فرهنگ امروز: محمود اسعدی در وبلاگ شخصی خود درباره گفتوگوی رئیس جمهور در جمع روسای دانشگاهها و آموزش عالی به نکاتی اشاره کرده است که در ذیل میآید.
اینجانب پیشتر در همین "وبگاه" بر ضرورت توجه به کیفیت مقالات و امور کاربردی در حوزه پژوهش تاکید داشته ام و "سیطره کمیّت" بر فضای آموزشی و نحوه امتیاز دهی دانشگاه را قابل تامل دانسته ام نکته ای که همچنان مبنا و اصل اساسی در چگونگی ارزیابی تمامی سطوح دانشگاهی است و قانون لایتغّیر تلقی می شود. اکنون هر دانشجو، استاد یا پژوهشگری اگر بخواهد به هر بخش از مراکز دانشگاهی وارد شود نخستین سوال که باید پاسخی در خور و شایسته بدان بدهد تعداد مقالات بخصوص مقاله های ISI است که هرچه تعداد آن بیشتر باشد امکان ورود شخص به حوزه علمی فزون تر می شود در صورتیکه مقالات علمی - پژوهشی در نشریات خاص و یا ISI در مجلات بین المللی نداشته باشد نه فقط امکان هرگونه ارتباط بعدی از وی سلب می شود بلکه بعنوان استاد، دانشجو و محقق "بیسواد" یا کم سواد تلقی شده و از گردونه آموزش عالی حذف می گردد. البته نگارش مقاله های علمی در تمام جهان ویژگی و ارزش خاص خود را دارد و در این مجادله ای نیست لکن مساله در چگونگی درک و فهم موضوع و نحوه ارزیابی شرایط یک استاد و دانشجو است که نظام آموزش عالی افراد را به مقاله سازی، مدرک گرایی و تئوری پردازی صوری، ساختارگرایی، و گردآوری تشویق و ترغیب می کند. صرف نظر از مفاسد و مشکلات فراوانی که در حیطه مدیریت نشریات علمی بخاطر حجم وسیع مقالات و عدم امکان درج آنها در زمان مقرر وجود دارد، اشاره دکتر روحانی به مقالات ISI بعنوان "شرک" گرچه کژتابی دارد اما از این نظر که خود باوری مارا مورد تردید قرار می دهد شایسته تامل است. با عنایت به رتبه بالای رشد درج مقالات علمی ایران در جهان این سوال پرسیدنی است که چرا همپا و همراه آن مسایل کشور حل ناشده و معضلات همچنان باقی مانده است؟ در اینجا به ذکر چند خصیصه اساسی در این زمینه اشاره می رود:
1- در مقالات علمی مندرج در نشریات علمی- پژوهشی آنچه حائز اهمیت است رعایت ساختار صوری مقاله نویسی است و خلاقیت و پویایی و نوآوری و نیز جنبه کاربردی و عملی آن کمتر مورد توجه است.
2- مجلات علمی پژوهشی کمتر خوانده می شوند و حتی نویسندگان مقالات به ندرت از محتوی مقاله های همکاران خود با خبر می شوند چراکه ملاک، درج مقاله و اخذ امتیاز آن است.
3- استادانی که "ارتباطات" بیشتر دارند طبعا مقالات افزونتری نیز منتشر می کنند در این میان استادان مسئول و مدیر و رئیس و صاحب دانشکده، پژوهشکده و شرکت و ... البته سرآمدند! به همین اعتبار زودتر "دانشیار" و "استاد تمام" می شوند.
4- در هر نشریه علمی چند نفر سر قفلی مادام العمر آنرا بعهده دارند و تا حدی که "مقررات" صوری اجازه دهد مطالب دوستان و همکاران نزدیک خود را در اولویت می گذارند. از آنجا که درج مقاله "امتیاز" محسوب می شود بده، بستان در نحوه داوری اصلی اساسی است روشن است محتوا و حرف تازه و خلاقیت و نوآوری مقاله چندان ارزش توجه ندارد.
5- کمتر مدیر مسئول یا سردبیر یک نشریه علمی- پژوهشی به دنبال نویسنده، محقق و یا دانشور صاحب رای برای درج مقاله به شخصی مراجعه می کند. چون عرضه بیش از تقاضاست پس جویندگی لازم نیست.
6- هرچه منابع خارجی بیشتر مقاله از استحکام و پشتوانه علمی بیشتر بهره مند است میزان و تعداد ماخذ خارجی و استادان اروپایی و آمریکایی بسیار مهم است و برعکس استادان ایرانی و کتاب های فارسی آنها چندان وجه علمی ندارد!
7- ذکر مستندات "شفاهی" در مقالات و پایان نامه ها خلاف رویه علمی است. همه نکات بایستی مکتوب و با ذکر صفحه و کتاب مورد نظر باشد در غیر این صورت غیر علمی و فاقد اعتبار است.
8- در پژوهش های دانشگاهی شیوه و روش علمی مهم است نه نتیجه و پیامد و حاصل پژوهش. بنابراین اگر پژوهشگری شیوه تحقیق را خوب و درست اجرا کرد، کار تمام است.
9- پژوهش های بنیادی عصاره علم جهانی است و حد و مرزی نمی شناسد بنابراین پژوهش ها باید غیر کاربردی، غیر عملی و اساسا "بنیادی" و در سطح تحقیقات بین الملل باشد تا تمام مردم دنیا امکان بهره بری از آنرا داشته باشند شاید این نوع نگاه زمینه مدیریت جهانی مارا فراهم کند!
10- لازم نیست پایان نامه ها و تحقیقات دانشگاهی دوره های دکتری و کارشناسی ارشد با مسائل زندگی و مشکلات مردم مرتبط باشد. علم با ابتذال و روزمرگی مخالف است!
11- مدیریت و سیاست گذاری علم، "جهانی" است ما باید سرمایه گذاری، فکر، تحقیق و کار کنیم آنگاه نتیجه و عصاره آنرا در اختیار همه قرار دهیم تا مردم جهان به نحو مقتضی بهره برداری کنند! البته ما چون خودمان وقت، حوصله و توان عملی استفاده از این تولیدات را نداریم مانع دیگران نیز نمی شویم.
12- خوشبختانه در خلال پنج - شش سال گذشته، تعداد "استاد تمام" های دانشگاه ها چند برابر شده است همچنین افرادی که از رتبه "استاد یاری" به "دانش یاری" رسیده اند بغایت افزایش یافته است و این البته در همه دانشگاه های جهان نوید ارتقاء علم و فناوری در کلیه سطوح علمی را می دهد با این وصف چگونه است که هنوز معضلات اساسی در نحوه اداره نهاد ها و سازمان ها و حل مسایل اساسی کشور وجود دارد؟ البته تحقیق و تفحص از نحوه ارتقاء استادان کار چندان صحیحی نیست حتی اگر در این راه از شخصی بخاطر مساعدت برای "استاد" شدن بطور رسمی و علنی تشکر شده باشد.
با عنایت به موارد فوق شاید بررسی عمیق و همه جانبه آیین نامه های اجرایی وزارت علوم در خصوص نحوه جذب دانشجو و استاد و نیز چگونگی ارتقاء استادان ضروری باشد بخصوص که اکنون با این نظام هماهنگ ارتقاء استادان، رئیس فرهنگستان علوم کشور که خود از شخصیت های برجسته علم و فلسفه است مردود می شود! برخی چهره های ماندگار رد صلاحیت علمی می شوند و رئیس جمهور محترم جناب دکتر روحانی از عدم توجه دانشگاهیان به مسایل کشور گلایه می کند. راستی مشکل کجاست؟
نظرات مخاطبان 0 1
۱۳۹۲-۱۱-۲۵ ۰۳:۰۳ 0 0