شناسهٔ خبر: 37998 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

در برنامه «سینمامعیار» مطرح شد؛

ناظم بکایی: ظرفیت بزرگ کشورهای همزبانمان را فراموش کردیم/ هاشم زاده: از «مزار شریف» نه دوستی با افغانستان می آید و نه مظلومیت ما در کنسولگری

برنامه این هفته سینمامعیار با موضوع نقد و بررسی فیلم «مزار شریف» برگزار شد.

فرهنگ امروز: برنامه این هفته سینمامعیار با موضوع نقد و بررسی فیلم «مزار شریف» با حضور سیدسعید هاشم زاده و احسان ناظم بکایی برگزار شد.

 

ناظم بکایی: حرفه روزنامه نگاری را به خاطر شهید صارمی ادامه دادم

در ابتدا احسان ناظم بکایی دیدگاه خود را راجع به موضوع فیلم بیان کرد و گفت: فیلم، فیلم شریفی است از این منظر که به سراغ موضوعی رفتیم که تا به حال به آن نپرداختیم. در جشنواره نیز از دیدن این فیلم تحت تاثیر قرار گرفتم. این فیلم موجب شد حرفه روزنامه نگاری را به خاطر محمود صارمی و روز خبرنگار ادامه دهم. اتفاق خوب دیگر این بود که در سالگرد هفدهم این اتفاق با پسر شهید محمدناصر ناصری راجع به فیلم صحبت کنم، این فیلم باعث شد که فرصت بیشتری به عرصه مطبوعات و خبرنگارها داده شود که یکبار دیگر در مورد این حادثه صحبت کنیم هرچند که فیلم مشکلات، نقدها و مسائلی را هم دارد.

 

هاشم زاده: در سینمای ما مدیر روابط عمومی نیز می تواند فیلم بسازد

در ادامه سعید هاشم زاده در این رابطه گفت: سینمای ما مجموعه ای شده که در آن یک مدیر روابط عمومی فیلمساز می شود و ارگان های دولتی فیلم می سازند و میلیاردی بودجه می دهند و هیچ بازگشتی ندارد. من نمی توانم فیلم را خارج از این مجموعه ی کاریکاتوری ببینم، چون این سیستم و نظام تولیدی دولتی، ارگانی، سازمانی نقض غرض می کند و آنچه که باید باشد، نیست. یک بار در این برنامه فیلم «مهمان داریم» را نقد می کردم و می گفتم ارگانی برای نشان دادن سیمای یک جانباز، فیلمی را می سازد ولی در واقع آن فیلم ضد مقصودی که دارد عمل می کند. فیلم مزار شریف نیز چنین فیلمی است و برای این وضعیتی که شرح دادم استدلال های خودم را دارم.

 

ناظم بکایی: سازندگان فیلم ترجیح دادند اولین روایت از این ماجرا، یک روایت خطی باشد

ناظم بکایی در ارتباط با منطق فیلمنامه و اتفاق محور بودن این فیلم توضیح داد و گفت: بخش هایی از فیلمنامه براساس مستندات تاریخی است، اینکه آقای شاهسوند زنده مانده و از مهلکه جان سالم به در برده، واقعا اتفاق معجزه آسایی است که تقریبا هم درست روایت می شود. فیلم ها و سریال هایی که به خصوص در حوزه تاریخی روایت می شوند بخشی از آن را وامدار نوع نگاه سازنده هستند. مثلا آیا مختار در مختارنامه همان مختار واقعی است؟ چرا فیلم «محمد رسول الله» (ص) مجیدی با فیلم محمد(ص) مصطفی عقاد فرق دارد؟ هر کارگردان این حق را دارد که از منظر خود و بدون تحریف، قصه را درست روایت کند.

وی افزود: واقعیت نیز این است که از جایی که آقای شاهسوند بیرون می آید و به سمت مرز ایران حرکت می کند قصه درام چندانی ندارد و شاید اگر آقای ورزیده داستان را با فلش بک روایت می کرد، بهتر می بود. ولی آنچه اتفاق می افتد ریتم تند ابتدای کار است و در نیمه دوم دچار افت می شود. با توجه به سیستم دولتی و پول هایی که حوزه هنری می دهد قواعدی وجود دارد وگرنه این فیلم می توانست پای وزارت خارجه ی آن دوران را هم وسط بکشد. ولی تصویری از تهران و اسلام آباد نداریم و فقط یک اتهام زنی به پاکستان انجام می شود. شاید سازندگان فیلم ترجیح داده اند که اولین روایت از ماجرا، یک ماجرای خطی باشد.

 

ناظم بکایی: هنوز برخی مسائل را نمی شود روایت کرد

وی افزود: روایت از یک اتفاق معاصر که فقط 17 سال از آن گذشته سخت است، همچنان که روایت از ماجرای انقلاب ما همچنان سخت است. ما بعضی چیزها را نمی توانیم فعلا نمایش دهیم، چنانچه در مستند «چه کسی ما را کشت» آقای جعفریان هم به مسائلی اشاره شد که نسخه سانسور شده و اصلاح شده اش را روانه ی سینما حقیقت کردند چرا که با مسئولین وزارت خارجه وقت صحبت شد و عملا باری از بحث ماجرا به دوش آنها بود.

 

هاشم زاده: «مزار شریف» هیچگونه دستاورد مهمی نداشته است

هاشم زاده در پاسخ به سوال مجری مبنی دستاورد «مزار شریف» برای سینمای ایران گفت: نبود سویه نسبت به سوژه های فیلم باعث شده که نتوانیم هیچ گونه دستاورد مهمی داشته باشیم، اینکه سویه نسبت به هر سوژه ای در فیلم سطحی است و به عمق نمی رود و در مورد آن پرداختی صورت نمی گیرد فیلم را بدون دستاورد می کند. فیلم به شدت پیام محور است و آن را جزو فیلم های سیاسی- استراتژیک یک نظام می دانم، در این فیلم ها پیام سیاسی باید داده شود و در این پیام سیاسی سویه وجود داشته باشد. وقتی قهرمان ما از شاهسوند روی یک زن افغان سوئیچ می شود و شاهسوند یک آدم منفعل می شود که فقط می خواهد خبر را برساند و نمی داند دارد چه اتفاقی می افتد، در پرداخت شخصیتی اش نمی توانیم سمپاتی برقرار کنیم به غیر از اینکه تکیه بر نگاه فرامتنی و خاطراتمان کنیم.

 

هاشم زاده: سینمای استراتژیک، سینمایی است که برای نظام خود آبرو می گیرد

وی اضافه کرد: قهرمان فعال فیلم یک زن شده که با خودش پیامی می آورد و آن پیام این است که برو و اصل ماجرا را بگو که مردم ما دیگر جنگ نمی خواهند، در حوزه نقد روایی فیلم و سنجش کیفیت های روایی فیلم اصلا نمی شود ورود کرد. سینمای استراتژیک سینمایی است که برای نظام خود آبرو می گیرد و حتی داستان جعل می کند که این آبرو را بخرد و این اصلا بحث سیاسی اکنون و گذشته یا افغانستان و آمریکا نیست بلکه کارکرد آن است، در فیلم این پیام این نوع سینمای استراتژیک را نقض غرض می کند و می گوید یک زن افغان می گوید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارتش جمهوری اسلامی ایران دارد حمله ای ناآگاهانه را انجام می دهد و این زن است که شاهسوند را می فرستد، یعنی هیچ آگاهی ای در شاهسوند یا سپاه پاسداران نبوده است؟ اگر نبوده این اطلاعات در فیلم داده شود. نقض غرض فیلم اصلی ترین مبحثی هست که می توان به آن پرداخت.

 

ناظم بکایی: فیلم در روایت مشکل دارد و هیچ اطلاعات جانبی ای به شما نمی دهد

ناظم بکایی در پاسخ به این سوال که از بین بردن دیپلمات ها و شکست ظاهری ما در فیلم چه آورده ای برایمان دارد، بیان داشت: هیچ وقت عادت نداریم در مورد سیاست خارجی و مسائل دیگر نقد کنیم. آدم هایی مثل خانواده شهدا که در فیلم دخیل اند، هنوز هستند و باید این مسیر ادامه پیدا کند. فیلم در روایت مشکل دارد و جا داشت که شخصیت ها بهتر و بیشتر پرداخته شوند، فیلم به شما هیچ اطلاعات جانبی ای نمی دهد و چند نکته را سازندگان در نظر نگرفته اند، زمان اکران فیلم باید همان 17 مرداد می بود و برای خبرنگاران فیلم را اکران می کردند، چیدن فضای تبلیغاتی هم مهم است و اینکه حوزه هنری برای اکران فیلم خودش چه کار می کند؟ شما نمی توانید فضای معنوی به ماجرا ببرید و بعد پوسترهای فیلم فقط خانم کرامتی باشد! اگر می خواهید فیلم بفروشد باید اکرانش مناسب باشد، خبرنگاران دعوت شوند و برای این کار هزینه شود، این فیلم مظلوم واقع شد اما این مظلومیت بیشتر از طرف خود سازندگان و عوامل فیلم بود.

وی افزود: اتفاقی که می توانست واقعا به این فیلم کمک کند مرگ ملا عمر بود که درست در 17 مرداد رخ داد و خانواده شهدا از این اتفاق خیلی خوشحال بودند، این فیلم می بایست فلش فوروارد می زند و اطلاعات بیشتری به ما می داد. فیلم از نظر تکنیکی بسیار رو به جلو است و نباید در پرداخت به فیلم هایی که به موضوعات حساس می پردازند چنان ریشه را بزنیم که بگوییم این فیلم ارزش هیچ چیزی را ندارد، سفارش دهنده های فیلم چندان علاقه ای ندارند که فیلم دیده شود!

 

ناظم بکایی: در زمان اکران«مزار شریف» بد سلیقگی صورت گرفته است

ناظم بکایی در این رابطه اضافه کرد: به نظرم سازندگان فیلم مثل آقای ورزیده و آقای تهیه کننده علاقه ندارند، این از دغدغه ی کارگردان بر می آید که بخواهد علم فیلمش را بردارد و به همه نشان دهد. نمونه های تاریخ سینمایی به ما کمک می کند که راه های رشد سینما به چه شکل انجام پذیرفته است، اگر اینجا نخواهیم سختگیرانه و بر اساس متر و معیار صحبت کنیم آنوقت فیلم های میلیاردی ساخته می شود و در نهایت بد سلیقگی 17 مرداد اکران نمی شود، در تبلیغات عملی صورت نمی گیرد، در بدترین زمان اکران می شود و با بدترین کارشناسی های ممکن ساخته می شود. منظور بنده در بحث پیام و داستان و پرداخت است چرا که تکنیک سینما را نمی سازد و وجهی از سینماست که قابل احترام و رو به جلوست.

 

ناظم بکایی: ما ظرفیت بزرگ کشورهای همزبانمان را فراموش کردیم

در ادامه ناظم بکایی در پاسخ به این سوال که آیا «مزار شریف» می تواند باب گفتگو را بین ایران و افغانستان باز کند، بیان داشت: هروقت که برای بازی افغانستان و ژاپن 50 هزار تومان پول بلیط ندادیم، از تجمع صدهزار تماشاگر افغانستانی در ورزشگاه آزادی نترسیدیم، هر وقت برای آنها شناسنامه و کارت ملی صادر کردیم و اجازه آموزش دادیم و به عنوان انسان و شهروند درجه دوم به آنها نگاه نکردیم، می توانیم به خودمان حق بدهیم که در سینما هم چنین اتفاقی بیفتد.

این کارشناس سینما افزود: متاسفانه تمام ما ظرفیت بزرگ افغانستان، تاجیکستان و کشورهای همزبانمان را فراموش کردیم و از این پتانسیل نه تنها استفاده نمی شود، بلکه حرکت هایمان خوب نیست و با افغانستانی ها برخورد مناسبی نداریم. سوال من از محققین این فیلم این است که چند بار به مزار شریف رفته اند و چند ماه آنجا زندگی کردند؟ وقتی که قرار است فیلمی با بودجه میلیاردی ساخته شود، باید فیلمنامه اش خوانده شود. اما مشکل این است که برخی ها فیلمنامه را پنهان می کنند! چه قدر سفارت افغانستان را درگیر ماجرا کردیم؟ ما همسایه مان را نمی شناسیم، فرصت افغانستان و تاجیکستان را از دست می دهیم و کشورهایی مثل پاکستان، ترکیه و عربستان به شدت سرمایه گذاری می کنند و روسیه و چین نیز همینطور. ما مرز مشترکی داریم و فضا آماده است و ظرفیت های خیلی خوبی داریم.

وی خاطرنشان کرد: «مزار شریف» می توانست هم مظلومیت مردم افغانستان را که تحت تاثیر توطئه قرار گرفتند و هم مظلومیت خودمان را نشان دهد و بعد هم نشان بدهد که اگر 17 سال پیش چنین ظلمی به حق ما شد، بعد از 17 سال باز ما بر حق بودیم و طالبان و القاعده و ... رفتنی بودند.

 

هاشم زاده: میلیاردها تومان پول صرف ساخت فیلمی شده که اشتباهات زیادی دارد

هاشم زاده در ارتباط با بحث فیلمنامه گفت: با نوشتن هر چیزی یک استراتژی و هدفی داریم، همه فیلم ها در این چارچوب ساخته می شوند و جالب است که هدف استراتژی در فیلم «مزار شریف» گم می شود. در فصل اول تصرف کنسولگری و مظلومیت افراد آنجا را داریم در صورتی که در نوار شهید صارمی که تماس می گیرد، لحنش تکان دهنده است که نیروهای طالبان وارد کنسولگری شدند. در صورتی که در فیلم آرام و بدون ترس می بینیم در صورتی که قرار است مظلومیت این شهدا را برساند و قرار است در قدم های بعدی قهرمانانمان را به از نقطه اول به نقطه دوم حرکت دهیم تا خبر مظلومیت و دفاع از آن برود. اما این فراموش می شود و مسئله زنده ماندن او و درگیری او با طالبان می شود و بعد مسئله طالبان نیز فراموش می شود. انگار ایران دچار یک اشتباه استراتژیک در حمله به افغانستان می شود!

 

از این فیلم نه دوستی با افغانستان می آید و نه مظلومیت ما در کنسولگری

وی ادامه داد: میلیاردها تومان پول با کارشناسی اشتباه صرف ساخت فیلمی می شود که نمی تواند یک فیلمنامه را تجزیه کند و اشتباهاتش را برطرف کند و به مرحله ساخت برساند. فیلم در بحث محتوایی چه کارکردی دارد؟ گویا نقص غرض است. می گوید خود ما مشکل داریم! در حالی که تاریخ هم اثبات کرده که اشکال از ما نیست. این فیلم کاریکاتوری است و از آن نه دوستی با ملت و دولت افغانستان به وجود می آید و نه مظلومیت و شهادتی که برای عزیزانمان در کنسولگری و خبرنگاران و ... بوده است.

 

ناظم بکایی: از همه می خواهم فیلم را ببینند تا فروش بالا برود

ناظم بکایی ادامه داد: هر اتفاق فنی که در سینمای ایران ماندگار شود یک پله به بالاست. همانطور که شهرک سینمایی غزالی باعث شد بستر مناسبی برای ساخت فیلم های تهران قدیم ایجاد شود، تهران دهه 60 هم شهرک سینمایی می خواهد و شهرک سینمایی جنگمان جنوب تهران باشد و در آبادان و خرمشهر باشد. فیلم «مزار شریف» از نظر فنی اگر دکورهایش ماندگار شده باشد، می شود از آن استفاده کرد. هرچند که این فیلم بستر خیلی خوبی را از نظر فنی ایجاد کرد، البته ایراداتی هم به آن بود. مثلا اینکه ساختمان نونوار است و لباس دیپلمات های ما اینقدر سفید است که گویی از خشک شویی درآمده یا وقتی گلوله شلیک می کند، هیچ گلوله ای به دیوار نمی خورد. اما فیلم موسیقی و ورودی خیلی خوب و تکان دهنده ای دارد و خیلی قصه های تلخی بوده است، ماجرای حضور ما در مزار شریف خیلی دردناک است. از همه می خواهم که فیلم را ببینند تا فروش بالا برود.

هاشم زاده در انتها بیان داشت: امیدوارم در سینمای ایران فیلمی ساخته نشود که تهیه کننده به فکر بازگشت سرمایه اش نباشد.

برنامه رادیویی سینمامعیار پنجشنبه‌ها ساعت 14:30 از رادیو گفت‌وگو پخش می‌شود. برنامه‌ای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محم جواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران، سطح آگاهی مخاطب از فیلم های روی پرده را بالا ببرد.

نظر شما