شناسهٔ خبر: 27479 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نامورمطلق: جامعه ما دچار نفرین «سیزیفی» ننوشتن است

بهمن نامورمطلق، در جلسه نقد و بررسی کتاب «سفرنگاره» خود گفت که جامعه ما هنوز به مرحله تاریخ‌مندی نرسیده و این مسئله به دلیل ننوشتن تجربیاتمان است. به‌باور نامورمطلق، جامعه ایران دچار نفرین سیزیفی ننوشتن است، چرا که ننوشتن تجربیات باعث شده هر نسلی تجربیات نسل قبل را عینا تکرار کند.

 نمایی از نشست

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ جلسه نقد و بررسی کتاب «سفرنگاره» نوشته بهمن نامورمطلق، معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی و عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی، عصر امروز چهارشنبه 24 دی، با حضور علی عباسی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، مهناز بهمن، احمد شاکری و نویسنده کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد.

تعهد نسبت به نوشتن
بهمن نامورمطلق در این جلسه به دلایل نگارش کتاب «سفرنگاره» اشاره کرد و گفت: جامعه ما هنوز به مرحله تاریخ‌مندی نرسیده و مهم‌ترین دلیل برای این مسئله ننوشتن تجربیاتمان است. ما همیشه تجربه‌های نسل قبل را تکرار می‌کنیم و نسل‌های بعدی هم تجربیات ما را تکرار می‌کنند و این یک دورباطل غم‌انگیز است.

وی افزود: تکرار مداوم تجربیات نشان می‌دهد که ما دچار نفرین «سیزیفی» ننوشتن هستیم. برای دور شدن از این دورباطل، باید نسبت به نوشتن تعهد داشته باشیم. این تعهد به نگارش برای نسل من که تجربه‌های بسیار دارد، واجب است.

نامورمطلق در ادامه اظهار کرد: محتوای کتاب‌های قبلی من همه در حوزه شرح و بررسی نظریه‌ها و نقدهای ادبی ــ‌ هنری است. بنابراین من از دنیای نقد می‌آیم و همین مسئله باعث شده تا «خلق» من نیز مانند «نقد» ‌باشد. البته همان‌طور که در مقدمه این کتاب به آن اشاره کرده‌ام، هرکدام از سه‌ سفرنگاره درج شده در این کتاب را متاثر از یک رویکرد ویژه مطالعه و نقد ادبی ــ هنری نوشته‌ام.

جست‌وجوی هویت به‌وسیله طبیعت
علی عباسی، یکی از منتقدان حاضر در این جلسه نیز درباره هدف از نگارش کتاب «سفرنگاره» توسط نویسنده گفت: نامورمطلق در مقدمه این کتاب نوشته است که «این مجموعه حاصل سه سفر از سفرهای متعدد و حتی بی‌شمار است... آنها محصول سفرهای سال‌های نزدیک به هم و در شرایطی خاص از نظر روحی و روانی‌اند.» بر این اساس به گمان من هدف نویسنده از نگارش این کتاب ـ همان هدف از سفرهایش ـ جست‌وجوی هویت خویشتن است. نشانه‌های این جست‌وجوی هویت نیز در کتاب وجود دارد. به‌عنوان مثال در صفحه 95 کتاب اعتراف کرده که تصویر روشنی از خود نداشته و هویتش را نمی‌شناخته است.

وی افزود: «من» روایت کننده این کتاب سه نوع رابطه را برقرار می‌کند؛ رابطه «من» با خود، رابطه «من» با «دیگری» و رابطه «من» با «فضا و طبیعت». رابطه «من» با «خود» و رابطه «من» با «طبیعت» در این کتاب بسیار قوی است، اما رابطه «من» با «دیگری» ضعیف است و خود را نشان نمی‌دهد.

این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی همچنین اضافه کرد: «من» برای پیدا کردن «خود» نیاز به «دیگری» دارد و این «دیگری» در اینجا «طبیعت» است. برای ایجاد رابطه «من» با «خود» یا همان هویت، «دیگری» باید کنشگر شود، اما «دیگری» ـ در اینجا طبیعت است ـ شی است و شی نمی‌تواند کنشگر باشد. نویسنده در این سفرنگاره‌ها طبیعت را از شی‌شدگی خارج و تبدیل به یک امر کنشگر می‌کند.



عباسی در ادامه برای اثبات کنشگری طبیعت در «سفرنگاره» نامورمطلق به بیان مثال‌هایی از خود کتاب پرداخت و گفت: یکی از مواردی که نویسنده طبیعت را کنشگر کرده در صفحه 95 کتاب درج شده است. نویسنده در این صفحه بخشی از سفرش به منطقه «باداب سورت» را این‌گونه نوشته است: «... یاد صخره‌ای افتادم که روی آن دراز کشیده بودم. عجب صخره‌ای بود، نیروی خاصی داشت. برف‌ها را از روی خودش آب کرده و به کناری زده بود و مرا به سوی خودش دعوت و سپس به آسمان پرتاب کرد.» برف‌ها را از روی خود آب کردن و در ادامه نویسنده را به آسمان پرتاب کردن، از نمونه‌های کنشگری طبیعت در کتاب «سفرنگاره» است.

این منتقد همچنین با اشاره به این نکته که با خلق این کتاب «کنش نوشتن»‌برای نویسنده رخ داده است گفت: در توضیح بیشتر چگونگی کنشگر شدن طبیعت در متن «سفرنگاره» گفت: کنش آفرینش در این کتاب غایت دارد و آن پیدا کردن هویت است. بنابراین نویسنده با این کتاب خود را پیدا و حضور خود در جهان ثابت کرده است. با این اوصاف اما این کتاب سرشار از حس‌هاست و نویسنده باید در کتاب دیگر خود «آگاهی»‌هایی را که از جهان به‌دست می‌آورد نیز بنویسد.

نامورمطلق و نقد جغرافیایی
احمد شاکری نیز در این جلسه گفت: کتاب «سفرنگاره» متفاوت‌ترین کتاب بهمن نامورمطلق است. ما در این کتاب با چند دکتر نامورمطلق روبه‌رو هستیم، نامورمطلقی که کار آکادمیک می‌کند، نامورمطلقی که کار پژوهشی می‌کند و کتاب می‌نویسند، نامورمطلقی که از کار خسته شده و به سفر می‌رود.

وی افزود: نویسنده در جای جای متن سوم این کتاب که حاصل سفرش به منطقه کوهرنگ در استان چهارمحال بختیاری است، از مفاهیم مربوط به نقد جغرافیایی استفاده می‌کند. این نقد برای نخستین بار با برتراند وست‌فال، منتقد و نظریه‌پرداز فرانسوی شروع شد.

این منتقد همچنین اظهار کرد: قالبی که نویسنده برای نگارش انتخاب کرده، آزادی عمل بسیاری به او می‌دهد. این جریان باعث شده تا به‌طور مدام به ژانرهای مختلف سرک بکشد.

«سفرنگاره» بهمن نامورمطلق، در ابتدای ماه گذشته (آذر 1393) با شمارگان هزار و 100 نسخه در 268 صفحه و بهای 35 هزار تومان، از سوی انتشارات سخن روانه کتابفروشی‌ها شد. برای مطالعه فایل pdf نخستین صفحات کتاب در این آدرس http://www.ketab.ir/ViewPdf.aspx?FileName=93820136 در دسترس است.

نظر شما