به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محمد آسیابانی در یادداشتی نوشت: یکی از مهمترین اندیشمندان حوزه ادبیات تطبیقی در دهه اخیر، فیلسوف هندی خانم «گایاتری چاکراورتی اسپیواک» است. اسپیواک متولد ۱۹۴۲، هماکنون استاد صاحب کرسی در دانشگاه کلمبیا و موسس رشته ادبیات تطبیقی در این دانشگاه است. یکی از مهمترین آثار قلمی اسپیواک ترجمهاش از کتاب «درباره دستور زبانشناسی» است. مقدمهای که اسپیواک بر این ترجمه نوشت، به همراه یکی از مقالههای او با عنوان «آیا زیردستان میتوانند سخن بگویند؟» هماکنون به عنوان مهمترین متون در حوزه ادبیات پسااستعماری به شمار میآیند.
در ماه گذشته (دی ۱۳۹۳) دو نشست مهم در حوزه ادبیات تطبیقی برگزار شد که در این دو نشست نام و اندیشههای این فیلسوف معاصر هندی مطرح شد. گزارش «ایبنا» از این دو نشست را از طریق این نشانیها بخوانید: نشست اول و نشست دوم.
با توجه به اهمیت اسپیواک و طرح نام او در بسیاری از نشستهای حوزههای ادبیات تطبیقی و ادبیات پسااستعماری تاکنون هیچیک از کتابهایش در ایران ترجمه و منتشر نشدهاند. با این اوصاف مخاطبی که در همایشها و نشستهای تخصصی مدام با اسم این اندیشمند و نظریههایش مواجه میشود و البته آشنایی چندانی نیز با زبانهای خارجی ندارد، چگونه میتواند پیگیر شناختن آرا و افکار این فیلسوف باشد؟ بههرحال مهمترین منبع برای شناخت آرا و افکار هر اندیشمندی، مطالعه تالیفات آن اندیشمند است.
در بازار اندیشه ایران صرفا یک کتاب درباره زندگی و اندیشههای اسپیواک منتشر شده است. این کتاب نام خود این فیلسوف یعنی «گایاتری چاکراورتی اسپیواک» را بر پیشانی دارد و نویسنده آن استفان مورتون است. این کتاب سال گذشته (۱۳۹۲) با ترجمه نجمه قابلی با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه، ۲۶۵ صفحه و قیمت ۱۳ هزار تومان از سوی نشر بیدگل منتشر شده بود. معرفی این کتاب در «ایبنا» را از این نشانی میتوانید پیدا کنید. همچنین برای مطالعه فایل pdf نخستین صفحات این کتاب اینجا را کلیک کنید.
حوزه مطالعاتی «ادبیات تطبیقی» در طول دو قرن اخیر همیشه مورد توجه اندیشمندان بوده، بهگونهای که برخی ادیبان شهیر در همه تاریخ از جمله یوهان وولفگانگ گوته، بخش اعظمی از عمر خود را به مطالعه و پژوهش در این حوزه اختصاص داده بودند. تکثر نظریههای ادبیات تطبیقی دلیلی بر حساسیت اندیشمندان بر این حوزه است.
ادبیات تطبیقی در دهه اخیر به سرعت به یکی از رشتههای پرطرفدار در نظام آکادمیک اکثر کشورها، تبدیل شد. با تمام این اوصاف رشته تاکنون رشتهای به نام «ادبیات تطبیقی» در نظام آکادمیک ایران تعریف نشده است اما برخی نهادها تلاش کردهاند با برپایی همایشها و نشستهای تخصصی تاحدودی این خلا را پوشش دهند. همچنین فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز با انتشار فصلنامه «ادبیات تطبیقی» نقش مهمی در گرم کردن مباحث ادبیات تطبیقی در کشور ایفا میکند.
برپایی این نشستها و همایشها در آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان و علاقهمندان به حوزه مطالعاتی «ادبیات تطبیقی» تاثیر بسیاری داشته است اما بههر حال این همایشها اگر همراه با انتشار کتابهای تخصصی در این موضوع نباشد، تقریبا نیمی از تاثیرگذاری خود را از دست خواهند داد؛ امری که در کشور مدام در حال رخ دادن است.
نظر شما