نام کتاب: زیباییشناسی و غایتشناسی کانت
نویسنده: هانا گینزبورگ
مترجم: داوود میرزایی
ناشر: انتشارات ققنوس
تعداد صفحات: ۱۳۲ صفحه
قیمت: ۸ هزار تومان
کانت دیدگاههای خود را در باب زیباییشناسی و غایتشناسی در سال ۱۷۹۰ در کتاب نقد قوه حکم به کاملترین شکل عرضه کرد. این کتاب از دو جزء تشکیل شدهاست، و کانت قبل از این دو جزء در مقدمهای طولانی اهمیت این اثر را در کل نظام نقدیاش شرح میدهد و از آن دفاع میکند. در جزء اول یعنی در نقد قوة حاکمة زیباییشناختی» دربارة حکم و تجربة زیباییشناختی ، خصوصاً حکم و تجربة زیباییشناختی ناظر به امر زیبا و امر والا، و نیز دربارة آفرینش هنری بحث میکند. در جزء دوم، یعنی در «نقد قوة حاکمة غایتشناختی»، نیز دربارة نقش غایتشناسی(یعنی توسل به اهداف، غایات یا اغراض) در علم طبیعی و به طور کلیتر در فهم ما از طبیعت به بحث میپردازد. نقد قوة حکم سومین و آخرین نقد از نقدهای سهگانة کانت بود؛ دو نقد دیگر او عبارتاند از:نقد عقل محض که به متافیزیک و معرفتشناسی میپردازد، و نقد عقل عملی که به همراه بنیادگذاری متافیزیک اخلاق او با اخلاق سر و کار دارد.
زیباییشناسی و غایتشناسی کانت مجموعاً حوزة بسیار گستردهای را شامل میشوند و مدخل حاضر نمیتواند همة مباحث مربوط به آنها را پوشش دهد و تمامی آثاری را که به آنها مربوط میشوند به حساب آورد. در این جا باید به سه محدودیت اشاره کنم. اولاً، اگرچه کانت در سراسر سیر فکریاش دربارة زیباییشناسی و غایتشناسی مطلب نوشته است، مدخل حاضر تنها نقد قوة حکم را مدنظر قرار میدهد. ثانیاً این مدخل، به جای مسائل تاریخی مربوط به منشأ و چند و چون پذیرش نوشتههای کانت دربارة این موضوعات، در درجة اول به مسائل فلسفی و تفسیریای میپردازد که از این نوشتهها سر برآوردهاند. ثالثاً مقالة حاضر اساساً بر آن مسائلی متمرکز میشود که بیشترین توجه را در سنت تحلیلی انگلیسی-آمریکایی به خود معطوف داشتهاند.
نام کتاب: سهروردی
نویسنده: رکسان مارکوت
مترجم: سعید انواری
ناشر: انتشارات ققنوس
تعداد صفحات: ۸۳ صفحه
قیمت: ۶ هزار تومان
شیخ شهابالدین سهروردی در مکتب مشاء سینوی تحصیل کرد و مؤسس سنت فلسفة اشراقی در شرق جهان اسلام شد. از قرن ششم هجری به بعد، آثار او در برخی از حوزههای فلسفی در شرق جهان اسلام مورد مطالعه قرار میگرفت، اما از آنجا که هیچ یک از آثارش به زبان لاتین ترجمه نشد، وی در جهان غرب ناشناخته ماند. در میانة قرن بیستم میلادی، هانری کربن پیگیرانه کوشید تا نوشتههای او را تصحیح و مطالعه کند. این کار سبب شکلگیری علاقة تازهای نسبت به آثار و طرز فکر سهروردی، به ویژه در نیمة دوم قرن بیستم میلادی شد.
سهروردی همزمان با شرح و بسط نظریات اشراقی معرفتشناختی (منطق و علمالنفس) و مابعدالطبیعی (هستیشناسی و کیهانشناسی) خود، نقد افلاطونی اصیلی بر مکتب مشاء سینوی حاکم در آن دوران، در حیطههای منطق، معرفتشناسی، علمالنفس و مابعدالطبیعه وارد کرد. دیدگاه معرفتشناختی تازهاش وی را به نقد نظریة تعریف مشایی سینوی، طرح نظریهای در مورد علم «حضوری»، شرح و بسط هستیشناسی پیچیدهای از انوار و افزودن عالم چهارمی به نام عالم «مثال» رهنمون شد.
نظر شما