به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ این شاعر و عضو شورای شعر و ترانه درباره انتقادهایی که به عملکرد شورای شعر و ترانه وارد میشود، گفت: کسانی که عضو این شورا هستند، شاعران بزرگ کشور هستند و همه غیر از من، کتابشناس، ادیب و آدمهای چندوجهی هستند که کاری که در این شورا به آنها داده شده پایینتر از شأنشان است؛ این شورا باید در همه چیز شعر دخیل باشد و این شاعران حتی باید در زمینه کتاب سال، مجوز کتابهای شعر، جایزه شعر فجر و... اظهارنظر کنند. کارشناسی ترانه کاری دم دستی است که اصولا هم بیشتر شامل بررسی ترانههایی است که از سوی جوانان سروده شدهاند.او درباره وظایف این شورا گفت: شعرهایی که به این شورا میآید، شعرهایی است که قرار است به قالب صوت دربیاید که هم ممکن است دکلمه باشد و هم قطعه موسیقی و یا نمایشنامه موزیکال. شعرهایی که برای تبدیل به موسیقی میآید، بخشی مربوط به شاعران بزرگ میشود؛ هم شاعران کلاسیکی چون حافظ، مولانا، فردوسی، سعدی و دیگران و هم شعر شاعران بزرگ معاصر چون سهراب، قیصر امینپور، فروغ فرخزاد، شاملو، نیما، مهدی اخوان ثالث، حسین منزوی، حمید مصدق، هوشنگ ابتهاج، محمدرضا شفیعی کدکنی و دیگران. این آثار جزو افتخارات ادبیات کشور است و کاش شرکتهای تولید آلبوم بیشتر از این دست آثار استفاده میکردند. مثلا محسن چاووشی در آلبوم «سیزده» خود از شعرهای شهریار، خیام، وحشی بافقی و مولانا خوانده بود که این آلبوم با استقبال خوبی هم مواجه شد.
بیابانکی در پاسخ به این سوال که ممیزی این آثار چگونه انجام میشود، گفت: واژه ممیزی واژه خوبی نیست. کاری که ما میکنیم بیشتر از لحاظ فنی است و بخشی از آن به محتوا بازمیگردد.
او در پاسخ به اینکه آیا شعر شاعران بزرگ به بررسی فنی نیاز دارد بیان کرد: شعر این شاعرها درست است که بررسی فنی نمیخواهد، اما ما از شاعران بزرگ آثاری داریم که در شکل مکتوب قابل ارائه هستند، ولی در شکل دیگر شاید قابل ارائه نباشند. البته این موارد بسیار به ندرت پیش میآیند. داستانهای «مثنوی» مولانا را هم گاهی نمیشود با موسیقی همراه کرد که صغیر و کبیر بشنوند و این خیلی طبیعی است.
این شاعر ادامه داد: بخشی از شعرهایی هم که به این شورا میآید، شعر شاعران جوان و گاه گمنام است که به سختی شناختهشده هستند و بیشتر مشکل ما اینجاست. هر کسی به خودش اجازه میدهد اثرش را به شورای شعر و ترانه بفرستد و هیچ ساز و کاری وجود ندارد که کسی پیش از فرستادن شعر آنها به شورای شعر و ترانه، شعریت کار را تشخیص بدهد. اما شرکتی که شعری را برای همراه شدن با موسیقی به شورا میفرستد باید قبلش کارشناسی کرده باشد، چون خیلی از خوانندهها خیلی درکی از ادبیات ندارند. اگر شعر کلاسیک است باید قواعد را رعایت کرده باشد، وزن و قافیه در این شعر اهمیت دارد و نباید غلط باشد. بخشی از بررسی ما هم محتوایی است. هر محتوایی خط قرمزی را رعایت میکند. در خانه، اتاق خواب از هال جداست، حمام جداست. این خط قرمزها را خود هنرمند و شاعر تثبیتشده میداند، اما برخی این خطوط را تشخیص نمیدهند و باید جایی باشد که اثر جوان 18 - 19 ساله را بررسی کند.
بیابانکی درباره محتوای برخی از ترانههایی که به این شورا میآید هم گفت: برخی از این ترانهها تبلیغ خودکشی میکنند، یا علنا و آشکارا به ترویج جدایی و طلاق میپردازند، یا در فضای عاشقانه چنان مفاهیم اروتیک و عریانی را مطرح میکنند که آدم شرمش میشود، یا اصطلاحات روزمرهای که مربوط به ادبیات کوچه و بازار است در آنها وجود دارد. اینها به ذات زبان ضربه میزنند.
او سپس با اشاره به انتقادهای مطرحشده درباره حذف برخی واژهها در این شورا گفت: میگویند بوسه و آغوش اجازه انتشار ندارد، اما این جمله در آلبوم همایون شجریان منتشر شده: «چرا رفتی چرا من بیقرارم/ به سر سودای آغوش تو دارم». مگر این شعر از همین شورا مجوز نگرفته؟ چرا آمدن این واژه ایرادی نداشته؛ چون هنرمندانه بیان شده است و بیان سخیف ندارد. این شعر از سیمین بهبهانی است و هیچ مشکلی هم برای انتشار نداشته است. اکثر ایراداتی که گرفته میشود به بیان است که بسیار ضعیف آمده است.
او همچنین درباره ترکیب شورای شعر و ترانه که گفته میشود سبب شده برخی اصطلاحات روزمره و جوانپسند مجوز نگیرند، گفت: ترکیب شورا ترکیب خوبی است و این حرفها سلیقهیی است. کسی که با تیتراژ تلویزیون معروف شده میآید علیه تلویزیون حرف میزند. این در حالی است که برخی از این حرفها هیچ پایه و اساسی ندارند. برخی قواعد در موسیقی پاپ متفاوت است و برخی از شعرها هستند که براساس ملودی ساخته شدهاند و از قواعد شعر کلاسیک پیروی نمیکنند و ما حواسمان به این چیزها هست، اما این سبب نمیشود که هر چیز پرت و پلایی مجوز بگیرد. یکی از وظایف ما در شورا حراست از زبان است. واژههای بیگانه زیبنده زبان فارسی نیستند و ما باید از زبان حراست کنیم. زبان فارسی پُر از واژههای بیگانه است و ما نباید به آن دامن بزنیم.
بیابانکی درباره رواج نوعی موسیقی سطحی عاشقانه هم گفت: مقصر اصلی این موضوع شرکتهای تولید آلبوم هستند. وزارت ارشاد تولیدکننده نیست؛ ما فقط ناظریم. بیایید آمار بگیرد که چند درصد شعرهایی که به ما میرسد از این دست شعرهاست. 90 درصد این شعرها عاشقانههای سطحی هستند. مگر حافظ و سعدی از عشق سخن نمیگویند، مگر شاعران معاصر عاشقانه نمیسرایند؟ چرا مشکلی ندارند؟ در این ترانهها که این روزها به دست ما میرسد عشق به ابتذال کشیده شده و عشق دم دستی و سخیف تبلیغ میشود.
او در ادامه درباره اینکه گفته میشود ترانههای اجتماعی شانس انتشار پیدا نمیکنند و در شورای شعر و ترانه به آنها مجوز داده نمیشود اظهار کرد: ترانههای اجتماعی خیلی کم ارجاع داده میشوند و ممکن است مجوز نگرفتنشان به دلیل ضعف بیان و اشکالات فنی باشد، اما اگر شعری با موضوع طلاق و اعتیاد سروده شده باشد و از لحاظ فنی خوب باشد مجوز میگیرد. مگر آثاری درباره کودکان خیابانی و کارتنخوابی با صدای خوانندههایی چون عصار و خواجهامیری منتشر نشدهاند؟
این عضو شورای شعر و ترانه درباره رواج موسیقی زیرزمینی و تأثیر ممیزی بر قوت گرفتن این ترانهها هم گفت: در برخی از این کارهای زیرزمینی آثار خوبی هم هست، اما خیلی از همین افراد خودشان دوست ندارند کارشان مجوز بگیرد. آنها آثارشان را در اینترنت منتشر میکنند و در خارج کنسرت میگذارند. درصد قابل توجهی از موسیقی پاپ با این روش تولید میشود و این ربطی به تأثیر ممیزی ندارد.
او در ادامه تاکید کرد: بخشی از مواردی که مجوز نمیگیرند به دلیل موسیقی آنهاست نه کلام، چون ما یک شورای موسیقی هم داریم. برخی از آثار هم به دلیل ترکیب غلط کلام و ملودی مجوز نمیگیرند. مثلا طرف فالش خوانده است. کاری که میخواهد منتشر شود باید حرفهیی باشد نه اینکه با دانش کم ذائقه صوتی مردم را متأثر کنند و آلبومهای سخیف منتشر کنند.
بیابانکی در پایان در دفاع از شورای شعر و ترانه خاطرنشان کرد: این انتقادات علیه شورای شعر و ترانه منصفانه نیست. ما گاهی از این جوانها حمایت هم میکنیم، وقت بسیاری برای ترانههای آنها میگذاریم و تا جایی که شده سعی میکنیم شعر آنها رد نشود، کمک میکنیم که آثارشان اصلاح و منتشر شود. کسانی که آثارشان رد میشود سری به خودشان بزنند و بیانصافی نکنند.
نظر شما