به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، همایش ملی بررسی آرا و آثار تیتوس بورکهارت امروز ۱۵ دی ماه به صورت برخط و با حضور استادان برجسته داخل و خارج کشور در حال برگزاری است.
محمود یوسف ثانی در ابتدای این همایش توضیحاتی درباره علل برگزاری این همایش ارائه کرد و گفت: این همایش برای نخستین بار است که در ایران انجام میگیرد و حق این موسسه است که برگزار کننده این همایش باشد، چون رشتهای که بورکهارت در حیات علمی و فرهنگی خود دنبال میکرده، اهداف اصلی تاسیس این موسسه بوده و انجمن هم با همین توجه تاسیس شده است.
او با بیان اینکه بورکهارت نماینده گرایش به معنویت در عصر جدید و دنیای صنعتی امروزی است افزود: شاید رشتهای که بورکهارت آن را دنبال کرده نمایندگان و صاحبنظران بزرگی در جهان مغرب زمین داشته باشد اما در نوع فعالیتها و آثارش خصوصیاتی وجود دارد که او را از دیگران مشابه متمایز میکند.
به گفته او، نخست توجه خاص بورکهارت به تعقیب نگاه معنوی در ساحتهای هنر و علم کهن است که شاید خاص خود او باشد و به این نحو و تعقلی که او در معانی آن کرده در آثار دیگر صاحبنظران این مکتب کمتر وجود دارد. اطلاعات او درباره هنر مقدس چیزی نیست که برای مخاطبان او پنهان باشد اما در تمام فعالیتهای او در حوزه هنر، مابعدالطبیعه و ... همواره در پی نگاه معنوی بوده است. آثاری هم که در این باره پدید آورده و به زبان فارسی ترجمه شده، ما را در پی آن نگاه معنوی همراهی میکند و میتوانیم پیوسته متوجه باشیم که نگاه آدمی از زمین باید به آسمان معطوف باشد.
یوسف ثانی افزود: برای کسی که در جهان صنعتی و متمدن زندگی میکند، همه آنها میتوانسته دامن ذهن و ضمیر او را به سوی خود بکشد و آثاری را در این زمینه پدید آورد و بر حجم نوشتههای این حوزه بیافزاید، اما او از این زمینه فاصله میگیرد و سعی میکند آن امر مغفول را پیش چشم مردمان این عصر بیاورد و نشان بدهد ساحت معنوی آن عالم، ساحتی است که باید چشم دل و ذهن ما به آن معطوف باشد.
این استاد فلسفه با بیان اینکه بورکهارت به همین جهت به علوم جدید خوشبین نیست و تعقیب این مبادی را تماما تجربی میداند توضیح داد: او معتقد است ما باید به همین نوع نگاهی که در جهان سنتی نسبت به انسان، علم و جهان داشتهایم اتکا کنیم و حتی اگر در دنیای جدید علوم به سوی دیگری کشیده شدند، با این وجود ساحت معنوی در این علوم مورد توجه نیست و گم شده است. علوم گذشته ممکن است این ضعف را داشته باشند که بخشهایی از آنها باطل شده باشند اما نگاه معنوی و وحدانی در آنجا غلبه داشته و ما باید به دنبال یافتن آن نگاه در ساحت علم، هنر و جهان شناسی باشیم.
او گفت: چنین نگاه باعث میشود او به مطالعات اسلامی علاقهمند شود و در آثارش هم همین رویکرد را دنبال کند و در نهایت اسلام را میپذیرد و این آشنایی او با اسلام کمک میکند ساحت معنوی هنر اسلامی دیده شود در حالی که پیش از این مغفول بود.
او از درون به هنر اسلامی نگاه میکند
حمیدرضا فرزان یار نیز در بخش دیگری از این نشست طی سخنانی گفت: بورکهارت اگرچه به هنر ایرانی بسیار علاقهمند بود و در آثارش بخش زیادی به جهان اسلام به ویژه ایران اختصاص دارد، اما هیچ گاه نتوانست به ایران سفر کند اما بورکهارت از طریق آثارش وارد ایران شده و ایرانیان از طریق ترجمه مقالات و کتابش توسط استاد سید حسین نصر در 50 سال پیش با ایشان آشنا شدند.
او با بیان اینکه بورکهارت به گروهی از متفکران و حکمای متاله قرار دارد که اصحاب حکمت خالده شناخته میشوند و آثارشان در همه موضوعات از جهان شناسی، علوم سنتی و ... بحث میشود گفت: این آثار مکمل یکدیگرند و مطالعه نوشتههای این متفکران درباره جهان شناسی و مابعدالطبیعه برای درک دیگر آثارشان درباره هنر و ... ضروری است. اصحاب حکمت خالده درباره هنر قدسی، صنایع دستی و ... همه آثاری دارند اما بخش هنر اسلامی به بورکهارت تعلق دارد و نیمی از آثار بورکهارت درباره هنر است و از این هم نیمی از آن به هنر اسلامی اختصاص دارد.
فرزان یار با بیان اینکه او معرف هنر سنتی است که ریشه در مابعدالطبیعه دارد یادآور شد: او به موضوعات متنوع و متعددی در هنر اشاره کرده که از آن جمله میتوان به نگارگری، خوشنویسی، صنایع دستی، هنر قالی، هنر لباس سنتی و شهر اسلامی، و .... اشاره کرد.
به گفته او، تفاوت بورکهارت با سایر مستشرقانی که به هنر پرداختهاند این است که او از درون به هنر اسلامی نگاه میکند و به خوبی با مبانی فرهنگ و هنر اسلامی آشنا است. او به مراکش رفت و سالها با مردم آنها زیست. لباس سنتی به تن کرد و اسلام آورد. او از سوی دیگر با سایر منابعی که هنر اسلامی را شکل داده از جمله عرفان و حکمت آشنا بوده است.
او با بیان اینکه بورکهارت درباره هنر اسلامی به مساله دشوار ارتباط هنر اسلامی با زبان عربی میپردازد و در دو مقاله این موضوع را بررسی میکند توضیح داد: او همچنین برتاثیر زندگی صحرانوردی و چادرنشینی بر فرهنگ و هنر اسلامی میپردازد و در این باره متاثر از ابن خلدون است.
این مدرس دانشگاه تاکید کرد: بورکهارت وارد دانشگاه شد اما در دانشگاه نماند و همه آثارش را خارج از آکادمی تالیف و منتشر کرد و آیا اگر در داخل آکادمی میماند محیط دانشگاهی چنین اقتضایی دارد؟
به گفته فرزیان یار، آثار بورکهارت درباره هنر از دو نظر دیریاب است؛ نخست اینکه او در بحث هنر سنتی جهان اسلام به عرفان و حکمت بسیار ارجاع می دهد و بر مبنای آن بحث میکند. از سوی دیگر شکل بیان و گزیده گویی آثار بورکهارت هست که بسیار فشرده است و نیاز به شرح و توضیح دارد. او کتابی درباره کیمیا دارد و میگوید که چگونه کیمیاگر برخلاف واقعیت هدف اصلیاش تبدیل فلزات بی خاصیت به فلزات باارزش نیست بلکه کیمیا روش سلوکی برای کیمیا گر است.
سید حسین نصر هم در این نشست درباره حیات علمی و شخصی بورکهارت توضیح داد: طی عمر خود با متفکران بسیاری برخورد کردم که از بزرگترین آنها سید ابراهیم بورکهارت بود. تا قبل از وفاتش با هم مکاتبه داشتیم و بعد از اینکه به آمریکا تبعید شدم نتوانستم به لوزان بروم و او را ببینم. او از فضایل و استعدادهای گوناگونی برخوردار بود. استاد بی نظیری در هنر، فلسفه، متافیزیک، ادیان و ... بود و آثار برجستهای از خود به جا گذاشت.
او ادامه داد: بورکهارت در مدرسه همشاگردی شوان بود و مانند او در سالهای آتی حسی در او ایجاد شد که آنچه در غرب وجود دارد اصالت معنوی ندارد و به همین دلیل مدت زیادی به مراکش رفت و با استادان سنتی در مدرسه و حوزههای عرفانی درس خواند و با بزرگان صوفیه در غرب آشنایی داشت. در دهه 30 او به اروپا برگشت و همراه شوان بود. خانهاش در شمال لوزان بود و منظره بسیار زیبایی داشت.
نصر با بیان اینکه بورکهارت در این سالهایی که گذراند به دلیل تخصصی که در هنر و فرهنگ آفریقای شمالی داشت مورد توجه یونسکو قرار گرفت گفت: به همین دلیل سفرهای متعددی به مراکش داشت. او زندگیاش را از ریاست بر یک مرکز انتشاراتی میگذراند و در آنجا کتابهای بسیار مهمی در حوزه جنبه سنتی هنر و حوزههای ذیربط به چاپ رساند. خانواده او از مهمترین خانواده آلمانی در سویس هستند و بورکهارت میگفت امیدوارم خدمات من به اسلام تلافی خطاهای اجداد من باشد.
این فیلسوف سنتی گرای ایرانی در ادامه به بیان برخی ویژگیهای اخلاقی بورکهارت پرداخت و افزود: او کوته بین نبود، دست و دلباز و واقعا استثنائی بود. در آن سالها سفرهای مختلفی داشت. در سال 1966 با هم سفری کردیم. هر دو به بیروت دعوت شدیم و از آنجا سر قبر ابن عربی رفتیم که سفر فراموش نشدنی بود. پس از آن او به بیت المقدس رفت اما من به دلیل برگشت به ایران نتوانستم همراه او باشم. او را دعوت کردم که به ایران بیاید و درباره اسلام و هنر ایرانی هم کتاب بنویسد. او ویراستار کتاب شهرهای روح بود و آثار بی نظیری را در این باره نوشته است.
نصر افزود: او به ایران نیامد اما علاقه زیادی به فرهنگ و هنر ایران داشت. مرحوم بورکهارت در جوانی آشنایی دست اول با اسلام پیدا کرد. خیلی از نهادها و ساختارهای اجتماعی در مراکش طی آن سالها وجود داشت و او در مراکش چیزهای زیادی یاد گرفت و کتابی هم به نام مغرب نوشته است که در آن طراحی از افراد برجسته معنوی در مراکش به زبان آلمانی دارد.
نصر در بخش دیگری از سخنانش درباره آثار مهم بورکهارت سخن گفت و توضیح داد: اغلب آثار مهم او برای بعد از جنگ جهانی دوم است. نخستین اثرش ترجمه قسمت اول و متافیزیکی فصوص الحکم ابن عربی است که در سال 1955 به چاپ رسید. این کار بیش از کارهای نیکلسون در معرفی ابن عربی به دنیا موثر بود. بعدها ایشان کتابهای دیگری درباره تصوف نوشت.
بسیاری از نوشتههای او که مربوط به دنیا و فرهنگ اسلامی است به زبان آلمانی و فرانسه نوشته میشد که از آن جمله ترجمه الانسان کامل، قسمتی از آثار ابن عربی مربوط به احکام نجوم و ... است.
این استاد فلسفه با اشاره به اینکه بورکهارت با جهانشناسی آشنا بودند و در این باره آثار بسیار تاثیرگذاری نوشته است یادآور شد: من وقتی در هاروارد رساله دکتری را میگذرانم از آثار ایشان بسیار استتفاده کرد و با او بسیار سخن میگفتم. او اطلاعات عمیقی درباره جهان شناسی داشت.
به گفته نصر، دسته دیگر آثار او کتابهایی است که درباره اسلام شناسی نوشته است. ایشان خیلی خوب انگلیسی میدانست اما به فرانسه مینوشت.
نصر با تاکید بر اینکه مهمتری آثار بورکهارت مربوط به آثاری است که درباره اسلام شناسی نوشته گفت: سه کتاب درباره هنر و جهان شناسی اسلام نوشته شد که در کنفرانسی در لندن مورد توجه قرار گرفت: نخست کتاب هنراسلام بورکهارت، کتاب من و کتاب مارتین لینگز.
او افزود: کتاب «هنر اسلام» بورکهارت به فارسی هم ترجمه شده و مهمترین اثر غربیها به لحاظ عمقی درباره هنر اسلامی است. دهها کتاب در این باره منتشر شده اما این کتاب شاهکار است و خوشحالم این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است. کتاب خودم را هم مرهون ایشان میدانم.
نصر در ادامه به دسته دیگر آثار بورکهارت پرداخت و گفت: کتابهای مقایسهای که او درباره شرق و غرب نوشته از جمله کتابهای «هنر مقدس در شرق و غرب» در این دسته قرار میگیرد. او آثار بسیاری درباره هنر اسلامی نوشته و سلسله انتقاداتی ضد تجدد داشته است.
به گفته این استاد فلسفه، بورکهارت عمیقترین نقد را به یونگ داشته است چون پیش از این برخی معتقد بودند چون فروید ملحد بود، یونگ میتوانسته روانشناسی دین مبتنی بر ادیان ایجاد کند. اما من نیز با بورکهارت موافقم که یونگ بین حقایق عالم ربالنوعی و عالم مثال اشتباه میکرد و آنچه که میگفت زباله دانی تمثیلی بشر است.
نصر گفت: او چهار مقاله نوشت که به صورت کتاب درآمد و نقدی بر جوانب دنیای جدید بود و به علوم جدید انتقاد کرده است. این کتاب به زبان انگلیسی ترجمه شده است و امیدواریم به زبان فارسی هم ترجمه شود. این روزها هم برخی از مقالات ایشان به صورت کتاب درآمده است. بورکهارت برای روشن کردن جنبه تمثیلی خیلی از افعال مطالبی داشته که به آن توجهی نمیشود مثلا او درباره تمثیلات بازی شطرنج نوشتهای دارد و توضیح میدهد چگونه این بازی وارد کشورهای مختلف میشود.
سید حسین نصر در بخش دیگری از سخنانش درباره اندیشه بورکهارت سخن گفت و یادآور شد: خداوند به او چشم دیگری داده بود و هر صورتی را به ویژه در هنر میدید. در واقع او میتوانست ببیند که نیت درونی سازنده هر هنری از کجا آمده است. او میتوانست تمایز هنر سنتی و هنر مدرن را تشخیص دهد و آشنایی خیلی عمیق با فرهنگ و سنت غرب داشت.
این استاد فلسفه در پایان درباره بورکهارت خاطرهای ذکر کرد و گفت: در سال 1977 اولین کنگره تعلیم و تربیت آموزش اسلامی در شهر مکه تشکیل شد که هیئت چهارنفرهای از جمله من برای این کار فعالیت میکرد. ما تصمیم گرفتیم با بورکهارت و مارتین لینگز برای انجام حج عمره برویم. هر سه لباس کاملا سنتی مثل عبا تنمان داشتیم. همین طور که دور کعبه طواف میکردیم یکی از بزرگترین روانشناس پاکستان ما را دید و جلوی ما ایستاد و نگذاشت ما طواف کنیم. یک دست را به عبای من و یک دست دیگرش را به عبای بورکهارت گرفت و گفت نمیگذارم که یک قدم بردارید تا به من نگویید چطور میتوانید طواف کنید و همان لحظه زندگی معنوی و صوری او تغییر یافت.
نصر تاکید کرد: بورکهارت بسیار فروتن بود. هیچگاه ادعای دانش نمیکرد. هیچگاه از کمک کردن به دیگران دریغ نمیکرد. ثروتمند بود اما زندگی که داشت با ایثار توام بود. او آن چنان فروتن بود که خاطرم هست وقتی به دیدارش میرفتم از صبح تا شب همراهم بود حتی وقتی میخواستم کفشم را واکس بزنم ایشان میآمد.
این استاد فلسفه در پایان گفت: من خیلی خوشحالم در ایران بزرگداشتی برای او گرفته میشود گرچه او در مراکش بسیار نفوذ دارد و بزرگداشتی برای او گرفته شد اما در سایر ممالک عربی و اسلامی منزلتی که در ایران دارد، ندارد با وجود اینکه هیچ گاه به ایران نیامده است. او مقام خاصی در قلب و فکر ایرانیانی دارد که به فکر حفظ و اصالت هنر ایرانی هستند و در محیط فرهنگی ایران بورکهارت یک حقیقت زنده است. امیدوارم این بزرگداشت درب را برای یادگیری حقایق آثار بورکهارت باز کند.
او تاکید کرد: مهمترین چیزی که او برای ما گذاشت وجود خودش بود. همواره با ذکر قرآن و حقیقت اسلام مانوس بود و آدم باور نمیکند یک فرد از یک خانواده ثروتمند سوییسی صاحب فضیلت و دانش با هم باشد.
نظر شما