایشان برمیگردد. این موضوع از اوایل دههی 60 در حوالی 8 داستان در ذهن من جرقه زد و بعد و بهصورت یک پروژه به تکامل رسید: در برابر نوآوریهای فرمی یک داستان چگونه باید رفتار کرد؟ در این جا بود که به نیاز خود در عبور از توضیح متن و نقد محتوایی پاسخ و به شکل و ساخت رسیدم. در این بررسیها تنها از دادههای خود داستان – و نه هیچ منبع بیرونی و خارجی- کمک گرفتم. بررسی «دو رهگذر» و «حفره» به همان زمان برمیگردد. در این مسیر اگر به داستانی برخوردم که برای من حرف تازهای داشت، در آن داستان نه مکثی یک روز و دو روز کردم. در این مدت با حوصله و بردباری از کار خودم راضی بودم و خودِ راه به من آموخت. بازخورد آن هرچند خوب بوده اما کار به کشف و گذشت زمان نیاز دارد.
نکته دیگری که ضروری است درباره کتاب اول نسل سوم گفته شود: ویژگی کلی کتاب این که از هر نویسنده یک داستان با توجه به دادههای همان داستان در فرم بررسی شده و در انتهای داستان کتابشناسی نویسنده آمده است. در بررسیها وجه غالب هر داستان در نظر گرفته شده. درباره داستانها قضاوت یا حکم صادر نمیشود بلکه در موردشان با توجه به دادههای همان داستان، توضیح داده میشود. هیچ داستانی با داستان دیگر مقایسه یا سنجیده نمیشود. در اصل این کتاب یک اثرآموزشی غیرمستقیم سازههای داستانی برای خوانندگان و نویسندگان داستان است. کتاب اول دارای دو دفتر است که دفتر اول در رفتار فردیتها و دفتر دوم: چگونه داستان به شعر نزدیک میشود. داستانهایی که در دفتر دوم انتخاب شدهاند هرکدام از جهتی مثل؛ فضا، تصویر، زبان شاعرانه، ایجاز و استعاره، آن داستان را به شعر نزدیک میکنند.
آیا این کار تحقیقی شما ادامهدار خواهد بود یا در کتاب جدید پرونده نویسندگان نسل سوم بسته شده است؟
از نظر من این پروژه تمام شده اما هیچکس نمیتواند ادعا کند که کار را تمام کرده است. بیشک در این کتاب کاستیهایی خواهد بود یا امکان این هست که داستانی از قلم افتاده باشد، آنها را همراه با موضوع و نظریات جدید در چاپهای بعد حتما در نظر خواهم گرفت. بازه زمانی این نسل از سال 57 تا سال 77 – و در موارد خاص تا سال 80 میرسد. در انتخاب، بیشتر نویسندگان داستان کوتاه کسانی که داستان کوتاه یا مجموعه داستان منتشر کرده یا فعال بودهاند، معیار بوده است.
نظر شما