به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ صفی یزدانیان میگوید: اگر قرار بود یک شعار بالای پوستر فیلم قرار میدادیم این بود: «در بیست سالگی همه شاعراند، در چهل سالگی مهم است چگونه باشی.»
این کارگردان به همراه علی مصفا بازیگر و تهیهکننده، فردین صاحب الزمانی تدوینگر و سعید خانی پخشکننده با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) پاسخگوی سوالات خبرنگاران سینمایی ایسنا شدند.
علی مصفا درباره حضورش در این فیلم به عنوان تهیهکننده با اشاره به تجربه تهیه فیلم «پله آخر» گفت: در آن فیلم ترجیح میدادم شخص دیگری در مقام تهیهکننده باشد ولی موفق نشدیم، تهیهکننده پیدا کنیم. برای «در دنیای تو ساعت چند است» امید داشتیم راحتتر کارمان را انجام دهیم؛ بدون اینکه خیلی درگیر مسائل مالی و اداری بشویم. ولی شاهد بودیم که شدنی نیست. بنابراین دوباره همان ماجرا اتفاق افتاد. فیلمنامه از مدتها قبل آماده بود و ما در تلاش بودیم که کار را شروع کنیم که این اتفاق بالاخره افتاد. ولی سختی بسیاری متحمل شدیم. در کل میتوان گفت شرایط خیلی دشواری داشتیم.
فیلمی که به شکل عجیبی نادیده گرفته شد
این تهیهکننده درباره فاصله زیاد اکران تا زمان پایان تولید فیلم اظهار کرد: امیدمان این بود که شاید اکران خوبی داشته باشیم، به هر حال باید صبر میکردیم فیلم در جشنواره اکران میشد و بازخوردهایی که از جشنواره میآمد، میتوانست به اکران فیلم کمک کند و همین اتفاق هم افتاد. هرچند در جشنواره فیلم فجر با بیمهری داوران مواجه شد و «در دنیای تو ساعت چند است؟» را به شکل عجیبی نادیده گرفتند اما همین نادیده گرفتن به ما کمک کرد؛ چون همه تعجب کرده بودند.
وی ادامه داد: میتوانستیم خیلی فشرده کار کنیم و فیلم را به جشنواره قبلی فجر هم برسانیم، ولی در مقطعی دیدیم که به فیلم لطمه میخورد.
صفی یزدانیان
صفی یزدانیان در ادامه سابقه شروع همکاریاش با علی مصفا و فردین صاحب زمانی را مربوط به اوایل سالهای ۸۰ و ۸۱ دانست و گفت: آن زمان هنوز شرکتمان را تاسیس نکرده بودیم. مشغول ساخت فیلم مستندی بودم و فردین صاحب زمانی آن را تدوین میکرد و علی مصفا هم کمکهای دیگری انجام میداد. بعد هم فیلم «در جست و جوی شهرزاد» را ساختم و این همکاری ادامه پیدا کرد. یک سال بعد علی مصفا اقدام به ساخت «سیمای زنی در دوردست» کرد که من به عنوان همکار فیلمنامهنویس با ایشان بودم.
ممکن است،سلیقه ما در جاهایی مشترک نباشد ولی ...
وی ادامه داد: چون هر سه نفر یک جا بودیم طبیعی بود که از هم مشورت میگرفتیم. ممکن است سلیقه ما سه نفر در بعضی جاها مشترک نباشد، ولی از طرف همدیگر درک میشود. اما در مجموع مشارکت این دوستان در کارهای من بیشتر بوده است. من در «پله آخر» هیچ نقشی نداشتم، «در چیزهایی هست که نمیدانی» فقط در لیست تشکرها بودم که آن هم صرفا به خاطر چند تا نظر بود. معمولا بخاطر ذات خودم بیشتر مردم را به کار میگیرم و آنها را به دردسر میاندازم. یعنی حضور آقایان در کارهای من پررنگتر از حضور من در کارهایشان بوده است.
فردین صاحبزمانی
فردین صاحب زمانی در ادامه صحبتهای یزدانیان با اشاره به نقش پررنگ مشورتی این گروه اظهار کرد: اگر قرار بر تولید فیلمی باشد، مثلا من تدوینگر باشم آن را بصورت مشورتی انجام میدهیم و کارگردان کنار تدوینگر حضور دارد و علی مصفا هم نظراتش را میدهد. در واقع این روند کار در دفتر ما است.
یزدانیان افزود: فردین صاحب زمانی در زمان فیلمبرداری هم در رشت حضور داشت و همانجا تدوین اولیه قسمتهای گرفته شده را انجام میداد و این باعث میشد ما به کمبودهای خود پی ببریم. در فیلم «پله آخر» تدوین در اواخر فیلمبرداری آغاز شد در حالی که در تجربه «در دنیا تو ساعت چند است» ما بیست روز بعد از پایان فیلمبرداری با تدوین آماده روبرو بودیم، چون اغلب کار در طول فیلمبرداری تدوین شده بود.
این داستان میطلبید که در گیلان بگذرد
این کارگردان درباره آشناییاش با شهر رشت به عنوان لوکیشن اصلی فیلم اظهار کرد: چون مادرم رشتی هستند، علاقه خودم هم همیشه به طرف مادری و فرهنگ گیلکی بوده ولی هیچ وقت آنجا زندگی نکردم. بعضی از اتفاقات مانند موسیقی فیلم به کمک چند نفر که از من رشتیتر هستند به کمک فیلم آمد.
وی ادامه داد: داستان این فیلم میطلبید که در گیلان بگذرد اما چون درباره فرهنگ غرب بود موسیقی خاصی هم میطلبید. همه چیز باید هم در لحن فیلم و هم در موسیقیاش که تا این حد محبوب و معروف شده رعایت میشد. من هیچ وقت شروع به نوشتن یک فیلم عاشقانه یا شاعرانه و یا فیلم پرفروش نکردم، من همین لحن خود را نوشتم.
این کارگردان درباره موسیقی خاص فیلم بویژه تیتراژ پایانی که مورد توجه قرار گرفت توضیح داد: ترانههای گیلکیای که در فیلم شنیده میشود برای دهه بیست و سی است که اقای جهانگیر سرتیپپور که از زمان نهضت جنگل سیاستمدار بودند و بعد شخصیت ادبی شدند یکی از کارهایشان این بود که روی ترانههای معروف زمانشان شعر مینوشتند و در ۷۰ نسخه آنها را چاپ کرده بودند. ۱۰ سال پیش به طور اتفاقی آقای روزبه رخشا را دیدم که گیلک بودند و اینها را هم نگه داشته بودند.
وی افزود: اینهم مانند تدوین بسیار روشن بود. یک روز قبل از فیلمبرداری از ایشان خواهش کردم که به استودیو بیایند و با گیتار خودشان این آهنگها را بزنند. در زمان فیلمبرداری کاملا میدانستیم اینها برای کدام قسمت فیلم است. مدام هم پخش میشد بطوریکه بچهها کامل آن را زمزمه میکردند. آقای (کریستف) رضاعی هم لطف کردند دوباره آنها را تنظیم کردند.
نشست در در دنیای تو ساعت چنده؟
علی مصفا در ادامه نشست ایسنا درباره بازیاش در فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» اظهار کرد: از اول که فیلمنامه را نوشته بودند این بحث مطرح بود و صحبتی داشتیم که اصلا آیا این نقش به من نزدیک است یا خیر؟ من خودم اعتقادم این بود که از من خیلی دور است و شاید انتخابهای دیگر میتوانست بهتر باشد، ولی کارگردان تصمیم گرفت که من بازی کنم.
این نقش از من دور است
این بازیگر با اشاره به نقش متفاوتش در این فیلم آن را مرتبط با فیلمنامه دانست و ادامه داد:متفاوت بودن نقش در فیلمنامه طراحی شده بود و با نقشهای دیگری که من بازی کرده بودم تفاوت عمدهای داشت. وقتی این طراحی به شکلی انجام بشود که صحیح باشد، یک نقش متفاوت را میشود ایفا کرد که امیدوارم این اتفاق افتاده باشد.
وی بازخوردهای تماشاگران این فیلم را بسیار خوب عنوان کرد و گفت: در واقع شاید بتوانم بگویم هیچ بازخورد منفی نگرفتهام و این برای خودم بیسابقه بوده است، اینهمه بازخورد مثبت در هیچ کار من در این حد نبوده است.
چرا لیلا حاتمی و علی مصفا انتخاب شدند؟
یزدانیان درباره انتخاب زوج علی مصفا و لیلا حاتمی برای نقشهای اصلی فیلمش با بیان اینکه از زمان نگارش فیلمنامه تمرکزش بر این دو نفر بوده است گفت: خودشان معتقد بودند که از نقش دور هستند اما فکر میکنم نتیجهای که گرفتیم عالی بود و بسیاری معتقد هستند که از نقشهای خوب این زوج هنرمند در سینما بوده است.
وی افزود: منهای سه شخصیت اصلی (زهرا حاتمی، لیلا حاتمی و علی مصفا) بقیه که نقش گیلکی را بازی میکنند همه از اهالی آنجا هستند. حتی جایی که نقش مناسب برای نقش خاله جان پیدا نشد من از خاله خودم کمک گرفتم که هیچ وقت جلوی دوربین نرفته بود. ما قصد داشتیم که حتما بازیگران اصلی باشند و به هیچ وجه تقلید صدای گیلکی انجام ندهند و لهجه عوض نکنند تا همین طور پذیرفته بشوند که به نظرم بازیگران گیلکی حضور خوبی در فیلم داشتند.
یزدانیان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بازی حاتمی و مصفا را در فیلمهای «چیزهایی هست که نمی دانی»، «پله آخر» و «در دنیای تو ساعت چند است» با هم متفاوت دانست و گفت: وقتی تیتراژ ها یکی است، به طور عجیبی باعث میشود فکر کنند که فیلمها یکی هستند اما ما خودمان هم که یک رای در میان مخاطبان هستیم هیچ وقت فکر نکردیم که این سه فیلم شبیه هم هستند. شاید در تیتراژ این گونه باشد ولی در کاراکترها متفاوت هستند. بازی خانم حاتمی و اقای مصفا در این سه فیلم هیچ ارتباطی با هم ندارند. چندین بازیگر در طول تاریخ داریم که نقشهای زیادی با هم بازی کردند.
بیتوجهی که میتوانست به فیلم کمک کند
مصفا در ادامه درباره بازتابهای مثبت حضور این فیلم در جشنواره و برگزیده شدن از سوی منتقدان با بیان اینکه حضور ما در جشنواره به تبلیغات فیلم کمک زیادی کرد گفت: به نظر من حضور در جشنواره مهم است، وقتی کسی در فستیوالی حاضر میشود، باید همه چیز را بپذیرد و به رای داوران احترام بگذارد. ما هیچوقت هیچ اعتراضی نکردیم و حتی دلخوریای هم نشان ندادیم. بیشتر دیگران میگفتند که چرا اعتراض نمیکنید. علت این بود که بیتوجهی محض و کامل میتوانست به فیلم کمک کند که همین اتفاق هم افتاد.
فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
در حق این فیلم ظلم بود اگر ...
وی که فیلمش در گروه هنر و تجربه جشنواره به نمایش درآمد درباره عدم اکران آن در این گروه گفت: با این که هنر و تجربه اصلا گروه بدی نیست اما اگر این فیلم در بخش هنر و تجربه اکران میشد، واقعا در حقش ظلم بود. این فیلم قابلیت این را داشت که اکران عمومی شود، برای همین ما این فیلم را اکران کردیم. ممکن بود اگر فیلم دیگری بود که ساخته بودیم و اینگونه قابلیت ارتباط با مخاطب را نداشت، آن را در گروه هنر و تجربه اکران میکردیم که گروه خوبی برای اکران است.
فکر نکردیم فیلمی بسازیم که بیشتر از «پله آخر» بفروشد
مصفا که فیلم قبلیاش «پله آخر» حضور موفقی در گیشه نداشت درباره تاثیر عدم فروش آن در نوع ساخت «در دنیای تو ساعت چند است» با بیان اینکه اصلا به اینها فکر نکره بودیم اظهار کرد: «پله آخر» در شرایط نامطلوبی اکران شد. اول قرار بود آذر ماه اکران شود و بعد برخیها در حق آن فریبکاری کردند و اکران فیلم را با هفت تا هشت سالن در اسفند انداختند، با این وجود فروشش از همه فیلمهای هم دوره اش بیشتر بود. من نمیگویم و نمیدانم که اگر در آذر اکران میشد چه اتفاقی میافتاد. برای این فیلم هیچ وقت به این فکر نکردیم که فیلمی بسازیم که بیشتر از «پله آخر» بفروشد.
پشت صحنه فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
یزدانیان در ادامه نشست ایسنا درباره وجه عاشقانه بودن «در دنیای تو ساعت چند است؟» با بیان اینکه زمان جشنواره به بعد روی این وجه تاکید میشود اظهار کرد: در زمان نگارش فیلمنامه این بخش بارز نبود. طبعا قصه تکراری است چون نصف بیشتر ادبیات ما درباره عشق است. من نه به استحاله در عشق اعتقادی دارم و نه آن را در فیلم اجرا کردم. نکتهای که برای من جالب است، نگاه ایرانی به غرب و ایرانیای که غرب را ندیده و تصوری کلیشهای از غرب دارد، وقتی آن را ندیدهای فکر میکنی آدمهای فرانسوی معمولا در کافه هستند، همه جور مخلفات میخورند، آکاردئون میزنند و عاشقی میکنند که این کلیشه است.
وجه عاشقانه فیلم برای من آنقدر با اهمیت نبوده است
این کارگردان خاطرنشان کرد: کاراکتر اصلی این فیلم نماینده فرانسه نیست، نماینده بخشی از ایرانیهایی است که فرهنگ دیگری را حمل میکنند. اما نکته این است که این وجه عاشقانه فیلم آنقدر برای من حائز اهمیت نبوده است. من وقتی خودم این طور هستم که راجع به سی سال قبل یک نفر چیزی میگویم که اصلا یادش نیست، دوست دارم یادآوری چیزی یا اشارهای را به کسانی که چیزی یادشان نیست انجام بدهم.
در ادامه این نشست صاحب زمانی با بیان اینکه سعی شد در تدوین ریتم کار حفظ شود اظهار کرد: تدوینگر در واقع باید سعی بکند آن ریتمی که نویسنده فیلمنامه در ذهنش بوده و به واسطه بازیگران، طراحی صحنه، حرکت در میزانسن و دکوپاژ پیش رفته همان را ادامه دهد. چیزهای دیگری هم اضافه میشود و اینکه برای بدست آوردن آن ریتم، چیزی را از دست ندهیم. مثل بخشی از جنبه کارکتر که باید حتما نگه داریم.
وی افزود: میتوانم بگویم در این سه فیلمی که به آن اشاره شد، این فیلم سختترین تدوین را داشت. در صورتی که به نظر میآمد فیلم «پله آخر» تدوین سختتری داشته باشد ولی در آن فیلم بیشتر تصمیمگیری میکردیم. اینجا سختی کار بدست آورن و حفظ آن ریتم بود.
سعید خانی پخش کننده این فیلم هم درباره علت انتخاب «در دنیای تو ساعت چند است» برای اکران گفت: روزی که فیلم را برای بار اول در دفتر آقای مصفا دیدم تصویر ذهنیای که برام ایجاد شده بود، این بود که فیلم خوبی برای اکران در گروه هنر و تجربه است. ولی بعد طی صحبتهایی که با آقای مصفا داشتیم دیدم حیف است این فیلم دیده نشود. از همان موقع هم گفتم اگر در جشنواره اکران شود، میتوانیم برای اکران بعدش برنامهریزی داشته باشیم و خدا را شکر توانستم به آن تعهدی که به آقای مصفا داشتم عمل کنم.
وی درباره عدم اکران فیلم پیش از جشنواره فیلم فجر اظهار کرد: پاییز سال قبل که فیلم را دیدم «آرایش غلیظ» را برای اکران داشتم و طی صحبتهایی که با آقای یزدانیان هم داشتیم چون گروهها دیگر قراردادشان را بسته بودند دیدیم فرصتی نداریم تا بخواهیم آن را قبل از جشنواره اکران کنیم.
خانی ادامه داد: اساسا بحثی هم که با سینمادارها میکردیم این بود که این فیلم با داشتن زوج علی مصفا و لیلا حاتمی این تصویر را ایجاد میکند که از نوع فیلمهای هنری است و فروشی نخواهد کرد، در صورتی که خود من به این فیلم اعتقاد داشتم و خوشبختانه طی این مدت اکران هم نظر همه سینمادارها عوض شده است.
نظر شما