فرهنگ امروز/ سید رضا اورنگ:زبان فارسی، زبانی است با دایره واژگانی گسترده. این دایره بزرگ واژگانی رمز موفقیت زبان و ادبیات فارسی، به خصوص شعر است. در گذشتههای دور، کاتبان در نامههای اداری و غیر اداری، هنر خود را پیاده کرده و هر نامه را به صورت متنی ادبی در میآوردند. نمونههای این نامهها در ادبیات ما بسیارند. درست نوشتن و درست گفتن، هنری است ویژه که هر کسی توانایی هنرنمایی در این عرصه را ندارد. بسیاری از بزرگان تاریخ ادبیات، از گذشته تا عصر حاضر از این هنر بهره مند بودند. حتی در دوران مشروطیت که اصطلاحات عامیانه وارد نثر و نظم فارسی شد، شاعران و نویسندگانی نامشان بر سر زبانها افتاد و مطرح شدند که تسلط بر زبان فارسی داشته و از دانش واژگان خوبی بهرهمند بودند. در دوران پس از قاجار هم این توانایی در بین نویسندگان و شاعران وجود داشت. آنانی که در عرصه مطبوعات قلم میزدند نیز دایره واژگانیشان گسترده بود، یکی از این بزرگان مرحوم علی اکبر دهخدا با نام مستعار "دخو" بود که لغت نامه دهخدا را جمعآوری کرد.
اکثر مطبوعاتیها، به خصوص آنانی که سرمقاله و یادداشتنویس بودند، برای بهتر و زیباتر نوشتن از واژههای زیادی در مطالب خویش استفاده میکردند. هنوز هم معدود نویسندگان با تجربهای که در عرصه مطبوعات مشغول به کار هستند دارای این توانایی هستند. متاسفانه اکثر خبرنگاران تازه نفس و جوان از دانش واژگانی بسیار محدودی برخوردار هستند که در نوشتههای آنان کاملا هویداست. این مشکل بزرگی است که نسل جدید با زبان و ادبیات فارسی، به خصوص دنیای واژهها آشنایی بسیار کمی دارند. روزنامهنگار و حتی خبرنگار، باید نوشتههایش از تنوع برخوردار بوده و از حداکثر واژهها استفاده کند. استفاده از کلمات تکراری کیفیت مطالب را بسیار پایین آورده و ملال آور میکنند. نسل جدید نویسندگان، چه در عرصه کتاب و چه مطبوعات، از دانش واژگان بسیار محدودی برخوردارند که این مهم به نوشتههای آنان آسیب زیادی زده و آنها را تکراری و ملالآور کرده. متاسفانه دانشجویان رشتههای زبان و ادبیات فارسی و روزنامهنگاری نیز که در این چند سال اخیر فارغالتحصیل شدهاند همین مشکل را دارند. آیا ایراد به استادان بر میگردد یا تنبلی نسل جدید؟ هر چه باشد باعث تضعیف زبان فارسی شده و میشود.
امروزه کمتر کسی به خود زحمت میدهد تا نگاهی به آثار ادبیات فارسی در زمانهای گذشته بیاندازد. تا نسل جدید در دریای ادبیات فارسی غوص نکند، مروارید واژگان را نمیتواند به کف آورد. واژگان جواهراتی هستند که نوشتهها را میآرایند. باید ساده و زیبانویسی سرلوحه کار همه نویسندگان و حتی مردم قرار گیرد. ساده و زیبانویسی به این معنی نیست که نوشتهها را پر کنیم از کلمات تکراری و ملال آور. هنر ساده و زیبانویسی، یعنی استفاده بهینه از تعداد زیاد واژگان در نوشتهها تا آنها را خواندنی کرده و از افتادن به دام تکرار نجات دهد. اگر نسل جدید دانش واژگانی خود را گسترش ندهند، نه تنها خودشان توان زیبا نوشتن را از دست خواهند داد، بلکه ناخواسته به زبان غنی فارسی نیز آسیب میرسانند. استادان دانشگاه و صاحبان رسانه باید دانشجویان و خبرنگاران را وادار کنند تا در مطالبشان از واژههای بیشتر و بهتری استفاده کنند. نویسندگان نسل جدید و آنانی که میخواهند وارد این عرصه شوند نیز باید تلاش بیشتری به خرج دهند و بر سواد ادبی و واژگانی خود بیافزایند. دایره واژگان ادب فارسی دارد هر روز محدودتر و تنگتر میشود. این زنگ خطری است که باید آن را شنیده و به خویش آمد.
اگر دیر بجنبیم، واژههای ناب فارسی یکی یکی به کلمههای مرده تبدیل شده و در گورستان تاریخ ادبیات دفن خواهند شد.
هنرآنلاین
نظر شما