به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست «آسیب شناسی تصویرگری قصههای قرآنی» با حضور محمود حکیمی، کیانوش غریبپور ، سحر ترهنده و جمعی از نویسندگان عصر شنبه(9اسفند93) در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
کیانوش غریبپور در این نشست گفت: تصویرگری کتابهای مذهبی و اینکه آیا میتوانیم چهره معصومان و ائمه(ع) را بکشیم یا نه، دست تصویرگران نیست، نظر تصویرگران در این حوزه بر اساس مطالعات عمیق دینی و اسناد مذهبی نیست و باید از طرف علمای دین و مفسران قرآن بررسی و مشخص شود.
وی افزود: اول باید مشخص کنیم که از قرآن به عنوان یک نسخه ادبی در ادبیات مذهبی میخواهیم چه مطلبی استخراج کنیم. نهاد روحانیت به عنوان سازمانی که درون آن سلسله مراتب وجود دارد، در دوران صفویه آغاز شده و در دوران قاجار اوج گرفته است. در آن دوران سنتی، که نهاد روحانیت کاملا به دربار مسلط بوده است میبینیم نسخههایی که درباره مضامین مذهبی کار شده بسیار جدی بوده است.
سکوت تصویری در چندین قرن
غریبپور ادامه داد: امروزه با وجود تجدد و پیشرفتهایی که رخ داده است به اندازه آن دوران سنتی، تصویرگری مذهبی را مجاز نمیدانیم و برای کار کردن در حوزه تصویرگری به آن میزان تصمیمگیری قاطع وجود ندارد و دچار تردید شدهایم.
وی با تاکید بر اینکه ما چندین قرن متمادی است که دچار سکوت تصویری شدهایم، گفت: نمیتوانیم در تصویرگری های کتابهای مذهبی چهره را ببینیم و این مساله باید از سوی روحانیون و صاحب نظران دینی حل شود.
وی گفت: تصویرگر برای تصویرگری باید به زمان، مکان، لباس و واقعهای که در داستان رخ داده است وفادار باشد و آن صحنه مورد نظر را به تصویر بکشد. تصویرگران مذهبی باید بتوانند با موضوعات و تصاویر ارتباطات درونی برقرار کنند و گرایش درونی به موضوعات مذهبی داشته باشند.
غریبپور ادامه داد: اگر دقت کنیم میبینیم بهترین تصویرهایی که از قصص قرانی و دینی کار شدهاند از تصویرگرانی بوده است که ظاهرا متدین نیستند. تصویرگری به میزان ارادت بستگی ندارد. وقتی موضوع را به یک موضوع بدیهی، عادی و روشن تبدیل کنیم و بگوییم گرایش دینی هم یکی از گرایشهای ادبیات است که میخواهد با استفاده از تصاویر، بیشتر در مخاطبش نفوذ کند، موفقتر خواهیم بود.
نقش ارتباط جدی تصویرگر با موضوع
وی افزود: اگر به این دلیل مانع تصویرگری کتابهای مذهبی میشویم که فکر میکنیم اگر مخاطب تصویری را که در کتابهای مذهبی تصویرگری شده است ببیند، ذهنش از بقیه مشخصات و ویژگیهای مطرح شده دینی و الهی خالی میشود و فقط معطوف به آن تصویر میشود، اینگونه نیست. مسالهای که وجود دارد فرهنگ و باورهایی است که در جامعه ما وجود دارد و در موجودیت سینما، سریالها، نقاشیها و توصیفات شعری دیده میشود.
غریبپور گفت: باید به تصویرگر مشخصات و ویژگیهای درست و صحیح مطرح شده در کتابهای مذهبیمان را بدهیم و از او بخواهیم بر اساس آن مستندات تصویرگری کند. ارتباط جدی تصویرگر با موضوع از موارد مهمی است که سبب موفقیت تصویرگر میشود. تصویرگر باید موضوع را از خودش بداند و خودش را نیز جزئی از موضوع بداند تا بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
آفت نتیجه گیریهای مستقیم و اندرزگونه
سحر ترهنده نیز در این نشست گفت: با بررسی در تصویرگری کشورهای دیگر میبینیم که بر کتابهای مقدس خارجی مانند تورات و انجیل مخصوصا در بخش قصهها، تصویرگرهای زیادی در انواع مختلف مانند کارتونی، رئال و ...انجام شده است؛ آنها میدانند چگونه میتوانند مخاطبان را جذب کنند.
وی افزود: تصویرگری قصههای مذهبی کار دشواری نیست زیرا فقط قصه است که در زمان و مکان مشخص رخ داده است و در کتابهای کهن، گذشتگان ما در آثار مختلف مخصوصا در نگارگریها به آن پرداختهاند.
ترهنده ادامه داد: در زمان حال بسیاری از افراد محافظه کار شدهاند. باید پژوهشهایی بر تصویرگری های کتابهای مذهبی در کشورهای دیگر انجام شود.
وی گفت: بحث دیگری که در این حوزه وجود دارد و باید مورد توجه قرار گیرد گروه سنی است و اینکه ما با چه هدفی این قصهها را برای کودکان و نوجوانان بیان میکنیم، هدف ما سرگرمی است یا آموزش و برای چه گروه سنی این کار را انجام میدهیم.
ترهنده افزود: بر اساس نظرات روانشناسان کودک تا سن کمتر از چهار سالگی خودش را محور جهان میداند و از هیچ چیزی پیروی و تبعیت نمیکند. آموزش احکام و شرعیات به این گروه سنی چندان جواب نمیدهد و باید بیشتر بر بخش داستانی و جذاب برای آنها تمرکز کنیم.
وی اضافه کرد: کودکان گروه سنی 4 تا 8 سال نیز در سنی هستند که دوران تبعیت و پیروی کورکورانه نام دارد و این کودکان از هر چیزی بدون تفکر تبعیت میکنند از اینرو باید تلاش کنیم از جانبداریهای یک طرفه در بیان مطالب برای این گروه سنی خودداری کنیم.
ترهنده ادامه داد: بعد از هشت سال به گروه سنی میرسیم که بسیار کنجکاو هستند. بچهها در سنین راهنمایی و دبیرستان بیشر به دنبال هویت یابی هستند و باید بیشتر روی مطرح کردن مسائل دینی و مذهبی برای این گروه سنی تمرکز کنیم.
وی عنوان کرد: در سالهای اخیر بیشتر کتابهایی که در حوزه دین و مذهب برای کودکان و نوجوانان منتشر شدهاند حالت سرگذشتنامه داشتهاند و در 80 درصد از آنها نتیجه گیریهای اندرزگونه وجود دارد و این نتیجه گیریهای مستقیم و اندرزگونه آفتی است که کودکان و نوجوانان را از خواندن این کتابها دور میکند.
وی افزود: واقعیت این است که نویسنده واحد، تصویرهای واحد، پیامهای واحد، نتیجهگیریهای واحد و ... از مواردی است که اغلب مخاطبان را از کتابها دور میکند. با نگاهی به این کتابهای دینی میبینیم که اکثر تصاویر حالت کارتونی دارند و خلاقیتی در آنها دیده نمیشود؛ اغلب این کتابها بازاریاند و از نظر کیفی بسیار ضعیف و نازلند و تصاویرشان بسیار سطحی و دم دستی است.
غیبت تصویرگران حرفهای درحوزه کتابهای مذهبی
ترهنده گفت: تصویرگران حرفهای ما به دلیل وجود مشکلات و پیچیدگیهای کتابهای مذهبی وارد این حوزه نمیشوند و این از آسیبهایی تصویرگری کتابهای قرآنی و مذهبی محسوب میشود.
وی افزود: اگر چهره پیامبران با مشخصات و ویژگیهایی که در کتابهای دینی و مذهبی ما بیان شده است از سوی تصویرگران به خوبی و درستی تصویرگری شود برای بچهها مخصوصا کودکان بسیار بهتر و تاثیرگذارتر است تا استفاده از تصاویر انتزاعی که کودکان نمیتوانند ارتباطی با آن برقرار کنند.
ترهنده ادامه داد: به نظر من برای کودکان که هیچ تصویر ذهنی ندارند ایرادی ندارد که چهره پیامبران را کار کنیم تا کودکان بتوانند بهتر با آن ارتباط برقرار کنند.
نظر شما