به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست جاودانگی از منظر کانت از مجموعه نشست های «همایش بین المللی جاودانگی نفس در اسلام و مسیحیت» با ارائه محمد محمدرضایی استاد دانشگاه تهران با همکاری پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی و مرکز همکاریهای علمی و بین الملل در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
محمدرضایی با توضیح مقدماتی به اهمیت فلسفه کانت و تأثیرپذیریهای او از گذشتگانی مانند دیوید هیوم اشاره کرد و افزود در فلسفههای قبل از کانت جاودانگی نفس امر مقبولی تلقی میشد و برای مثال دکارت با اعتقاد به دوگانهانگاری جوهر نفس و بدن، نفس را جوهری جاودانه میدانست؛ ولی با تردیدهای فلسفی هیوم بر تفکر عقلگرایان و کارتیزینها، بر تجربهگرایی تأکید کرد و پس از او ایمانوئل کانت با ترکیب این دو جریان فلسفی، معتقد شد که سه اصل مابعدالطبیعی خدا، جهان و نفس با مقولات فاهمۀ عقل نظری قابل اثبات نیستند و دلایلی له یا علیه آنها نمیتوانیم اقامه کنیم؛ زیرا گزارههای فلسفی دربارۀ این سه اصل جدلیالطرفین هستند و درواقع باید دربارۀ آنها لاادریگرا باشیم.
وی افزود: اما از منظری دیگر، کانت که در آغاز فکر فلسفی خود به سه اصل «ریاضیات»، «طهارت باطن» و «وجود خدا» اعتقاد راسخ داشت، تلاش کرد گزارههای مابعدالطبیعی را که از حوزۀ علم و تجربه و عقل نظری انسانی بیرون نهاده بود، اینبار در حوزۀ عقل عملی آنها را به اثبات رساند؛ برای مثال او با چنین استدلالی به اثبات جاودانگی نفس اهتمام ورزید:
(۱) برترین خیر متعلق ضروری ارادۀ عاقل است؛
(۲) قداست (تلائم نیتها با قانون اخلاق) شرط ضروری اخلاق است؛
(۳) قداست در موجود عاقل محسوس یافت نمیشود؛
(۴) قداست تنها در سیر بیپایان به دست میآید؛
(۵) چنین سیر بیپایانی متعلق اراده است؛
(۶) برترین خیر تنها با فرض جاودانگی نفس به دست میآید.
وی در ادامه به نقد آرای کانت دربارۀ اثباتناپذیری جاودانگی نفس انسان در حوزۀ عقل نظری پرداخت و گفت: اشکال اساسی به کانت این است که دیگر فیلسوفانی که استدلالهای عقلی و به قول کانت دلایل استعلایی بر وجود نفس و اثبات جاودانگی آن آوردهاند، مبانی کانت را نمیپذیرند و نظام فلسفی کانت تنها مورد قبول خود او و پیروانش میباشد و کانت نمیتواند مبانی نظام فلسفیاش را برای دیگر فیلسوفان نیز تحکیم کند.
نظر شما